حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه - مطالب ارسال شده توسط harame-shah

حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه - مطالب ارسال شده توسط harame-shah

حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه - مطالب ارسال شده توسط harame-shah

حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه - مطالب ارسال شده توسط harame-shah

حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه - مطالب ارسال شده توسط harame-shah
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه - مطالب ارسال شده توسط harame-shah
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اين آستان كه هست فلك سايه افكنش

مدح حضرت زهرا(س):

اين آستان كه هست فلك سايه افكنش
خورشيد شبنمي است به گلبرگ گلشنش

تا رخصت حضور نيايد شب طلوع
مهتاب از ادب نتراود به روزنش

جاري است موج معجزه جويبار غيب
در شعله شقايق صحراي ايمنش

اينت بهشت عدن كه دور از نسيم وحي
بوي خدا رهاست به مشكوي و برزنش

كو محرمي كه پرده ز راز سخن كشد
دارد زبان ز سبزه توحيد سوسنش

تا زينت هماره هفت آسمان شود
افتاده است خوشه پروين ز خرمنش

سر مي‌نهد سپيده دمان پاي بوس را
فانوس آفتاب به درگاه روشنش

جاي شگفت نيست كه اين باغ سرمدي
ريزد شميم شوكت مريم ز لادنش

روز نخست چون گل اين بوستان شكفت
عطر عفيف عشق فرو ريخت بر تنش

محتاج نقش نيست كه گردد بلند نام
گوهر، جهان فروز بر آيد ز معدنش

اينجاست نور آينه عصمتي كه بود
بر نقطه نگين نبوت نشيمنش

هم باشدش بهار رسالت در آستين
هم مي‌چكد گلاب ولايت ز دامنش

مرد آفرين زني كه خليلانه مي‌شكست
بتخانه خلاف خلافت ز شيونش

از سدره نيز در شب معراج مي‌گذشت
حرمت اگر نبود عنانگير توسنش

تا كعبه را ز سنگ كرامت نيفكند
از چشم روزگار نهانست مدفنش

احرامي زيارت زهراست اشك شوق
يا رب نگاهدار ز مژگان رهزنش

دارم گواه كوتهي طبع را به لب
بيتي كه هست الفت ديرينه با منش:

"من گنگ خوابدیده و عالم تمام كر
من عاجزم ز گفتن و خلق از شنيدنش"


استاد خسرو احتشامی


 


تعداد بازديد : 299
شنبه 19 فروردین 1396 ساعت: 12:05
نویسنده:
نظرات(0)
مردِ میدان نشَست در خانه

یا علی (ع)

مردِ میدان نشَست در خانه
با تمامِ حماسه سازی ها
همه دیدند او چه تنها شد
چون نبود اهلِ حزب بازی ها

اصلِ بغضِ خوارج از این بود
که ریا در مرامش اصلاً نیست
راه و رسمِ علی فقط عشق است
یقه را سفت و کیپ بستن نیست

به یتیمانِ شهر نان میداد
سینه اش بود کوهی از غم ها
غرقِ شورِ نمازِ شب بودند
در همان وقت ابن ملجم ها

خونِ دل داد تندروها را
رسمِ خورشید کشتنِ شب هاست
هرکَسی مسلکش علی وار است
خارِ چشمانِ خشکه مذهب هاست

عده ای بود کارشان ، سرپوش
رویِ هر گندِ خویش بُگذارند
تا شَود حیله هایشان پنهان
مصلحت بود ریش بگذارند

غمم این است این که میدیدند
همه ی عُمْر سخت کوشی کرد
که چه ها دید و رو نکرد اصلاً
که چه ها دید و عیب پوشی کرد

سنگِ دین را به سینه کوبیدند
تا بگویند او مسلمان نیست
باشد ای شهر! بی علی خوش باش
دیگر این شهر جایِ باران نیست

وَ نشانِ فتوت و مَردی
تا همیشه فقط ازانِ علیست
شک ندارم که روزِ نامردان
روزِ میلادِ دشمنانِ علیست....
.
.
محسن_کاویانی


تعداد بازديد : 447
شنبه 19 فروردین 1396 ساعت: 12:04
نویسنده:
نظرات(0)
خوشحال ازین غلامی و عرض ارادتم

خوشحال ازین غلامی و عرض ارادتم
همراه با ملائکه مشغول خدمتم
این لطف فاطمه است که داده لیاقتم
عبد علی و آل علی تا قیامتم

من نوکر و محب و فدائی اهل بیت
بیچاره ام بدون گدایی اهل بیت

دارم به سر هوای جگر گوشه رضا
افتاده ام به پای جگر گوشه رضا
ممنونم از عطای جگر گوشه رضا
ای جان من فدای جگر گوشه رضا

عمریست زیر دین جواد الائمه ام
محتاج کاظمین جواد الائمه ام

ای نایب امام رضا ، حضرت جواد
یابن الرئوف ! شاه وفا ! حضرت جواد
پروردگار جود و عطا ، حضرت جواد
دریاب روزگار مرا ، حضرت جواد

آقا به مهربانی تو دارم اعتقاد
هستی جواد و ابن جواد و ابالجواد

ای سومین محمد این خانه، السلام
ای سائل تو عاقل و دیوانه السلام
ای صاحب کرامت جانانه السلام
عیسی مسیحِ حضرت ریحانه السلام

تو آمدی و دشمن دین نا امید شد
بار دگر امام رضا رو سفید شد

با بودنِ تو عهد وفا سر نیامده
چیزی به حز کرم که به این در نیامده
وصفت به جز رضا ز کسی بر نیامده
مولود از تو با برکت تر نیامده

تنها امام لایق فرزندی رضا !
وصفت کجا و ذهن گنهکار من کجا

در کودکیت پیر زمین و زمان شدی
آقا نهم ستاره این آسمان شدی
امّید آخر همه بیچارگان شدی
بالاتر از توقع ما مهربان شدی

آنانکه خاک بوسی ابن الرضا کنند
باید که خاک را به نظر کیمیا کنند

ای عادت همیشه ی تو ذره پروری
خوب و بدند بر سر کوی تو مشتری
دادی به یاد سائل خود کیمیاگری
حقا که یادگاری موسی بن جعفری

هر کس که برد نام تو حاجت روا شده
درد نگفته در حرم تو دوا شده

ای انتقام کوچه همه آرزوی تو
دل برده از امام رضا خلق و خوی تو
باید گرفت درس برائت ز کوی تو
ای غصه های فاطمه بغض گلوی تو

تو مادری تر از همه ای بعد مجتبی
خیلی عذاب داده تو را داغ کوچه ها


محمد حسین رحیمیان


تعداد بازديد : 403
شنبه 19 فروردین 1396 ساعت: 12:03
نویسنده:
نظرات(0)
وقتی ورودیه حرم باب الجوادست

وقتی ورودیه  حرم باب الجوادست
یعنی سر آغاز کرم باب الجوادست

زهرا از این در در حرم پا میگذارد
پس علت چشم ترم ، باب الجوادست

اصلا مسیر قدسیان و فرشیان و
این خاندان محترم باب الجوادست

انگار صحن العتیق و انقلابش
هر جا که رفتم ، لاجرم ، باب الجوادست

نه مست انگور و می ناب و شرابم
مستم از اینکه در سرم باب الجوادست

بهر پریدن  آسمان باشد ، نباشد
انگیزه ی بال و پرم باب الجوادست

نقشى که مانده از درو دیوار مشهد
در چشم های بر درم ، باب الجوادست

گاهی مسیر گریه هایم کربلا و
مشکل گشای دیگرم باب الجوادست

وقتی که دست از هرکجا کوتاه باشد
قطعا امید آخرم باب الجوادست

دیوارها شهر مرا محصور کردند
اما همه دورو برم باب الجوادست

در لحظه ی جان دادنم ، تنها امیدم
در لحظه های آخرم باب الجوادست

هر کس به هر حاجت که آمد ، دعوت اوست
وقتی ورودیه حرم ، باب الجوادست


نرگس غریبی


تعداد بازديد : 297
شنبه 19 فروردین 1396 ساعت: 12:03
نویسنده:
نظرات(0)
یکی بخیل میشود یکی جواد میشود

یکی بخیل میشود یکی جواد میشود
یکی مرید میشود یکی مراد میشود

یکی امیر میشود برای سلطنت ولی
یکی تمام عمر عبد خانه زاد میشود

از آن دری بیا که سائلت نشسته پشت آن
بدون تو که کار و بار من کساد میشود

فقیر شد کسی که روز و شب گدایی ات نکرد
کنار توست رزق و روزی ام زیاد میشود

به اعتقاد بنده تا که هست حرز نام تو
دگر کجا کسی دخیل "وان یکاد" میشود

طلایه دار رحمت کثیر و مهربانی است
کسی که از طفولیت رضانژاد میشود

ز برکت نگاه ویژه ی تو است اگر کسی
کمیت و دعبل و فرزدق و فؤاد میشود

به گریه گفتمت که میشود حرم عطا کنی ؟
نگاه ذره  پرورت جواب داد میشود

حسین میشوی و حجره ات دوباره شاهد
نزول کاف و ها و یا و عین و صاد میشود
 
گریز میزنم به کربلا ولی چه سری است
میان روضه ی تو از هلال یاد میشود

بسنده میکنم و بیش از این جلو نمیروم
که حال مادرت ز فرط گریه حاد میشود


علیرضا خاکساری


تعداد بازديد : 235
شنبه 19 فروردین 1396 ساعت: 12:02
نویسنده:
نظرات(0)
جهان ز روزِ ازل خاطری مکدّر داشت

ولادت مولانا امیرالمومنین (علیه السلام)



جهان ز روزِ ازل خاطری مکدّر داشت
همیشه شوقِ رسیدن به روزِ محشر داشت

خبر نداشت که باید بماند و باشد...
خبر نداشت ، زمین اشتیاقِ حیدر داشت

گذشت تا که رسید آن شبِ پُر از معنا
جنابِ بنتِ اسد ، میوه ای معطّر داشت

ندا رسید که: «داخل شو ، خانه خانه ی توست
برو که کعبه برای وجودِ تو " دَر " داشت»

میانِ خانه ی کعبه چه ازدحامی بود
طواف کردنِ آنها ، مَطافِ بهتر داشت

چنان تولّدِ او با اهمیت بوده...
برای آمدنش کعبه هم ترک برداشت

به دستِ حضرتِ خاتم نشست ، حضرتِ ماه
نگاهِ مهرِ رسول ، آینه برابر داشت

صدای قلبِ علی با نبی هماهنگ است
از این به بعد ، یتیمِ مدینه یاور داشت


پوریا باقری


تعداد بازديد : 641
شنبه 19 فروردین 1396 ساعت: 12:00
نویسنده:
نظرات(0)
فقیری آمده امشب برایت شعر میخواند..

فقیری آمده امشب برایت شعر میخواند...
به امید عطایت در هوایت شعر میخواند..
عَلِيٌّ حُبُّه ُجُنَّة و دارد اشک میریزد...
دوباره زیر ایوانت گدایت شعر میخواند...
.
یونس_چگینی


تعداد بازديد : 275
سه شنبه 15 فروردین 1396 ساعت: 6:47
نویسنده:
نظرات(0)
مانده یادت بیاد خاطرها

غزل-میلاد امام باقر علیه السلام

مانده یادت بیاد خاطرها
در دل خاطر مسافرها

ته این جاده گر بتو وصل است
خوش بحال تمام عابرها

زنده کن مرده را به یک جمله
تا که مستت شوند ساحرها

بشکاف این علوم را آقا
که مسلمان شوند کافرها

زده زانو به پای علم شما
صدهزاران هزار جابرها

هرچه داریم از کلام شماست
از همین قال قال باقرها

**

هرچه گویند باز کم گفتند
در رثایت تمام شاعرها

بی مزاری ولی حرم داری
در دل بی قرار زائرها

 

محمود یوسفی


تعداد بازديد : 257
سه شنبه 15 فروردین 1396 ساعت: 6:47
نویسنده:
نظرات(0)
روشن تر است این پسر از ماه صورتش

روشن تر است این پسر از ماه صورتش
گردن کشیده ماه خودش هم به رویتش

ماه رجب به ماه عرب چشم دوخته
معلول خیره ست به دقت به علتش

ماه تمام اول ماه رجب رسید
قد قامت الصلوة به قد و به قامتش

شد اولین محمد بعد از پیامبر
آمد ز دست های علی هم نبوتش

چون آفتاب وقت طلوع و غروب خویش
عمری نشسته کوه دو زانو به خدمتش

پلکش دلیل روز و شب است و به این دلیل
باید که کوک کرد زمان را به ساعتش

در آفتاب ظهر، زمین سایه اش کم است
خاص است قهر حجت و عام است رحمتش

از شرق تا به غرب جهان،نه بزرگتر
قلب من و تو است حدود حکومتش

قارون اگر شود همه ی عمر چون گداست
در محضر تو هرکه بنازد به ثروتش

این سو پدربزرگ حسن آن طرف حسین
باید که غبطه خورد به شکل سیادتش

بوده علی اگرچه پسرخوانده ی نبی
گشته محمد اِبْنِ علی با ولادتش

داییش قاسم است و رقیه ست عمه اش
از این مسیر رفته به زهرا شباهتش

همبازی رقیه و دلواپس عمو
شد شرح روضه مدت عمر امامتش

در ظاهرش گرفتن مجلس برای علم
در اصل شرح روضه فقط بوده علتش

تا روضه ی حسین شود زنده نُه امام
مسموم هم شوند می ارزد به قیمتش

مهدی_رحیمی_زمستان


تعداد بازديد : 261
سه شنبه 15 فروردین 1396 ساعت: 6:46
نویسنده:
نظرات(0)
ماه رجب ، ماه عبادت شد

ماه رجب ، ماه عبادت شد
تا بنده اش را خوب دریابد
در مطلع این ماه ، خورشیدی...
بر این جهان تار ، می تابد

از آسمان ، جبریل میآید
تا دائما دور و برش باشد
بابای او از نسل ارباب و
بنت الحسن هم مادرش باشد

نامش "محمد" ، کنیه اش "باقر"
چشمان او دریایی از عصمت
من حتم دارم از قدوم اوست
ماه رجب شد ، "مایه رحمت"

"علم" از وجود او شده سیراب
آموزگار اهل "ایمان" شد
هرکس که شد بی بهره از نورش
بی بهره از آیات قرآن شد

شاگرد او صدها چو موسی و
عیسی زند زانو به درگاهش
عالم بهم میریزد از خشمش
"دوزخ" شود "جنت" ، ز یک آهش

او یادگار کربلا باشد
در قاب چشم خیس بابایش
بوی حسین فاطمه دارد
سوز و گداز این نفس هایش

پای پیاده میرود روزی
همراه طفلان ، کوفه را تا شام
هم "دست بسته" دید زینب را
هم سنگ و آتش دید ، هم دشنام


 #پوریا_باقری


تعداد بازديد : 325
سه شنبه 15 فروردین 1396 ساعت: 6:45
نویسنده:
نظرات(0)
مرا خیال وصالش کشیده در ندبه

مرا خیال وصالش کشیده در ندبه
دوباره وقت قرارم رسیده در ندبه

کشیده روی سرم دست مهربانش را
همین که قطره ی اشکی چکیده در ندبه

میان زمزمه ی عاشقان یقین دارم
صدای ندبه ی من را شنیده در ندبه

به کار من که نمی آید این دو چشمی که
جمال صاحب خود را ندیده در ندبه

رسیده ام به فرازی که این دل تنگم
به سمت کرب و بلا پر کشیده در ندبه

سلام حضرت ارباب، گفتم و دیدم
که این گدای درش را خریده در ندبه


علی_علی_بیگی


تعداد بازديد : 341
سه شنبه 15 فروردین 1396 ساعت: 6:44
نویسنده:
نظرات(0)
هر شب اگر کبوتر دل سوی کربلاست

شهادت_امام_هادی_ع

هر شب اگر کبوتر دل سوی کربلاست

امشب مسیر رفتنش از سمت سامراست

علی_علی_بیگی


تعداد بازديد : 265
سه شنبه 15 فروردین 1396 ساعت: 6:43
نویسنده:
نظرات(0)
در نقشه ها کوفه مکان دیگری دارد

در نقشه ها کوفه مکان دیگری دارد
در شهرسامرا نشان دیگری دارد

رفته علیِّ دیگری در خیبری دیگر
تاریخ در نقلش بیان دیگری دارد

یعنی پس از «نهج البلاغه» پشت این صورت
با «جامعه» شیعه، دهان دیگری دارد

بر دشمنان آمد علی تا چاربار از نو
این زلزله هردم تکان دیگری دارد

وقت غضب گاهی شبیه زلزله اما
در رحمتش هردم جهان دیگری دارد

در خاک سامرا علیِّ چارمین آمد
این جسم دیگرگونه جان دیگری دارد

هم دوستانی مثل سلمان و ابوذر نه؛
هم اینکه قطعا دشمنان دیگری دارد

با تیغ زهرآلود،نه با زهر چونان تیغ
جان دادنش هم داستان دیگری دارد

با زهر سر می بُرّد ازلب تشنه ای، این بار؛
گودال سامرّا سنان دیگری دارد

مثل علی از جنس اصغر گونه اش اما
این قصه گویا قهرمان دیگری دارد

آن جا که غیر از اکبرش ارباب ما تازه؛
با ذبح اصغر امتحان دیگری دارد

دنیا گمان دارد که اصغر می شود سیراب
تیر سه پر اما گمان دیگری دارد

غیر از کمانش حرمله بر زجرکُش کردن
من مطمئن هستم کمان دیگری دارد

آن جا که بعد از تیر می بینم علی اصغر؛
انگار بر حنجر دهان دیگری دارد

آن جا که بعد از تیر خوردن حس شد این کودک؛
درپشت گردن استخوان دیگری دارد

درگوشه ی گودال هم غیر از سنان ارباب
با چکمه هایش میهمان دیگری دارد

پشت سر هم می زند گویا یزید اصلا
در دست هایش خیزران دیگری دارد

مهدی_رحیمی_زمستان


تعداد بازديد : 271
سه شنبه 15 فروردین 1396 ساعت: 6:43
نویسنده:
نظرات(0)
خیال میکنم هربار روی ماهت را

مناجات امام زمان (ارواحنا فداه)


خیال میکنم هربار روی ماهت را
نگیر از سر ما گوشه ی نگاهت را

زمان گذشت عزیزم ، تو را به مادرتان
بیا و جور کن این لشکر و سپاهت را

تمام ترسم از این است با گناه خودم
درآورم ز "نهادت" دوباره "آهت" را

قبول کن که نیایی ز دست رفته دلم
خودت درست کن این عبد رو سیاهت را

مرا ببخش ، برایت نکرده ام کاری
ببخش ، بسته گناهم همیشه راهت را



پوریا_باقری


تعداد بازديد : 319
سه شنبه 15 فروردین 1396 ساعت: 6:43
نویسنده:
نظرات(0)
چون دل میان زلف کسی ساده گم شدم

چون دل میان زلف کسی ساده گم شدم
شکر خدا اسیر امام دهم شدم

مسعود_اصلانی


تعداد بازديد : 269
سه شنبه 15 فروردین 1396 ساعت: 6:42
نویسنده:
نظرات(0)
نیمه شب بود و در حریم حرم

نیمه شب بود و در حریم حرم
آیه آیه نسیم نازل شد
صحن عبدالعظیم و باران و...
شور و حالی عجیب حاصل شد

محو عطر فرشته ها بودم
تا طنین دعا به گوشم خورد
پلک هایم عجیب سنگین شد
رو به روی ضریح خوابم برد

خواب دیدم که شیری آهسته
پیش مردی غریب می نالد
آن زمانی که صورت خود را
پیش پایش به خاک می مالد

خواب دیدم تبسمی کرد و...
مرد گویا که داشت جان می داد
از حصیر نماز او تا او
رد پایی در آسمان افتاد

خواب دیدم که ناگهان صحنی
در فضایی سیاه ویران شد
شیرها هم به گریه افتادند
بغض ابری شکست و باران شد

وَ شتک های اشک یک مادر
علتی شد به صحن برگردم
به خودم آمدم نفهمیدم
به کجای زمان سفر کردم

غرق بودم میان افکارم
بر مشامم رسید عطر دعا
رفتم آهسته در دل باران
تا بخوانم دوباره جامعه را...


محسن_کاویانی


تعداد بازديد : 279
سه شنبه 15 فروردین 1396 ساعت: 6:41
نویسنده:
نظرات(0)
ناله ها پرده ی راز جگرش را بردند

ناله ها پرده ی راز جگرش را بردند
گریه ها باز وقار بصرش را بردند

مرد تبعید نباید که بلرزد بدنش
به گمانم که ستون سفرش را بردند

کم کسی نیست، امام است ولیکن تنها
مشرکین، خیل صحابیِ درش را بردند

سامره خاک فقط داشت که ریزد به سرش
عده ای آبروی بوم و برش را بردند

جای یاری، کفنش کرد همین شهر غریب
مثل آن وقت که جدّ و پدرش را بردند

به شفاعت نظری داشت ولیکن با شرط
صوفیان جمله ی شرط و اگرش را بردند

برگ ریزان طرب بود که بر گوش خزان
خبر جرأت نقاش ترش را بردند

حیف از آن فکر بلندی که لحد جایش شد
مرد طرّاح زیارات، سرش را بردند

زینبی داشت اگر، امر به معجر می کرد
چون مقامات خُذینی جگرش را بردند

نفس آخر او نیمه برون آمده بود
که به صدّیقه، ملائک خبرش را بردند


استاد_محمد_سهرابی


تعداد بازديد : 243
سه شنبه 15 فروردین 1396 ساعت: 6:41
نویسنده:
نظرات(0)
گره ی سیزدهم را تو بیا بازش کن

روز_طبیعت

گره ی سیزدهم را تو بیا بازش کن

ایهاالعشق فقط کرب و بلا کم دارم

علی_علی_بیگی


تعداد بازديد : 333
سه شنبه 15 فروردین 1396 ساعت: 6:40
نویسنده:
نظرات(0)
غم میخوریم ، شکر ، غمش هم زیاد هست

یا حسین (ع)

غم میخوریم ، شکر ، غمش هم زیاد هست
در بین روضه محتشمش هم زیاد هست

شکر خدا که گریه کنش هم قلیل نیست
عیسای روضه ، فیض دمش هم زیاد هست

با کمترین هزینه به ثروت رسیده ایم
 این اشک بین روضه کمش هم زیاد هست

فهمیده ام ز گریه ی مستان عاشقش
که دور مانده از حرمش هم زیاد هست

با سر بدو به سوی درش در بزن فقط
ابن الکریم ما کرمش هم زیاد هست

پهلوی نیزه خورده ی این شاه بی کفن
کرده ورم... ولی.. ورمش هم زیاد هست


جعفر ابوالفتحی


تعداد بازديد : 421
سه شنبه 15 فروردین 1396 ساعت: 6:39
نویسنده:
نظرات(0)
ای که نامت مرحم زخم فقیران یا علی

ای که نامت مرحم زخم فقیران یا علی
دست تو باشد پناهی بر یتیمان یاعلی

ای که نامت همچو الماس است در دریای دل
در شجاعت گشته ای اقای شیران یا علی

ای که در مردانگی همتا نداری ماه من
دستگیر مستمندان و اسیران یا علی

ای که عالم غیر تو بر فاطمه همسر ندید
در دو عالم سیدی بر اهل ایمان یا علی

در قیامت هر که همراهت بود اسوده است
چون که در محشر تو هستی همچو میزان یاعلی

با وجود تو پیمبر راحت و آسوده بود
در جهان هستی تو اقای دلیران یا علی

خون فرق پاره ات جوشید در محراب حق
ای که ممتازی تو بر کل شهیدان یا علی

پادشاهان جهان در محضرت زانو زدند
پادشاهی بر تمامی امیران یا علی

ریحـــــــــان


تعداد بازديد : 313
سه شنبه 15 فروردین 1396 ساعت: 6:38
نویسنده:
نظرات(0)
ليست صفحات
تعداد صفحات : 1346
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف