اشعار مناجات با خدا - 6

اشعار مناجات با خدا - 6

اشعار مناجات با خدا - 6

اشعار مناجات با خدا - 6

اشعار مناجات با خدا - 6
اشعار مناجات با خدا - 6
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
آب رو خرج آبرو کردم با همین اشک و ناله خو کردم به کرمخانه ی تو رو کردم سر سجاده آرزو کردم در مسیر تو ب

آب رو خرج آبرو کردم
با همین اشک و ناله خو کردم
به کرمخانه ی تو رو کردم
سر سجاده آرزو کردم

در مسیر تو باشم از این پس
سربه زیر تو باشم از این پس

نه فقط اینکه جرأتم دادی
مهربانانه فرصتم دادی
بار دیگر لیاقتم دادی
ای عزیزم ! خجالتم دادی
شاد از آنم تمام امیدم !
رمضان را نمردم و دیدم

منم آن بنده ای که حیرانم
به سر سفره ی تو مهمانم
تو به رویم نزن که میدانم …
دیگر از کرده ام پشیمانم
روضه گردم خدا قبولم کن
توبه کردم خدا قبولم کن

اول و آخرین من الغوث
مددی بهترین من ، الغوث
همه شب همنشین من الغوث
أرحم الراحمین من الغوث
ای ز هر به تو بهتر ، ادرکنی
مهربان تر ز مادر ادرکنی

خالقَ الُلوحِ وَالقَلَم یارب
بارِئَ الذَّرِّ وَالنَّسَم یارب
کاشِفَ الضُّر ِوَالاَلَم یارب
عالِمَ السِّرِّ وَ الْهِمَم یارب
یا کَثیرَالوَفایِ من العفو
یا سَریعَ الرِّضایِ من العفو

أنا محتاج أناالحقیر إِرحَم
أنا سائل اناالفقیر إِرحَم
أنا جائع أنا الأسیر إِرحَم
أنا مسکین و مستجیر إِرحَم
أَبکی أَبکی لِقِلِّهِ صَبری
أبکی أبکی لِظُلمَهِ قَبری

آخر عالیجناب بخشیدی
قبل هر انتخاب بخشیدی
بی حساب و کتاب بخشیدی
یا شَدیدَ العِقاب بخشیدی
لطف کردی به حلقه بر گوشت
و گرفتی مرا در آغوشت

مست عطر خدایی ام از نو
نیمه شب شد هوایی ام از نو
نی به لب نینوایی ام از نو
_ آه _ کرببلایی ام از نو
به سر روی نی قسم امشب
هوس روضه کرده ام امشب

با لگد پیرهن رفو نکنید
نیزه را در دهان او نکنید
به گلو خنجری فرو نکنید
با سم اسب زیر و رو نکنید
اینکه در زیر دست و پا باشد
زینت دوش مصطفی باشد

نه فقط قلب مادری میسوخت
دل محزون خواهری میسوخت
دامن و شال و معجری میسوخت
وسط شعله دختری میسوخت
کشمکش بود بر سر خلخال
عمه جان بود و غارت و جنجال

علیرضا خاکساری


تعداد بازديد : 161
پنجشنبه 20 خرداد 1395 ساعت: 9:32
نویسنده:
نظرات(0)
ماهت آغاز شد و غرق در احسان شده ام سفره ات پهن شد و شامل غفران شده ام عبد فرار توام راه بده برگردم سر

ماهت  آغاز شد و غرق در احسان شده ام
سفره ات پهن شد و شامل غفران شده ام
عبد فرار توام راه بده برگردم
سر به زیر آمده ام، سخت پشیمان شده ام
همه جا سر زده ام با همه کس دوست شدم
باز برگشته ام و باز پریشان شده ام
چه قدر توبه شکستم چه قدر بخشیدی
از همه بیشتر از ستر تو حیران شده ام
باعث شادی ابلیس شدم وای به من
بی سبب نیست که اینگونه هراسان شده ام
من که آلوده شدم قلب علی محزون شد
باعث اشک دو چشم شه مردان شده ام
هر چه بودم به دعای علوی برگشتم
مستمند کرم خسرو خوبان شده ام
چشمه ی چشم من از بار گنه خشک شده
بی سبب نیست پناهنده به سلطان شده ام
ماه ماه علی و رحمت حق در جوش است
پر کشیده دل من راهی ایوان شده ام
تشنه ام پس دم افطار کنم یاد حسین
یاد لبهای ترک خورده ی عطشان شده ام
گر چه پر خون بدنش روی زمین افتاده
ولی از داغ غم خواهر خود جان داده

مجتبی قاسمی


تعداد بازديد : 143
پنجشنبه 20 خرداد 1395 ساعت: 9:32
نویسنده:
نظرات(0)
ماه گنهکاران و ماه بی نواهاست هنگام استشفای قلب مبتلا هاست خوان کرم گسترده شد تا ما بیاییم پس “یا

ماه گنهکاران و ماه بی نواهاست

هنگام استشفای قلب مبتلا هاست

خوان کرم گسترده شد تا ما بیاییم

پس “یاعلی” وقت گدایی گداهاست

درهای رحمت باز شد بخشیدن آغاز

اسباب عفو و رحمت و برکت مهیاست

هر قدر کوله بار معصیت گران است

رو کن به این خانه که صاحبخانه آقاست

امشب بخوان رب کریم ات را دوباره

فصل دعای افتتاح و وقت نجواست

بالین خواب و غفلت خود را رها کن

اهل گنه رو کن بیا وقت تمناست

دستان خود را همچو قایق کن روانه

چون صاحب دریا دلش از جنس دریاست

رمز رهایی گفتن یک یا علی است

ذکر توسل های نوکر اسم مولاست

شوق نجف داریم اهل مرتضاییم

درمان درد معصیت ها عطر آنجاست


قاسم احمدی


تعداد بازديد : 89
پنجشنبه 20 خرداد 1395 ساعت: 9:30
نویسنده:
نظرات(0)
از نارفیق ها خبری هم بگیر دوست گاهی همین، قشنگترین شکل گفت و گوست کارم رسیده است به یک مو کمک کنید ب

از نارفیق ها خبری هم بگیر دوست
گاهی همین، قشنگترین شکل گفت و گوست

کارم رسیده است به یک مو کمک کنید
بگذارسینه شرح دهدآنچه موبه موست

چیزی که زود میبری از ما فقط دل است
چیزی که دیر میبری ازما تو آبروست

شرمنده ام از این بغل کرده ای مرا
این روسیاه باچه رویی باتو روبه روست??

من آمدم دوباره که گوش مالی ام دهی
از دوست هرچه میرسد اینجا به ما نکوست

این روسیاه را زکرم روسپید کن
حق همان کسی که عوالم به دست اوست

قربان دختری که به عمه بلند گفت:
این سرکه شد به نیزه زپهلو سر عموست!!

مهدی قاسمی


تعداد بازديد : 81
پنجشنبه 20 خرداد 1395 ساعت: 9:29
نویسنده:
نظرات(0)
الهی منم بنده ی پرگنه ز جرم و خطا گشته ام روسیه پشیمانم و از تو شرمنده ام نگر از خجالت سر افکنده ام ن

الهی منم بنده ی پرگنه
ز جرم و خطا گشته ام روسیه

پشیمانم و از تو شرمنده ام
نگر از خجالت سر افکنده ام

ندارم بجز تو پناه دگر
بیا کن کرم بر نگردان نظر

مرا از در لطف خود رد مکن
ره توبه بر این گدا سد مکن

تو سنگم مزن گرچه من عاصیم
نگر امشب از دست خود شاکیم

تو مهر خموشی مزن بر دلم
که از آل طاها سرشتی گلم

اگر من بدم عاشق حیدرم
گدای در خانه ی کوثرم

تو عذرم پذیر و مرا کن قبول
به حق علی و به جان بتول

حسین رضایی(حیران)


تعداد بازديد : 111
چهارشنبه 19 خرداد 1395 ساعت: 17:14
نویسنده:
نظرات(0)
مناجات با خدا پالایش زندگی است ماه رمضان رزمایش بندگی است ماه رمضان تشبیه به باران که کنی رحمت را

مناجات با خدا

 

پالایش زندگی است ماه رمضان

رزمایش بندگی است ماه رمضان

تشبیه به باران که کنی رحمت را

فصل بارندگی است ماه رمضان

 

غلامرضا آقاسی


تعداد بازديد : 49
چهارشنبه 19 خرداد 1395 ساعت: 17:13
نویسنده:
نظرات(0)
مناجات با خدا خدا به روز قیامت به دادِ ما برسد ز روی لطف و کرامت به دادِ ما برسد گناه پشت گناه و حرا

مناجات با خدا

 

خدا به روز قیامت به دادِ ما برسد

ز روی لطف و کرامت به دادِ ما برسد

گناه پشت گناه و حرام پشت حرام

مگر که اشک ندامت به دادِ ما برسد

مگر به برکت این سفره های افطاری

به لحظه های اجابت به دادِ ما برسد

خدا به دید عدالت نظر کند ، ... زاریم !

مگر به دیدِ عنایت به دادِ ما برسد

به مرگ داخل بستر نمی شود دل بست

خدا کند که شهادت به دادِ ما برسد

نه روزه ای نه نماز ِ درست ودرمانی

مگر دو وعده زیارت به دادِ ما برسد

ولایتِ علی و آل اوست هستیِ ما

امید ماست ولایت به دادِ ما برسد

به لطف و یاریِ حق در مجالس ارباب

خودِ حسین ، نهایت به دادِ ما برسد

**

سری به نیزه بلند است و دخترش بی تاب

خدا به بندِ اسارت به دادِ ما برسد

به گریه گفت ، روی نیزه با علمدارش

نگاه کن .... که نگاهت به دادِ ما برسد

 

مهدی مقیمی


تعداد بازديد : 63
چهارشنبه 19 خرداد 1395 ساعت: 17:12
نویسنده:
نظرات(0)
ماه مبارک رمضان بوی ملکوت، بوی عرفان آمد گلبانگ خوش رحیم و رحمان آمد گلعطر فرشته منتشر شد در خاک

ماه مبارک رمضان

 

بوی ملکوت، بوی عرفان آمد

گلبانگ خوش رحیم و رحمان آمد

گلعطر فرشته منتشر شد در خاک

ای دل شدگان! بهار قرآن آمد

***

آمد رمضان و حال خوبی دارم

سرسبزم و اعتدال خوبی دارم

پرواز ، پرنده ، بال و پر ، آزادی ...

من مطمئنم ، خیال خوبی دارم

***

ماه رمضان و شوق شب بیداری

از بودنِ بی تو، هر نَفس بیزاری

تنگ است دلم برای «یارب! العفو»

تنگ است خدا دلم برایت، آری

***

آمد رمضان، مُفسّرِ «احسان» باش

همسایه ی غربت تهیدستان باش

در شهر بساط عشق را برپا کن

در فکر دل شکسته ی انسان باش

***

آمد رمضان ، هَلا ! ز عادت برخیز

گل کرد سپیده ی سعادت ، برخیز

همپای سحر، به سمت بیداری رو

ای بنده ی تن! ز خواب غفلت برخیز

***

آمد رمضان و سفره ها رنگین تر

دنیا به مذاق ما و من شیرین تر

از کوچه صدای سائلی می آید

انگار شدست گوش مان سنگین تر !

***

یک ماه اگرچه آب و نان شد تعطیل

بر سفره، ضیافت دهان شد تعطیل

تعطیل نشد بساط دنیاداری

هر چند که دکه ی جهان شد تعطیل !

***

در مکتب روزه ، روی من پا بگذار

بر جلوه فروشی بدن ، پا بگذار

از خواهش َنفس خود بزن بیرون تو

بر فرصت اهرمن شدن پا بگذار

***

هر چند که روزه معرفت آواز است

آیینه ی فطرت است و انسان ساز است

شک نیست ، فقط ریاضتی جسمانی ست

وقتی که دهان نفسِ انسان باز است

***

ماه رمضان و سفره ی افطاری

هنگام سحر ، َنفَس َنفَس ، بیداری

از روزه اگر همین َقدَر می فهمی

مصداق ریاضت است و خود آزاری !

***

آمد رمضان و دست بابا خالی ست

از شادی روزه ، قلب سارا خالی ست

شرم ست نصیب سفره ی ما ، زیرا

افطار و سحر ، ز نان و خرما خالی ست !

***

ای کاش به راز عشق پی می بردیم

در بندگی خدا، مَحَک می خوردیم

ماه رمضان به شیوه ی حیدر ما

اندوه دلِ گرسنه را می خوردیم !

***

ما شیعه ی حیدریم و غافل از او

بر سیره ی دیگریم و غافل از او

دنیا َنسبیم و عافیت آبادیم

با َنفس برادریم و غافل از او !

***

حال دل خویش را کمی بهتر کن

ماه رمضان ، به نان و خرما سر کن

با غربت سفره‌های خالی بنشین

افطار و سحر، به شیوه ی حیدر کن

***

ماه رمضان ، شروع « حّوِل حال » ست

روی دل ما ، تبسمی از بال ست

همبال فرشته ها شدن آسان ست

در ماه خدا ، که سیب شیطان کال ست

***

در فصل سحر نشسته ام، خوشحالم

از ظلمت تن گسسته ام، خوشحالم

آمد رمضان و همنشین نورم

از فتنه ی َنفس رسته ام، خوشحالم

***

بی روی تو، ماه رمضانم ...؟ هرگز

وارستگی از هر دو جهانم ...؟ هرگز

بی جلوه ی آفتاب روی ماهت

یک روز به روزه می توانم ؟ هرگز !

***

ماه رمضان ، فروغ یک آغاز ست

در آبی آسمان ، پر پروازست

درهای زمین به روی شیطان بسته ست

درهای بهشت ، باز ِ باز ِ بازست

***

آمد رمضان و آسمان آبی شد

شب های زمین ، دوباره مهتابی شد

هستی ، به نماز عاشقی قامت بست

عالَم ، غزل خجسته ی نابی شد

***

ماه رمضان و بندگی یعنی این

آیینگی و پرندگی ، یعنی این

افطار و سحر کلاس آدم سازی ست

برنامه و سبک زندگی ، یعنی این

***

در پرتو روزه ، بیکران را دیدیم

تصویر حیات جاودان را دیدیم

از پیله ی تن چو سر برون آوردیم

از روزن روزه ، آسمان را دیدیم

***

بر مرکب روزه ، تا فراسو رفتیم

با بار گناه ، «رَبَنا» گو رفتیم

در لیله ی قدر ، روسیاه و تائب

سمت ملکوت رحمت او رفتیم

***

ماه رمضان، شوق سبکباری را ...

از لذت نَفسِ فتنه، بیزاری را ...

ای حضرت عشق! قسمت روحم کن

شب های قشنگ قدر، بیداری را

 

رضا اسماعیلی


تعداد بازديد : 125
چهارشنبه 19 خرداد 1395 ساعت: 17:11
نویسنده:
نظرات(0)
مناجات با خدا دو دستم خالی، از خون دیده‌ام پر به سویت آمدم دلخون‌تر از حر گنه‌کار آمده «یا غافرَ

مناجات با خدا

 

دو دستم خالی، از خون دیده‌ام پر

به سویت آمدم دلخون‌تر از حر

گنه‌کار آمده «یا غافرَ الذَنب»

پشیمان آمده «یا کاشفَ الضُّر»

 

یوسف رحیمی


تعداد بازديد : 97
چهارشنبه 19 خرداد 1395 ساعت: 17:08
نویسنده:
نظرات(0)
مناجات -ماه مبارک رمضان تا دلم بر جانب میخانه ات آورده رو هر ذلالِ اشک می سازد گناهم شست و شو بر سر س

مناجات -ماه مبارک رمضان


تا دلم بر جانب میخانه ات آورده رو
هر ذلالِ اشک می سازد گناهم شست و شو

بر سر سفره گدا را هم پذیرفتی ز لطف
این ضیافت خانه از حبِ علی دارد سبو

در که وا شد، هرکه آمد را پناهش داده ای
بهتر از اینجا ندیدم هرچه کردم جستجو

ما به این درگاه محتاجیم و مشتاقیم و بس
با رجا و خوف نزدت پروراندیم آبرو

از گناهانم به هرکس من بگویم می رود
پیش تو از زشتی افعال دارم گفتگو

تشنگی روزه پروازی به سوی کربلاست
یادِ مشک و علقمه، با ناله و ... یاد عمو

وقتِ افطارم به لب ذکر حسین جان بهتراست
باهمین روضه به گریه می توان سازم وضو:

حنجر و دشنه به آن حلقومِ تشنه نارواست
بعداز این بر جسم او صد نیزه می آید فرو


علی احمدیان-جنت


تعداد بازديد : 93
سه شنبه 18 خرداد 1395 ساعت: 13:30
نویسنده:
نظرات(0)
ماه خدا آمد، دلم با خدا شد حی علی التوبه در توبه باز شد الهی رحمی کن خسته و زارم به این سفره من خیل

ماه خدا آمد، دلم با خدا شد

حی علی التوبه در توبه باز شد

 

الهی رحمی کن خسته و زارم

به این سفره من خیلی بدهکارم

 

باز من و بار گناه، نجاتم بده

خسته شدم از اشتباه، نجاتم بده

 

آلوده ام اما مکن ناامیدم

آخر به امیدی به این در رسیدم

 

ز لطفت پر کن این دست خالی را

پذیرا باش امشب خسته حالی را

 

عبد سر افکنده شدم مراهم ببخش

پیش تو شرمنده شدم مراهم ببخش

 

دارم به سر عمری امید رهایی

باید در این شب‌ها شَوم کربلایی

 

 ندارم درد و غم تا حسین دارم

به روی لب ذکر یاحسین دارم

 

دست به دامان توام حسین یا حسین

بی سروسامان توام حسین یا حسین

 

در گوشه گودال قیامت به پاشد

هی ضربه خورد هی تنش جا به جا شد

 

برادر افتاد و خواهری افتاد

سر از نی افتاد، مادری افتاد

 

با یک زن تنها برادر چه کردند

دیدند که تنهایم مرا دوره کردند

 

اگر شاعر این شعر را میشناسید لطفا اطلاع دهید


تعداد بازديد : 149
سه شنبه 18 خرداد 1395 ساعت: 13:28
نویسنده:
نظرات(0)
کم کم بساط عشق و وفا پهن میشود سفره به سفره نور و صفا پهن میشود شعبان گذشته و رمضان آمده ز راه زیب

کم کم بساط عشق و وفا پهن میشود

سفره به سفره نور و صفا پهن میشود

 

شعبان گذشته و رمضان آمده ز راه

زیباترین بهار شما پهن میشود

 

ماهی که استجابت و رحمت زیادتر

در آسمان سبز دعا پهن میشود

 

جایی که سفره های کرم خانه ی حسن

در نیمه های ماه خدا پهن میشود

 

ماهی که تا سحر به گل اشک و التجا

سجاده های خوف و رجا پهن میشود

 

شب های قدر اوج نزولات رحمت است

هر گوشه گوشه که دست گدا پهن میشود

 

لب تشنگان به روضه ی شش ماهه می رسند

به به برات کرب و بلا پهن میشود

 

این کشور عزیز ولی نعمتش رضاست

پس رزق ما به دست رضا پهن میشود

 

اگر شاعر این شعر را میشناسید لطفا اطلاع دهید


تعداد بازديد : 95
سه شنبه 18 خرداد 1395 ساعت: 13:28
نویسنده:
نظرات(0)
ماه مهمانی پر نور خدا می آید ماه برکت ، به ملاقات شما می آید ماه دلدادگی بنده به معبود شده بازهم بار

ماه مهمانی پر نور خدا می آید
ماه برکت ، به ملاقات شما می آید

ماه دلدادگی بنده به معبود شده
بازهم بارش رحمت ، ز سما می آید

 

مومنین ، بانگ خدا میرسد از عرش برین
ماه هم درد شدن با فقرا می آید

این چه ماهی است که هم شادی و هم غم دارد
دردمندان جهان ، را دو دوا می آید

نیمه اش گشته منور ز قدوم حسن و…
نوه ی اول پیغمبر ما می آید

دستگیر همه ی مردم دنیاست حسن
نام او با کرم و جود و سخا می آید

فاطمه صاحب فرزند در این ماه شود
سفره دار کرم آل عبا می آید

چند روز دگرش کل جهان تار شود
شب زخمی شدن شیر خدا می آید

بشکند دست کسی که به سرش تیغ زند
نوبت کینه ی اولاد زنا می آید

بعد یک عمر سکوت و غم بی زهرایی
وقت راحت شدن از ظلم و جفا می آید

سه شب احیا و سه شب ناله ی “یا رب” یا رب”
شب انشا شدن “قدر” و “قضا” می آید

کاش امسال مقدر شود و بنویسند
وقت امضا شدن کرب و بلا می آید…

پوریا باقری


تعداد بازديد : 137
سه شنبه 18 خرداد 1395 ساعت: 13:27
نویسنده:
نظرات(0)
به لطف شاه کرم ، باز روزه میگیرم شکسته بال و پرم ، باز روزه میگیرم اگر شود برسم کربلا در این رمضان کن

به لطف شاه کرم ، باز روزه میگیرم
شکسته بال و پرم ، باز روزه میگیرم

اگر شود برسم کربلا در این رمضان
کنار تاج سرم ، باز روزه میگیرم

 

کنار صحن اباالفضل ، سفره ی افطار
به پا کند پدرم ، باز روزه میگیرم

و تا سحر… دو سه دفعه زیارت ارباب
بهشت در نظرم ، باز روزه میگیرم

دو چشم خسته و بی حال من کنار ضریح
ز گریه کرده ورم ، باز روزه میگیرم

روم به سوی شلوغی شارع العباس
شده دم سحرم ، باز روزه میگیرم

“دهین” و “چای” عراقی ، نگاه بر گنبد
اذان صبح حرم… باز روزه میگیرم

پوریا باقری


تعداد بازديد : 153
سه شنبه 18 خرداد 1395 ساعت: 13:27
نویسنده:
نظرات(0)
می کنم از تو فرار اما صدایم می کنی من غریبم با تو اما آشنایم می کنی مهربانتر هستی از مادر برای بنده

می کنم از تو فرار اما صدایم می کنی

من غریبم با تو اما آشنایم می کنی

مهربانتر هستی از مادر برای بنده ات

اشتباه است این هراس اینکه رهایم می کنی

 

می گریزم از تو تنها سوی دامان خودت(عایذ بفضلک هارب منک الیک)

بس که از فضل زیاد خود عطایم می کنی

گرچه رسوای تمام عالمم اما تو باز

چشم پوشی بر همه جرم و خطایم می کنی

بس که کردم معصیت جنس دلم از سنگ شد

با شبی العفو گفتن، پر بهایم می کنی

از دروغ و غیبت و تهمت زبان بیمار شد

لایق داروی ذکر یا رضایم می کنی

غرق گنداب گنه، در ناامیدی غوطه ور

غرق در خوفم تو جاری در رجایم می کنی

تو کریم دایم الفضلی گناهم را ببخش

گرچه من کردم جفا، اما عطایم می کنی

از دلم عشق حسین بن علی لبریز شد

لطف داری راهی کربوبلایم می کنی
قاسم احمدی


تعداد بازديد : 95
سه شنبه 18 خرداد 1395 ساعت: 13:26
نویسنده:
نظرات(0)
گرچه من را میتوانی زود از سر وا کنی تا سحر این پا و آن پا میکنم در وا کنی آمدم دیگر بمانم پس مرا بیرون

گرچه من را میتوانی زود از سر وا کنی
تا سحر این پا و آن پا میکنم در وا کنی

آمدم دیگر بمانم پس مرا بیرون نکن
مشت خاک آورده ام که کیسه ی زر وا کنى

 

اول مهمانی از تو خواهشی دارم فقط
می شود زنجیر را از پای نوکر وا کنی

من خودم رسوای این و آن شدم با معصیت
پیش چشم خلق لازم نیست دفتر وا کنی

افتضاحی که به بار آورده ام شد دردسر
اصلاً اینجا آمدم که از سرم شر وا کنی

واسطه چه بهتر از این نام زهرا هست که
آنقدر می کوبم این در را که آخر وا کنی

گریه از نان شبی که می خورم واجب تر است
کاشکی بر چشم خشکم نحر کوثر وا کنی

من گرفتاری خود را میبرم امشب نجف
تا گره های مرا با دست حیدر وا کنی

هرشبى که روزه ام وا مى شود با یاحسین
مى شود رویم حسابى صد برابر وا کنى

دست و پا کمتر بزن خیلى اذیت مى شوم
مى شود زیر لگد چشمى به خواهر وا کنى

بى حیا آهسته تر، آهسته تر خنجر بزن
کاشکى از گریه هاى مادرش پَروا کنى

رضا دین پرور


تعداد بازديد : 315
سه شنبه 18 خرداد 1395 ساعت: 13:26
نویسنده:
نظرات(0)
مناجات با خدا غصه دارم که چرا سوز دعا نیست مرا رمضان آمده و حال بکا نیست مرا روزگاری به هوای همه کس

مناجات با خدا

 

غصه دارم که چرا سوز دعا نیست مرا

رمضان آمده و حال بکا نیست مرا

روزگاری به هوای همه کس بال زدم

پر پرواز به درگاه شما نیست مرا

معصیت عادت من گشته و حالم خوش نیست

لذتی در سحر نافله ها نیست مرا

من از این تیرگی باطن خود دلگیرم

روشنی بخش دل و دیده چرا نیست مرا؟

دست من خالی و هر بار تظاهر کردم

کوله باری به جز از کبر و ریا نیست مرا

چه کنم تا که جوابم نکنی یا الله

بارالها به گمانم که بنا نیست مرا...

به حسین تو قسم قافیه را باخته ام

اقتدایی به طریق شهدا نیست مرا

روزی ام کن سحری گوشه ی بین الحرمین

هوسی جز سفر کرببلا نیست مرا

 

علیرضا خاکساری


تعداد بازديد : 157
سه شنبه 18 خرداد 1395 ساعت: 13:24
نویسنده:
نظرات(0)
استقبال از ماه مبارک رمضان-مناجات با خدا وقتی هلال ماه خدا آشکار شد ماه خدا، امام زمان روزه دار شد

استقبال از ماه مبارک رمضان-مناجات با خدا

 

وقتی هلال ماه خدا آشکار شد

ماه خدا، امام زمان روزه دار شد

طوبای خیر و برکت شعبان به گل نشست

قرآن شکوفه داد و زمان بهار شد

ماه ضیافت است بیایید بندگان

امروز سمت بنده خدا بیقرار شد

فرمود مصطفی که در این ماه بندگی

شیطان به دست حضرت رحمان مهار شد

دست کریم، در رمضان عبد می خرد

سی روز روزه ضامنت از دست نار شد

خمس عشر، دعای ابوحمزه و سحر

بنده چقدر محرم پروردگار شد

با ذکر یاعلی و عظیم پس از نماز

ذکر علی علی دلم بیشمار شد

شکر خدا به سفره ی افطار شیعیان

وقت غروب دست حسن نان بیار شد

داغ حسین با عطش روزه گر گرفت

عطشان شدیم، سینه ی ما داغدار شد

لب تشنه بود از فرس افتاد و بعد از او

زینب به روی ناقه ی عریان سوار شد

 

امیرعظیمی


تعداد بازديد : 83
سه شنبه 18 خرداد 1395 ساعت: 13:23
نویسنده:
نظرات(0)
مناجات با خدا باز هم باران بسم الله الرحمن الرحیم سفره ی احسان بسم الله الرحمن الرحیم خواندن آیات

مناجات با خدا

 

باز هم باران بسم الله الرحمن الرحیم

سفره ی احسان بسم الله الرحمن الرحیم

خواندن آیات سرخ گل ز قرآن چمن

در بهارستان بسم الله الرحمن الرحیم

لقمه ای نان و نیایش در حضور آسمان

بر لب ایوان ِ بسم الله الرحمن الرحیم

خوردن سیبی بهشتی از درخت باغ نور

با لب و دندان ِ بسم الله الرحمن الرحیم

شب نشینی با ملائک در شبستان دعا

خواندن قرآن ِ بسم الله الرحمن الرحیم

همنشینی با خدا در زیر نور ماه عشق

در شب چشمان ِ بسم الله الرحمن الرحیم

مثل مولانا شقایق ، سوختن از داغ عشق

از تب سوزان ِ بسم الله الرحمن الرحیم

تو شب قدری و شیطان می شناسد قدر تو

بندگی کن ، جان بسم الله الرحمن الرحیم

بندگی کن تا بمیرد در تو شیطان رجیم

تا شوی انسان ِ بسم الله الرحمن الرحیم

 

رضا اسماعیلی


تعداد بازديد : 105
سه شنبه 18 خرداد 1395 ساعت: 13:23
نویسنده:
نظرات(0)
استقبال از ماه مبارک رمضان-مناجات با خدا ای نام تو شَهد سخنم یا الله آرام دل و جان و تنم یا الله ای

استقبال از ماه مبارک رمضان-مناجات با خدا

 

ای نام تو شَهد سخنم یا الله

آرام دل و جان و تنم یا الله

ای لطف تو چاره‌ساز هر بیچاره

بیچاره‌تر از همه منم یا الله

 

سید رضا نریمانی


تعداد بازديد : 57
سه شنبه 18 خرداد 1395 ساعت: 13:20
نویسنده:
نظرات(0)
ليست صفحات
تعداد صفحات : 8
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف