شهادت و مناجات امام رضا ع - 2

شهادت و مناجات امام رضا ع - 2

شهادت و مناجات امام رضا ع - 2

شهادت و مناجات امام رضا ع - 2

شهادت و مناجات امام رضا ع - 2
شهادت و مناجات امام رضا ع - 2
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
حرم جهان من و اسمان مردم بود همیشه خاطره انگیز و پر تلاطم بود حرم برای من اغاز راه رفتن شد شما معلم و

حرم جهان من و اسمان مردم بود
همیشه خاطره انگیز و پر تلاطم بود
حرم برای من اغاز راه رفتن شد
شما معلم و تشویق من تبسم بود
سرود چک چک باران و سنگ مرمرها
و کودکی که سرش زیر چادری گم بود
تو را مخاطب حرفم همیشه می دیدم
چقدر بین من و چشمتان تفاهم بود
سه بخش بود “محبت” دلم به من میگفت
پدر و مادر و بخشی امام هشتم بود
“دلم برای خودم تنگ میشود” وقتی
ضریح کودکی ام کاسه های گندم بود
تمام خاطره های سپید من اینجاست
شب و حرم و فرشته که در ترنم بود
کجاست لهجه صاف دهاتی ام امروز
که در ضمیر وجودم هر انچه گفتُم بود
سخاوت ابدی تو سهم این خاک است
و دست های شما ابروی افلاک است


حسن کردی


تعداد بازديد : 371
پنجشنبه 04 شهریور 1395 ساعت: 9:56
نویسنده:
نظرات(0)
مردغریبِ بُرده عبا روی سر،نیافت خون لخته ریزد از لبت ای خون جگر نیافت از زهر پای تا به سرت تیر می کِش

مردغریبِ بُرده عبا روی سر،نیافت
خون لخته ریزد از لبت ای خون جگر نیافت
از زهر پای تا به سرت تیر می کِشد
دیگر به کوچه روی زمین اینقدر نیافت

درد سرت ز چیست به جایی نخورده است؟
چشمت سیاه رفته،از این درد سر نیافت
پنجاه مرتبه-به زمین خورده ای-بس است
یا فاطمه(س)بگوی واز این بیشتر نیافت
دیوار را بگیر-کمک حالِ خوبی است
راهی نمانده-می رسی-آهسته تر نیافت
مَردُم دراین مَسیربه تو بی تفاوتند
باشد-بیافت ولی در گذر نیافت
تا خانه پهلویت به سلامت نمی رسد
با سنگهای لَب پَرِ این کوچه،دَر نیافت
درها که بسته-حُجره که بی فرش مانده،پس
بر خاک قتلگاه زصورت،زسر نیافت
لب تشنه مثل مار گزیده-به خود مپیچ
دِق می کُندبرابر چشم پسر نیافت

علیرضا شریف


تعداد بازديد : 170
پنجشنبه 04 شهریور 1395 ساعت: 9:55
نویسنده:
نظرات(0)
به جز هوای حرم در سرم هوایی نیست اسیر دام تورا حاجت رهایی نیست به غیر گوشهٔ بام تو-ای امام رئوف کبوتر

به جز هوای حرم در سرم هوایی نیست
اسیر دام تورا حاجت رهایی نیست
به غیر گوشهٔ بام تو-ای امام رئوف
کبوتر دل من جلد هیچ جایی نیست

بدون پَرتُوِنور تو ای جناب ضُحی
فقط سیاهی محض است روشنایی نیست
سرت همیشه شلوغ است وهیچ سلطانی
به خواب صاحب همچین برو بیایی نیست

اگر که نوکر این درگهم حساب کنی
مرا به شاهی عالم هم اِعتنایی نیست
خدا گواست که دردستهای محتاجم
به جز به محضرتان کاسهٔ گدایی نیست

همه قبیلهٔ من رفته اند قربانت
به غیر تیر نگاهت که آشنایی نیست
بدون آبرویی که شما به من دادید
به قدر پول سیاهم مرابهایی نیست

دلم گره به ضریح تو خورده میدانم
به غیر این گره،هیچم گره گشایی نیست
هزار سال نمیخواهم آن بهشتی را
که دل سپردهٔ این گنبد طلایی نیستژ

علیرضا شریف


تعداد بازديد : 241
پنجشنبه 04 شهریور 1395 ساعت: 9:55
نویسنده:
نظرات(0)
کم کم مسافران سحر را خبر کنید باذکر یا حسین به مشهد سفر کنید خودرا میان صحن رضا دربه در کنید شب تا اذ

کم کم مسافران سحر را خبر کنید
باذکر یا حسین به مشهد سفر کنید
خودرا میان صحن رضا دربه در کنید
شب تا اذان صبح به گنبد نظر کنید
داریم اهل رحمت مخصوصه میشویم
آماده زیارت مخصوصه میشویم
باید تمام همت خورا به کار بست
حالا که بار عام شده کوله بار بست
یا جبر عشق در بروی اختیار بست
دل را به حلقه های ضریح نگار بست
در طوس برگزار شده اعتکاف ما
صد حج واجب است ثواب طواف ما
شکرخدا که از فقراییم تا ابد
از حاجیان کوی رضاییم تا ابد
پیش رضا کنار خداییم تاابد
ماراهیان کرببلاییم تا ابد
در صحن کهنه بود که تایید ما رسید
آقا نگاه کردو روادید ما رسید
ای کربلا نرفته حرم را بهانه کن
دل را بیا به جاده مشهد روانه کن
یک گوشه ای ز صحن رضا آشیانه کن
پیش کریم نوکری عاشقانه کن
آنجا برات کرببلا زود میرسد
هی خون دل نخور بخدا زود میرسد
آقا خودش غریب و به فکر غریب هاست
مرثیه خوان روضه یابن شبیب هاست
هرشب دلش شکسته شیب الخضیب هاست
آزرده از مزاحمت نانجیب هاست
یک عمه بود و لشگر اوباش بی حیا
عالم فدای شیرزن دشت کربلا

 


سید پوریا هاشمی


تعداد بازديد : 267
دوشنبه 01 شهریور 1395 ساعت: 9:30
نویسنده:
نظرات(0)
در خواب من آشفته بازاری بپا کردی با قلب بیمارم بگو یارا چه ها کردی یک عمر مجذوب هوای نینوا بودم تو

در خواب من آشفته بازاری بپا کردی

با قلب بیمارم بگو یارا چه ها کردی

یک عمر مجذوب هوای نینوا بودم

تو آمدی، این خطه را هم کربلا کردی

از بس که سنگت را به سنگ سینه کوبیدم

من را اسیر سنگ اسماعیل طلا کردی

در بخت آنکس که مجرد آمد و برگشت

چیزی نشد که همسری را دست و پا کردی

در هجمه ی امواج نفس بودم که دل را

مانند آن برنامه ی سمت خدا کردی

یک بار من می آیم و چندبارهم تو

با این گدای بی وفای خود وفا کردی

شکر خدا که آمدی و با عنایاتت

در رهبری "سید علی" را سهم ما کردی

آمد خبر که روز "هشتم" در المپیک

رنگ مدال تیم ایران را طلا کردی.. !

 



میثم جلالی


تعداد بازديد : 177
یکشنبه 24 مرداد 1395 ساعت: 11:16
نویسنده:
نظرات(0)
امام رضا(ع)-مدح و مناجات غرق عصیانم ولی پای تو گیرم لااقل عاشق روی تو ای ماه منیرم لااقل تا مسیر عا

امام رضا(ع)-مدح و مناجات

 

غرق عصیانم ولی پای تو گیرم  لااقل

عاشق روی تو ای ماه منیرم لااقل

تا مسیر عاشقی سمت خراسان شماست

من هم از آوارگان این مسیرم لااقل

کاشکی می شد که یک ساعت نشانِ خدمتِ

خادمان افتخاری را بگیرم لااقل

گر نشد توفیق تا من کشتۀ عشقش شوم

دلخوشم از اینکه بر عشقش اسیرم لااقل

ساکن صحن رضا بودن اگر ممکن نشد

کاش می شد در رواق او بمیرم لااقل

من ندارم جز گدایی بر درش سرمایه ای

باز هم شکرانه دارد من فقیرم لااقل

وعده داده در سه جا آید به دیدارم رضا

می شود در روز محشر دستگیرم لااقل

تا ابد این حیدری بودن برای ما بس است

هر که هستم عبد مولای غدیرم لااقل

شد علی نامش که جاویدان شود یاد علی

عمر ما خورده گره با یاد اولاد علی

 

مهدی مقیمی


تعداد بازديد : 171
یکشنبه 24 مرداد 1395 ساعت: 11:03
نویسنده:
نظرات(0)
امام رضا(ع)-مناجات قطار می رود و می دود به دنبالش دلی که سخت پریشان شدست احوالش چه می شد اینکه برای

امام رضا(ع)-مناجات

 

قطار می رود و می دود به دنبالش

دلی که سخت پریشان شدست احوالش

چه می شد اینکه برای کبوتری جا داشت

کبوتری که نماندست چیزی از بالش

نشست گوشه ای و سفره ی دلش وا شد

که وا نشد گرۀ باز هم ز اقبالش

قرار بود که فردا به "او" سلام کند

نه اینکه باز دوباره به سوی "تمثالش"

نگاه کرد به ظرفی که توی کیفش بود

به ظرف خالی سهم نبات یک سالش

"به لب رسید مرا جان و بر نیامد کام"

گرفت فالی و این بود حاصل فالش

قطار می رود و باد می وزد هر سو

به باد می دهد انگار باز آمالش

نگاه کرد به پشت سرش، تعجب کرد!

چه بیشمار... ، زمین ماندگان امثالش

قطار می رود و ایستگاه می گرید

قطار می رود و می دوند دنبالش...

 

 

مصطفی هاشمی نسب


تعداد بازديد : 177
یکشنبه 24 مرداد 1395 ساعت: 11:02
نویسنده:
نظرات(0)
با صدای ساعتی که زنگ میزد هشت صبح باادب تعظیم کردم روبه مشهد هشت صبح بازیارت نامهٔ مخصوص مولانا الر

با صدای ساعتی که زنگ میزد هشت صبح
باادب تعظیم کردم روبه مشهد هشت صبح
بازیارت نامهٔ مخصوص مولانا الرضا (ع )
باز باشوق حرم اشکم در آمد هشت صبح

درخیالم آسمانی را تصور میکنم
بال در می آورم تاروی گنبد هشت صبح
بین کفترها کلاغی روی سقاخانه ات
سربه زیرازشرم وخجلت مینشیند هشت صبح
حضرت خورشید عالمتاب، طبق عادتش
ازدرباب الجواد (ع )تو می آید هشت صبح
چه بخواهی، چه نخواهی، تانفس یاری کند
می رسم پابوسی تو ،خوب یابد هشت صبح
عهدبستم اولین کارم ،رئوف فاطمه (س )
التماس گوشه چشمی، ازتو باشد هشت صبح
ای امام مهربانی، سائل این بارگاه
روزی اش راآمده ،ازتوبخواهد هشت صبح
بی تکَلُّف موقع برگشت ،خواهش میکنم
بازتا فردا همین ساعت، مُجَدّد هشت صبح

علیرضا شریف


تعداد بازديد : 300
شنبه 23 مرداد 1395 ساعت: 12:34
نویسنده:
نظرات(0)
بیمارم و دنبال شفا آمده ام محتاجم و در پی عطا آمده ام سوگند به تک تک کبوترهایت با آرزوی کرب و بلا آم

بیمارم و دنبال شفا آمده ام
محتاجم و در پی عطا آمده ام

سوگند به تک تک کبوترهایت
با آرزوی کرب و بلا آمده ام

محمدحسن بیات لو

 


تعداد بازديد : 219
شنبه 23 مرداد 1395 ساعت: 12:28
نویسنده:
نظرات(0)
امام رضا(ع)-مدح و مناجات این جاست کـه هر دلبر و دلداده بیاید هم شخص گرفتار هم آزاده بیاید در این حر

امام رضا(ع)-مدح و مناجات

 

این جاست کـه هر دلبر و دلداده بیاید

هم شخص گرفتار هم آزاده بیاید

در این حرم قدس که باغی ز بهشت است

هـرکس به توّلای تو دل داده بیاید

پُر نور شود آینۀ بود و نبودش

آن کس که چو آئینه دلان ساده بیاید

این جا میِ توحید به زوّار ببخشند

هـر دل که بُوَد تشنۀ این باده بیاید

پرواز ز خود تا به خدا از حرم توست

از بهر سفر هرکه شد آماده بیاید

این گنبد و گلدسته نشانی است که گوید

هرکس که بهشتی است از این جاده بیاید

بر سر در این کعبۀ امیّد نوشتند

هرکس که به کارش گره افتاده بیاید

از حق طلب جلب رضای تو نماید

هرگاه «وفائی» سر سجّاده بیاید

 

سید هاشم وفائی


تعداد بازديد : 313
جمعه 22 مرداد 1395 ساعت: 11:22
نویسنده:
نظرات(0)
امام رضا(ع)-مدح و مناجات هر کس رسید پای ضریحت شفا گرفت راه عروج تا ملکوت سما گرفت بیگانه کن مرا زخو

امام رضا(ع)-مدح و مناجات

 

هر کس رسید پای ضریحت شفا گرفت

راه عروج تا ملکوت سما گرفت

بیگانه کن مرا زخودم غرق خود نما

تا آن که جار زنند مریضی شفا گرفت

صحن عتیق تو شده دارالشفای خلق

هر کس شفا گرفت ز دست شما گرفت

حاجت گرفته سائلت اما نمی رود

از بس که از کنار تو ماندن بها گرفت

از درگه شما به خداوند می رسیم

بی تو نمی شود که سراغ از خدا گرفت

حج و منا و سعی و صفایم فقط تویی

قلبم مقابل حرم تو صفا گرفت

هر کس رسید کرب و بلا، سامرا، نجف

برگ براتش از علی موسی الرضا گرفت

هر مستمند در حرمت جزو اغنیاست

هر بی نوا کنار ضریحت نوا گرفت:

"عبد ذلیل را تو مران ایها الرئوف

از غم بیا مرا برهان ایها الرئوف"

 

مجتبی قاسمی


تعداد بازديد : 203
جمعه 22 مرداد 1395 ساعت: 11:22
نویسنده:
نظرات(0)
امام رضا(ع)-مناجات بیمارم و پای تا به سر دردم من از بهر شفا سوی تو رو کردم من مولا تو مرا شفا دهی یا

امام رضا(ع)-مناجات

 

بیمارم و پای تا به سر دردم من

از بهر شفا سوی تو رو کردم من

مولا تو مرا شفا دهی یا ندهی

از مقصد خویش بر نمی گردم من

 

سید رضا موید خراسانی


تعداد بازديد : 199
جمعه 22 مرداد 1395 ساعت: 11:21
نویسنده:
نظرات(0)
امام رضا(ع)-مدح و مناجات این حرم در طول سال از بس که زائر داشته خاطرات خوب و شیرینی به خاطر داشته فر

امام رضا(ع)-مدح و مناجات

 

این حرم در طول سال از بس که زائر داشته

خاطرات خوب و شیرینی به خاطر داشته

فرق شهرت با تمام شهرها این است که

شهر زیبای تو هر فصلی مسافر داشته

هرکسی یک بار اگر حتی به مشهد آمده

دائما حال خوشی با آن مناظر داشته

آسمانت، گنبدت، صحن و سرای مرقدت

جایگاهی ویژه در شعر معاصر داشته

چون هوای غربت ما شاعران خسته را

با هوای غایبین، در حال حاضر، داشته

من به جرأت گفتهام قد تمام خادمان

بارگاهت تا همین امروز، شاعر داشته

جالب است آقا! خیابانهای اطراف حرم

نیمه شبها هم شبیه روز عابر داشته

هر کسی مهر تو باشد در دلش، انگار که

در میان سینه یک صندوق جواهر، داشته

باطن هر زائری با دیدنت شد روسپید

رو سیاهی را اگر حتی به ظاهر داشته

هر که با من بوده است از ابتدای این غزل

مطمئنم حال خوبی تا به آخِر داشته

 

مریم کرباسی


تعداد بازديد : 260
جمعه 22 مرداد 1395 ساعت: 11:21
نویسنده:
نظرات(0)
امام رضا(ع)-مناجات باز هم ناله و فریاد دلم می خواهد هشتمین نور خداداد دلم می خواهد شوق پابوسی شیری

امام رضا(ع)-مناجات

 

باز هم ناله و فریاد دلم می خواهد

هشتمین نور خداداد دلم می خواهد

شوق پابوسی شیرین به سرم افتاده

من اگر تیشه فرهاد دلم می خواهد

دست بر سینه، سلامی و سپس اذن دخول

گوشه صحن گوهر شاد دلم می خواهد

به امیدی که رضا ضامن من هم بشود

شده ام آهو و صیاد دلم می خواهد

همه با دست پر از سمت حرم می آیند

از همان که به همه داد، دلم می خواهد

از همان جنس نگاهی که در آن سلمانی

به سیه کاسه ای افتاد، دلم می خواهد

هر کجا رفته ام این درد مداوا نشده

چقدر پنجره فولاد دلم می خواهد

یا معین الضعفا ، جان جوادت مددی

که ز دستان تو امداد دلم می خواهد

 

محمد مربوبی


تعداد بازديد : 203
جمعه 22 مرداد 1395 ساعت: 11:20
نویسنده:
نظرات(0)
امام رضا(ع)-مدح و مناجات به خواب رفته ام و شب نشسته دورو برم دلم گرفته از این جانماز بی ثمرم درخت خش

امام رضا(ع)-مدح و مناجات

 

به خواب رفته ام و شب نشسته دورو برم

دلم گرفته از این جانماز بی ثمرم

درخت خشکم و افسوس میخورم همه عمر

تبر به دست خودم خورده است بر کمرم

مرا محاصره کردند یاغیان گناه

شکسته نیزه و افتاده بر زمین سپرم

نگاه می کنم و کوپه کوپه می گذرند

قطارهای تو از اشک های در به درم

رسیده اند به تو خیل زایران و هنوز

منم که خیره به این ریل مانده چشم ترم

دلم گرفته برایم فقط همین کافیست

که سیر گریه کنم روی شانه های حرم

برای چای دلم جای زعفران بگذار

غبار از قدم کفشداری ات ببرم

مرا اگر که نخواهی طلب کنی آقا

چه سود دارد اگر من بلیط هم بخرم

 

میترا سادات هاشمی


تعداد بازديد : 206
جمعه 22 مرداد 1395 ساعت: 11:20
نویسنده:
نظرات(0)
امام رضا(ع)-مناجات پایش که حرم رفت، زمینگیر نشد قلبش که شد از عشق جوان، پیر نشد هرچند تمام عمر ،زُل

امام رضا(ع)-مناجات

 

پایش که حرم رفت، زمینگیر نشد

قلبش که شد از عشق جوان، پیر نشد

هرچند تمام عمر ،زُل زد  به حرم،

از دیدنِ گنبدت دلش سیر نشد!

 

عارفه دهقانی


تعداد بازديد : 173
جمعه 22 مرداد 1395 ساعت: 11:19
نویسنده:
نظرات(0)
امام رضا(ع)-مدح و مناجات پرواز خواهم کرد سویت، پر که باشد پر چونکه باشد می پرم باور که باشد شاه و گد

امام رضا(ع)-مدح و مناجات

 

پرواز خواهم کرد سویت، پر که باشد

پر چونکه باشد می پرم باور که باشد

شاه و گدا فرقی نخواهد داشت این است

درک کریم از اینکه پشت در، که باشد

آری رضا گفتن مؤثر بوده برلب

تاثیر دارد خطبه بر منبر که باشد

مثل شراب از سرکه بودن ها گذشتیم

پای طلب معنی ندارد سر که باشد

دیگر نمی آیم من از باب الجوادت

روی لبم سوگند بر مادر که باشد

قم می شود دروازه ی مشهد یقینا

حرف برادر می شود خواهر که باشد

وقت وداع اینجا ضریحت را همیشه

شش گوشه می بینم دو چشمم تر که باشد

 

مهدی رحیمی


تعداد بازديد : 197
جمعه 22 مرداد 1395 ساعت: 11:18
نویسنده:
نظرات(0)
امام رضا(ع)-مدح و مناجات آره تنهایى رو خیلى دوست دارم مخصوصا وقتى تو مونسم باشى اون روزى كه هیچكى ن

امام رضا(ع)-مدح و مناجات

 

آره تنهایى رو خیلى دوست دارم

مخصوصا وقتى تو مونسم باشى

اون روزى كه هیچكى نیست دور و برم

تو رو جون مادرت قسم، باشى

 

اگه قسمتم نشه حرم بیام

یه سلام عرض مى كنم از دور آقا

لحظه هاى آخرم منتظرم

مثل سلمانىِ نیشابور آقا

 

من با هیچى مثل رفت و آمد از

صحن سقاخونه حظ نمى كنم

یه دقیقه موندن تو حرم و

باهمه دنیا عوض نمى كنم

 

حرمت اینقده جاى خوب داره

كه یه گوشه ى مشخص ندارم

وقتى فكر و ذكر من امام رضاست

دیگه فرصت واسه هیچكس ندارم

 

همه لحظه هایى كه از عمر من

توى این حرم گذشتُ دوست دارم

كفشامم فهمیدن از بس اومدم

خیلى كفشدارى هشتُ دوست دارم

 

علی زمانیان


تعداد بازديد : 177
جمعه 22 مرداد 1395 ساعت: 11:18
نویسنده:
نظرات(0)
امام رضا(ع)-مدح و مناجات سلام ای غریب غریبان سلام ! سلام ای طبیب طبیبان سلام ! الا ماهتاب شبستان توس

امام رضا(ع)-مدح و مناجات

 

سلام ای غریب غریبان سلام !

سلام ای طبیب طبیبان سلام !

الا ماهتاب شبستان توس

الا حضرت نور ! شمس الشموس

غریبم من از راه دور آمدم

به دنبال یک جرعه نور آمدم

شبم ، آه یک جرعه ماهم بده

پناهی ندارم پناهم بده

ببخشا اگر دور و دیر آمدم

جوان بودم ، امروز پیر آمدم

منم زائری خام و بی ادعا

کبوتر کبوتر کبوتر دعا

اگر مست و مسرور و شاد آمدم

من از سمت باب الجواد آمدم

من از عطر نامت بهاری شدم

تو را دیدم آیینه کاری شدم

تو این خاک را رنگ و بو داده ای

به ایران من آبرو داده ای

ببخشای این عاشق ساده را

ببخشای این روستا زاده را

تو را دیدم و روشنایی شدم

علی ابن موسی الرضایی شدم

 

سعید بیابانکی


تعداد بازديد : 321
جمعه 22 مرداد 1395 ساعت: 11:17
نویسنده:
نظرات(0)
امام رضا(ع)-مناجات قبل از آنکه هوای غربت شهر روی تنهاییم هوار شود می روم ایستگاه... تا شاید این منِ

امام رضا(ع)-مناجات

 

قبل از آنکه هوای غربت شهر  روی تنهاییم هوار شود

می روم ایستگاه... تا شاید این منِ خسته هم سوار شود

این منِ خسته از معادله ها، این منِ گُر گرفته از گله ها

می رود در هجوم فاصله ها، همدم کوپه ی قطار شود

همدم کوپه ی قطار شدم، چشم من خیس و چشم پنجره خیس

کاش این ابرهای پاییزی، بگذرد... بگذرد... بهار شود

دردها را یکی یکی گفتیم، خسته بودیم و چای میخوردیم

چای، یعنی که گاه با یک قند، تلخ، شیرین و خوش گوار شود

کوپه هم حرفهای تلخی داشت، مثلا اینکه بین این همه درد

آرزوی مسافر قبلی، فقط این بود: مایه دار شود

یا همین جا... همین رئیس قطار، دائما روزنامه می خواند

تا خدای نکرده نرخ بلیط، نکند کمتر از دلار شود

 (گرم صحبت شدیم، یادم رفت گز تعارف کنم؛ بفرمایید...

راستی! اصفهان دلش می خواست، لهجه اش مثل سبزوار شود)

آرزو کرد جای ریل قطار مثل آدم پیاده راه رود

یا شبیه کبوتران باشد؛ فکر کن... کوپه بالدار شود

آرزو کرد و گفت نوبت توست... آه! شاعر مگر چه می خواهد؟!

آرزو می کنم رواق امام، محفل شعر برگزار شود

جمعه بود و اداره ها تعطیل، شنبه باید دوباره برگردیم

کوپه هم مثل من دلش می خواست، امشب از کار برکنار شود

کف دستم نوشت کوپه ی هشت، واگن یک... قطار قم -مشهد

هرگز از خاطرم نخواهد رفت، بهترین یادگار قم - مشهد

 

رضا حاج حسینی


تعداد بازديد : 235
جمعه 22 مرداد 1395 ساعت: 11:16
نویسنده:
نظرات(0)
ليست صفحات
تعداد صفحات : 36
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف