یک جرعه عشق، قطعه ای از نان دخیل تو اینجا تمام پنجره هامان دخیل تو حس هزار چلچله در بال بودنم هم

یک جرعه عشق، قطعه ای از نان دخیل تو اینجا تمام پنجره هامان دخیل تو حس هزار چلچله در بال بودنم هم

یک جرعه عشق، قطعه ای از نان دخیل تو اینجا تمام پنجره هامان دخیل تو حس هزار چلچله در بال بودنم هم

یک جرعه عشق، قطعه ای از نان دخیل تو اینجا تمام پنجره هامان دخیل تو حس هزار چلچله در بال بودنم هم

یک جرعه عشق، قطعه ای از نان دخیل تو اینجا تمام پنجره هامان دخیل تو حس هزار چلچله در بال بودنم هم
یک جرعه عشق، قطعه ای از نان دخیل تو اینجا تمام پنجره هامان دخیل تو حس هزار چلچله در بال بودنم هم
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
یک جرعه عشق، قطعه ای از نان دخیل تو اینجا تمام پنجره هامان دخیل تو حس هزار چلچله در بال بودنم هم

یک جرعه عشق، قطعه ای از نان دخیل تو

اینجا تمام پنجره هامان دخیل تو

حس هزار چلچله در بال بودنم

همراه طاق آبی ایوان دخیل تو

آنجا که یاس می دمد از دستهای عشق

محزون ترین قبیله ایمان دخیل تو

یه زنبق از تمام غزلهای من گذشت

با تاولی به هیئت باران دخیل تو

باران نبوده ایم و غزلبار این کویر

سوزنده تر ز جرئت انسان دخیل تو

من تشنه ام با یاوریت آخرین قدم!

این آخرین شکایت دوران دخیل تو

 

شاعر: فرحناز حمزه


تعداد بازديد : 163
دوشنبه 01 آبان 1391 ساعت: 9:53
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف