ببین زخم سرم پیداست ، دیگر بر نمی خیزم هوای رفتنم زیباست ، دیگر بر نمی خیزم کنار گریه های دخترش با

ببین زخم سرم پیداست ، دیگر بر نمی خیزم هوای رفتنم زیباست ، دیگر بر نمی خیزم کنار گریه های دخترش با

ببین زخم سرم پیداست ، دیگر بر نمی خیزم هوای رفتنم زیباست ، دیگر بر نمی خیزم کنار گریه های دخترش با

ببین زخم سرم پیداست ، دیگر بر نمی خیزم هوای رفتنم زیباست ، دیگر بر نمی خیزم کنار گریه های دخترش با

ببین زخم سرم پیداست ، دیگر بر نمی خیزم هوای رفتنم زیباست ، دیگر بر نمی خیزم کنار گریه های دخترش با
ببین زخم سرم پیداست ، دیگر بر نمی خیزم هوای رفتنم زیباست ، دیگر بر نمی خیزم کنار گریه های دخترش با
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
ببین زخم سرم پیداست ، دیگر بر نمی خیزم هوای رفتنم زیباست ، دیگر بر نمی خیزم کنار گریه های دخترش با

ببین زخم سرم پیداست ، دیگر بر نمی خیزم
هوای رفتنم زیباست ، دیگر بر نمی خیزم

کنار گریه های دخترش با خنده می گوید
عزیزم ،مادرت اینجاست ، دیگر بر نمی خیزم

عذابی میکشم تا رد شوم از کوچه ای باریک
برام این قصه جانفرساست، دیگر بر نمی خیزم

تمام عمر حسرت خورده ام ، آنروز پشت در
چرا جای علی ، زهراست ،دیگر بر نمی خیزم

چرا سهمم شده دستان بسته، سهم او... ای وای
درون سینه ام غوغاست ، دیگر بر نمی خیزم

که من تنها سرم زخمی شد و او کل اعضایش
دلم درگیر حسرت هاست، دیگر بر نمی خیزم


قاسم افرند


تعداد بازديد : 145
دوشنبه 16 مرداد 1391 ساعت: 22:12
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف