همه عمرم در فغانم ، زغم نهان صادق زند آتشی به جانم ، غم جاودان صادق دو هزار نن

همه عمرم در فغانم ، زغم نهان صادق زند آتشی به جانم ، غم جاودان صادق دو هزار نن

همه عمرم در فغانم ، زغم نهان صادق زند آتشی به جانم ، غم جاودان صادق دو هزار نن

همه عمرم در فغانم ، زغم نهان صادق زند آتشی به جانم ، غم جاودان صادق دو هزار نن

همه عمرم در فغانم ، زغم نهان صادق زند آتشی به جانم ، غم جاودان صادق دو هزار نن
همه عمرم در فغانم ، زغم نهان صادق زند آتشی به جانم ، غم جاودان صادق دو هزار نن
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
همه عمرم در فغانم ، زغم نهان صادق زند آتشی به جانم ، غم جاودان صادق دو هزار نن

همه عمرم در فغانم ، زغم نهان صادق                      زند آتشی به جانم ، غم جاودان صادق

دو هزار ننگ و نفرین ، به تمام دشمنانت                  که نموده هتک حرمت ، به حریم جان صادق

به فدای خاک پایش ، شده ام غرق عزایش               دل عاشقان شکست از ، غم بی امان صادق

چه خوشا اگر کنم رو ، به مدینه و بقیعش                  به زلال اشک شویم ، قبر بی نشان صادق

در مدینه اش بگردم ، پی قبر مادر او                        که بیابم آن مزار ، مام قد کمان صادق

منصور چند بار امام صادق را درقصر حود احضار نمود ، اما هر مرتبه کرامات و معجزاتی می دید حضرت را با احترام بر می گردانید .

اما از همه دلخراش تر زمانی بود که منصور دوانقی از حاجب خواست حضرت را احضار کند ، او جرئت نکرد ، لذا او پسرش (محمد ) که خیلی سخت دل بود فرستاد امام احضار کند ، این ملعون بدون اجازه وارد منزل امام شد حتی اجازه نداد تجدید وضو کند ، خود سواره بود ، امام پیاده می آمد1، آقا نفس نفس زنان آمد وارد قصرمنصور شد اول حرفی که زد این بود منصور اگر هر وقتی خواستی کسی را دنبال من بفرستی دیگر ابن ربیع را نفرست .

روز شهادت امام صادق (ع) است ، یک لحظه چشم دل باز کن قبرستان بقیع را مقابل چشمانت مجسّم کن ، قربان ائمه مظلوم بقیع ، قربان قبر بی شمع و چراغ امام صادق ، امروز غوغایی شد مدینه ، همه اشک می ریختند ، همه گریه می کردند، همه به سر و سینه می زدند ، کفن قیمتی بر بدن امام صادق پوشاندند .

اما بمیرم برای آن آقایی که امام سجاد فرمود : بنی اسد یک قطعه بوریا بیاورید می خواهم بدن بابایم را به خاک بسپارم .

مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود                  مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود


1. شمس الدین مهدی ، در عزای مظلومان ص91 .


تعداد بازديد : 147
سه شنبه 08 فروردین 1391 ساعت: 15:35
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف