![]()
|
آقا سلام ! حال و هوای تو درهم است
چشم تو مثل چشمه ی جوشان زمزم است
نام تو را که می برم آرام می شوم
نامت برای زخم دل شیعه مرهم است
با تو به اوج عرش خداوند می رسم
حتّی بهشت بی تو برایم جهنّم است
ای آخرین سلاله ی اولاد فاطمه ( س)
بر روی شانه های شما شال ماتم است
یاس کبود باغچه ی تان ، فاطمیّه ها
از اشک دیدگان تو لبریز شبنم است
صاحب عزای امّ ابیها ، بیا ببین
از داغ دوریّ تو دگر صبرمان کم است
روضه بخوان که روضه ی زهرا شنیدنی ست
از مادری که ناله و آهش دمادم است
آقا بگو که در وسط کوچه های شهر
او پیش مرگ سرور و مولای عالم است
فرزند هم زِ مادر خود می برد نشان
مانند فاطمه قد رعنای تو خم است
ای روضه خوان شهر مدینه ، فقط بیا
داروی زخم پهلو و سینه ، فقط بیا
"شاعر: اسماعیل شبرنگ"
تعداد بازديد : 167
دوشنبه 26 فروردین 1392 ساعت: 17:02
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)