شور به پا می‏کند خون تو در هر مقام می‌شکنم بی‌ صدا در خود هر صبح و شام باده به دست تو کیست؟ طفل ج

شور به پا می‏کند خون تو در هر مقام می‌شکنم بی‌ صدا در خود هر صبح و شام باده به دست تو کیست؟ طفل ج

شور به پا می‏کند خون تو در هر مقام می‌شکنم بی‌ صدا در خود هر صبح و شام باده به دست تو کیست؟ طفل ج

شور به پا می‏کند خون تو در هر مقام می‌شکنم بی‌ صدا در خود هر صبح و شام باده به دست تو کیست؟ طفل ج

شور به پا می‏کند خون تو در هر مقام می‌شکنم بی‌ صدا در خود هر صبح و شام باده به دست تو کیست؟ طفل ج
شور به پا می‏کند خون تو در هر مقام می‌شکنم بی‌ صدا در خود هر صبح و شام باده به دست تو کیست؟ طفل ج
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
شور به پا می‏کند خون تو در هر مقام می‌شکنم بی‌ صدا در خود هر صبح و شام باده به دست تو کیست؟ طفل ج

شور به پا می‏کند خون تو در هر مقام

می‌شکنم بی‌ صدا در خود هر صبح و شام

باده به دست تو کیست؟ طفل جوان جنون

پیرغلام تو کیست؟ عشق علیه السلام

در رگ عطشانتان، شهد شهادت به جوش

می‌شکند تیغ را، خنده ی خون در نیام

ساقی بی‏دست شد، خاک ز می مست شد

میکده آتش گرفت سوخت می و سوخت جام

بر سر نی می‏برند ماه مرا از عراق

کوفه شود شامتان، کوفه مرامان شام

از خود بیرون زدم، در طلب خون تو

بنده ی حرّ توام، اذن بده یا امام

عشق به پایان رسید، خون تو پایان نداشت

آنک پایان من، در غزلی ناتمام

 

شاعر: علیرضا قزوه


تعداد بازديد : 177
دوشنبه 01 آبان 1391 ساعت: 10:06
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف