پیدا تری ز خورشید، ای ماه بی نشانم تا از تو می سرایم، گُل می شود دهانم معنای آدمیت، فهم شکفتن توست اردیبهشت محزون! حوّای مهربانم! فوّاره ی خروشی، ای آه سرمه ای رنگ! با روزه ی سکوتت، آتش مزن به جانم با ابرها بگویید، دستِ مرا بگیرند از دودمانِ آهم، ماندن نمی توانم بیرون شو ای همایون، از پشت پرده ی غیب تا در سه گاهِ مستی، شوریده تر بخوانم ***علیرضا قزوه***

پیدا تری ز خورشید، ای ماه بی نشانم تا از تو می سرایم، گُل می شود دهانم معنای آدمیت، فهم شکفتن توست اردیبهشت محزون! حوّای مهربانم! فوّاره ی خروشی، ای آه سرمه ای رنگ! با روزه ی سکوتت، آتش مزن به جانم با ابرها بگویید، دستِ مرا بگیرند از دودمانِ آهم، ماندن نمی توانم بیرون شو ای همایون، از پشت پرده ی غیب تا در سه گاهِ مستی، شوریده تر بخوانم ***علیرضا قزوه***

پیدا تری ز خورشید، ای ماه بی نشانم تا از تو می سرایم، گُل می شود دهانم معنای آدمیت، فهم شکفتن توست اردیبهشت محزون! حوّای مهربانم! فوّاره ی خروشی، ای آه سرمه ای رنگ! با روزه ی سکوتت، آتش مزن به جانم با ابرها بگویید، دستِ مرا بگیرند از دودمانِ آهم، ماندن نمی توانم بیرون شو ای همایون، از پشت پرده ی غیب تا در سه گاهِ مستی، شوریده تر بخوانم ***علیرضا قزوه***

پیدا تری ز خورشید، ای ماه بی نشانم تا از تو می سرایم، گُل می شود دهانم معنای آدمیت، فهم شکفتن توست اردیبهشت محزون! حوّای مهربانم! فوّاره ی خروشی، ای آه سرمه ای رنگ! با روزه ی سکوتت، آتش مزن به جانم با ابرها بگویید، دستِ مرا بگیرند از دودمانِ آهم، ماندن نمی توانم بیرون شو ای همایون، از پشت پرده ی غیب تا در سه گاهِ مستی، شوریده تر بخوانم ***علیرضا قزوه***

پیدا تری ز خورشید، ای ماه بی نشانم تا از تو می سرایم، گُل می شود دهانم معنای آدمیت، فهم شکفتن توست اردیبهشت محزون! حوّای مهربانم! فوّاره ی خروشی، ای آه سرمه ای رنگ! با روزه ی سکوتت، آتش مزن به جانم با ابرها بگویید، دستِ مرا بگیرند از دودمانِ آهم، ماندن نمی توانم بیرون شو ای همایون، از پشت پرده ی غیب تا در سه گاهِ مستی، شوریده تر بخوانم ***علیرضا قزوه***
پیدا تری ز خورشید، ای ماه بی نشانم تا از تو می سرایم، گُل می شود دهانم معنای آدمیت، فهم شکفتن توست اردیبهشت محزون! حوّای مهربانم! فوّاره ی خروشی، ای آه سرمه ای رنگ! با روزه ی سکوتت، آتش مزن به جانم با ابرها بگویید، دستِ مرا بگیرند از دودمانِ آهم، ماندن نمی توانم بیرون شو ای همایون، از پشت پرده ی غیب تا در سه گاهِ مستی، شوریده تر بخوانم ***علیرضا قزوه***
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
پیدا تری ز خورشید، ای ماه بی نشانم تا از تو می سرایم، گُل می شود دهانم معنای آدمیت، فهم شکفتن توست

پیدا تری ز خورشید، ای ماه بی نشانم
تا از تو می سرایم، گُل می شود دهانم

معنای آدمیت، فهم شکفتن توست
اردیبهشت محزون! حوّای مهربانم!

فوّاره ی خروشی، ای آه سرمه ای رنگ!
با روزه ی سکوتت، آتش مزن به جانم

با ابرها بگویید، دستِ مرا بگیرند
از دودمانِ آهم، ماندن نمی توانم

بیرون شو ای همایون، از پشت پرده ی غیب
تا در سه گاهِ مستی، شوریده تر بخوانم
***علیرضا قزوه***


تعداد بازديد : 367
شنبه 20 خرداد 1391 ساعت: 17:58
نویسنده:
نظرات(0)
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف