یوسف رحیمی مناجات با خدا این بندهٔ‌ رو سیاه بر می گردد از جادهٔ‌ اشتباه بر می گردد افتاده ز پ

یوسف رحیمی مناجات با خدا این بندهٔ‌ رو سیاه بر می گردد از جادهٔ‌ اشتباه بر می گردد افتاده ز پ

یوسف رحیمی مناجات با خدا این بندهٔ‌ رو سیاه بر می گردد از جادهٔ‌ اشتباه بر می گردد افتاده ز پ

یوسف رحیمی مناجات با خدا این بندهٔ‌ رو سیاه بر می گردد از جادهٔ‌ اشتباه بر می گردد افتاده ز پ

یوسف رحیمی مناجات با خدا این بندهٔ‌ رو سیاه بر می گردد از جادهٔ‌ اشتباه بر می گردد افتاده ز پ
یوسف رحیمی مناجات با خدا این بندهٔ‌ رو سیاه بر می گردد از جادهٔ‌ اشتباه بر می گردد افتاده ز پ
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
یوسف رحیمی مناجات با خدا این بندهٔ‌ رو سیاه بر می گردد از جادهٔ‌ اشتباه بر می گردد افتاده ز پ

مناجات با خدا

 

این بندهٔ‌ رو سیاه بر می گردد

از جادهٔ‌ اشتباه بر می گردد

افتاده ز پا اگر چه در بیراهه

یک روز ولی به راه بر می گردد

×××



شبى روح الامین شنید از جانب خداوند نداى لبیك مى ‏آید، ولى ندانست این لبیك در جواب كیست. خواست شایسته شنیدن لبیك را بشناسد. از حق تعالی استعانت نمود و دید بت پرستى در بتخانه روم در حالى كه چون ابر بهار مى ‏گرید بتش را صدا مى ‏زند. از مشاهده این واقعه در جوش و خروش آمد و عرضه داشت: یارب چگونه است كه بت پرستى بت خود را ستایش مى‏ كند و او را به زارى مى‏ خواند و تو از روى لطف و رحمت جوابش را مى‏گویى! خطاب رسید: بنده‏ام دلش سیاه شده به این خاطر راه را گم كرده، ولى چون كیفیت راز و نیازش را پسندیدم، لبیکش می گویم تا به این وسیله راه را پیدا كند. در آن هنگام زبان بت پرست به خواندن خداى یکتا گشوده شد!

انیس اللیل، ص 46؛ به نقل از منطق الطیر عطار


تعداد بازديد : 113
پنجشنبه 12 مرداد 1391 ساعت: 1:16
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف