غلامرضا سازگار حضرت ام البنین(س)-مدح و مصیبت عشق و ایثار و ادب ریزد برون از آستینم نورِ مـاه آل

غلامرضا سازگار حضرت ام البنین(س)-مدح و مصیبت عشق و ایثار و ادب ریزد برون از آستینم نورِ مـاه آل

غلامرضا سازگار حضرت ام البنین(س)-مدح و مصیبت عشق و ایثار و ادب ریزد برون از آستینم نورِ مـاه آل

غلامرضا سازگار حضرت ام البنین(س)-مدح و مصیبت عشق و ایثار و ادب ریزد برون از آستینم نورِ مـاه آل

غلامرضا سازگار حضرت ام البنین(س)-مدح و مصیبت عشق و ایثار و ادب ریزد برون از آستینم نورِ مـاه آل
غلامرضا سازگار حضرت ام البنین(س)-مدح و مصیبت عشق و ایثار و ادب ریزد برون از آستینم نورِ مـاه آل
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
غلامرضا سازگار حضرت ام البنین(س)-مدح و مصیبت عشق و ایثار و ادب ریزد برون از آستینم نورِ مـاه آل

حضرت ام البنین(س)-مدح و مصیبت


عشق و ایثار و ادب ریزد برون از آستینم

نورِ مـاه آل هاشم، جلوه کرده از جبینم

آفتــاب خانــۀ مــولا امیــرالمـؤمنینم

بعـدِ زهـرا، بـا ولـی‌اللهِ اعظـم هم‌نشینم

عاشق زینب، کنیـزِ سبطِ خیرالمرسلینم

کیستم من؟- همسرِ شیرخدا، ام‌البنینم

آسمان دامنم دارد سـه مـاه و یک ستاره

کـرده‌ام بـا یاد زهـرا بـر رخ زینب، نظاره

پیکر هر چـار شد در یاری دین، پاره‌پاره

خاصه عباسم که بر تن بود زخمش بی‌شماره

راستـی گشتنـد قربــان امــام راستینم

کیستم من؟- همسرِ شیرخدا، ام‌البنینم

یوسف زهرا که جان صد چو من بادا فدایش

کاش خونم بـود جاری در زمینِ کربلایش

چار «ثارالله» پروردم بـه دامـن از بـرایش

صد پسر گر داشتم، تقدیم می‌کردم به پایش

دوست دارم داغشان را همچو عباسم ببینم

کیستم من؟- همسرِ شیرخدا، ام‌البنینم

من کنیز زینب و کلثوم و زهـرای بتولم

من مریـد و عاشـق ذریــۀ پـاکِ رسولم

فخرم این باشد که کرده حضرت زهرا قبولم

داده در این آستان، لطف خدا، اذنِ دخولم

چـار دسته‌گل عطا شـد از امامِ راستینم

کیستم من؟- همسرِ شیرخدا، ام‌البنینم  

در حیات خویشتن بر چار «ثـارالله» مامم

در ممات خود- چه زین بهتر- کنار چار امامم

دختِ زهرا، مادرم خوانده، زهی قدر و مقامم

در کنار شیر حق، «ام‌البنین» گردید نامم

می‌درخشد اختر اقبال و عزت، از جبینم

کیستم من؟- همسرِ شیرخدا، ام‌البنینم

سوختم از داغ عباسم چـو شمـعِ انجمن‌ها

پـارۀ آتش شـده در سینـۀ تنگم، سخن‌ها

کاش واجب بود چون مردان، جهاد از بهرِ زن‌ها

تا چـو عباسم فـدایی می‌شدم تنهای تنها

تا نبـاشم زنـده و در سـوگ مولایـم نشینم

کیستم من؟- همسرِ شیرخدا، ام‌البنینم

گر چه در دل مانده داغ چار نجلِ با وفایم

تا صف محشـر، عزادار شـه کرب و بلایم

بعد زهرا، بر حسین بن علی صاحب‌عزایم

همچو نی، نـالان به یادِ آن شهید نینوایم

یستم من؟- همسرِ شیرخدا، ام‌البنین

در فـراق او نـفس گردیــده آهِ آتشینـم

کاش صدها بار می‌شد زنده عباسم، دوباره

پیکـرش می‌گشت در راه حسینم، پاره‌پاره

بر تنِ صد چاک او هر لحظه می‌کردم نظاره

ذکـر لالایـی مـن ایـن بـود دور گاهواره:

ای فدایـیِ حسیـنِ فاطمه، ای نازنینم!

کیستم من؟- همسرِ شیرخدا، ام‌البنینم

چند می‌گویید با من: دست عباست جدا شد

زین چه بهتر کو به پای یوسف زهرا فدا شد

فخـرم این بـاشد که او قربانیِ خون خدا شد

وقف «مصباح‌الهدی» گردید و «مصباح‌الهدی»شد

گریـه «میثم» نثـار چـار نجـلِ بی‌قرینم

کیستم من؟- همسرِ شیرخدا، ام‌البنینم


تعداد بازديد : 451
پنجشنبه 14 اردیبهشت 1391 ساعت: 11:34
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف