فزون از صبرِ ایوب است تابِ محنتِ دوری

فزون از صبرِ ایوب است تابِ محنتِ دوری

فزون از صبرِ ایوب است تابِ محنتِ دوری

فزون از صبرِ ایوب است تابِ محنتِ دوری

فزون از صبرِ ایوب است تابِ محنتِ دوری
فزون از صبرِ ایوب است تابِ محنتِ دوری
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
فزون از صبرِ ایوب است تابِ محنتِ دوری

فزون از صبرِ ایوب است تابِ محنتِ دوری
که رنجوری نباشد آنچنان مشکل که مهجوری

چنان بی رویِ تو دست و دلم از کارِ خود مانده
که ساغر در کفم لبریز و من مُردم ز مخموری

زِ گوش این نکته ی پیر ِمغان بیرون نخواهد شد
که مستی خاکساری آوَرَد ، پرهیز مغروری

زِ چشمِ اعتبارِ خلق چون پنهان شوی دانی
که باشد مستی و رسواییِ ما عینِ مستوری

تو هم چون شعله ی سرکش زِ هر آلایشی پاکی
زِ ما گردی به دامانِ تو ننشیند ، مگر دوری

نصیبِ ما نشد یک بار دیدارِ تو را دیدن
به خوابت هم نمیبینم ؛ زهی کوری زهی کوری

چنان عالم به بندِ اعتبارِ ظاهر افتاده
که پروانه نسوزد گر نباشد شمعِ کافوری

نگویی بی اثر دیگر #کلیم این اشک ریزی را
زِ بختم گریه آخر هم سیاهی بُرد و هم شوری


کلیم کاشانی

 


تعداد بازديد : 347
پنجشنبه 16 دی 1395 ساعت: 7:37
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف