تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
![]()
|
امیرالمومنین(ع)-بعد از شهادت
گفتم به چاه ای دل شب محرم علی
امشب مباش منتظر مقدم علی
هر شب صدای غربت او بود و گوش تو
امشب توئی و زمزمۀ ماتم علی
مسجد خموش مانده و گلدسته ها غریب
محراب کوفه شسته شده از دم علی
یک لحظه تیغ آمد و یک دم تمام شد
عمر علی و درد علی و غم علی
یک عمر بود محرم دل ها ولی نبود
جز نخل های کوفه کسی همدم علی
کعبه به کوفه رو کن و حج وصال بین
محراب خون گرفته شده زمزم علی
هم ناشناس آمد و هم ناشناس رفت
عالم نیافت یک خبر از عالم علی
دشنام بود و زخم زبان بود و خنده بود
در التیام زخم درون، مرهم علی
غلامرضا سازگار
تعداد بازديد : 91
پنجشنبه 18 تیر 1394 ساعت: 10:14
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب