یا بی بی ام کلثوم... دوسالش بوده وقتي شعله با آن در، درافتاده دوسالش بوده وقتي مادرش پشت در افتاده د

یا بی بی ام کلثوم... دوسالش بوده وقتي شعله با آن در، درافتاده دوسالش بوده وقتي مادرش پشت در افتاده د

یا بی بی ام کلثوم... دوسالش بوده وقتي شعله با آن در، درافتاده دوسالش بوده وقتي مادرش پشت در افتاده د

یا بی بی ام کلثوم... دوسالش بوده وقتي شعله با آن در، درافتاده دوسالش بوده وقتي مادرش پشت در افتاده د

یا بی بی ام کلثوم... دوسالش بوده وقتي شعله با آن در، درافتاده دوسالش بوده وقتي مادرش پشت در افتاده د
یا بی بی ام کلثوم... دوسالش بوده وقتي شعله با آن در، درافتاده دوسالش بوده وقتي مادرش پشت در افتاده د
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
یا بی بی ام کلثوم... دوسالش بوده وقتي شعله با آن در، درافتاده دوسالش بوده وقتي مادرش پشت در افتاده د

یا بی بی ام کلثوم...

دوسالش بوده وقتي شعله با آن در، درافتاده

دوسالش بوده وقتي مادرش پشت در افتاده

دوسالش بوده امّا خوب حس كرده ست دردي را

كه از سنگيني اش مادر ميان بستر افتاده

دوسالش بوده امّا ديده وقت غسل ياس آنشب

چه بوده ماجرا؟ لرزه به دست حيدر افتاده

و در كوفه پدر را ديده در محراب ، خون آلود

كه با فرق دوتا گشته كنار منبر افتاده

نديده تشتِ از خونِ جگر، پُرلاله را امّا

يقيناً ديده تشتي را كه بين آن سر افتاده

گمانم،روي ناقه زير لب"وامحسنا" گفته

نگاهش تاكه بر رأس عليِّ اصغر افتاده

دليل پيري اش را از خودم پرسيدم و گفتم:

گمانم چشم او ، بالاي تل بر حنجر افتاده

صداي مادري پيچيده در گودال ، از ترس است

اگر از دست شمر بي مروّت ، خنجرافتاده

فقط او ديده و زينب كه طيِّ آن چهل منزل

چه قدْر از پيكرِ بچّه كبوترها پر افتاده

دُرست آندم كه پيش كعب نِي خود را سِپر كردند

حُسين از روي نِي چشمش به هردو خواهر افتاده

رقيّـه راه رفته دست بر ديوار با زحمت

خدايا امّ كلثوم از چه ياد مادر افتاده ؟

و شايد قيد عُمْرش را زده آن لحظه كه ديده

سر ارباب در آغوش گرم دختر افتاده

 

محمد قاسمی


تعداد بازديد : 207
جمعه 28 فروردین 1394 ساعت: 10:58
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف