|
امام حسین(ع)-مناجات
هرکسی آمادۀ خدمت به این دربار شد
از همان بدو ورودش محرم اسرار شد
پا به خیمه میگذاری قید دنیا را بزن
باخت آن قلبی که مشغول غم اغیار شد
پیش صاحب خانه فکر خود نمایی را نکن
آنکه با اخلاص شد سنگ صبور یار شد
مجلس یوسف به یمن گریه برپا میشود
اشک چشم مشتری ها رونق بازار شد
تو نبودی لحظه هایم هیچ معنایی نداشت
زندگی ما به یمن روضه ها پربار شد
یک سلام از دور دادم زود حل شد مشکلم
هرزمانیکه برایم زندگی دشوار شد
عالم و آدم همه دور تو میگردند حسین
کربلایت تا قیامت نقطه پرگار شد
بی بضاعت هستم اما تو کمم را میخری
مینویسی نام من را گرچه یک دینار شد
مادر پیرم که شد خانه نشین از درد پا
از غم روضه نرفتن عاقبت بیمار شد
کشتی تو اوسع و اسرع ز کل انبیاست
هرکسی شد واردش از جرگه ابرار شد
پای من آتش گرفت و ناله هایم شد بلند
هر زمان حرف از بیابان و سخن از خار شد
کاش میمردم نمیدیدم که راوی گفته است
زینبت زندانی یک عده از اشرار شد
آفتاب نیزه ها بی خانمان شد خواهرت
رحم کن بر گریه های جانگد از دخترت
تعداد بازديد : 114
یکشنبه 23 آذر 1393 ساعت: 7:26
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)