حضرت مسلم بن عقیل(ع( هزار شکر، که شد خاک مقدمت، سر من مرا، برای چنین روز، زاده مادر من نمی‌برم ز تو دل، گر هزار بار عدو جدا کند گلوی تشنه، سر

حضرت مسلم بن عقیل(ع( هزار شکر، که شد خاک مقدمت، سر من مرا، برای چنین روز، زاده مادر من نمی‌برم ز تو دل، گر هزار بار عدو جدا کند گلوی تشنه، سر

حضرت مسلم بن عقیل(ع( هزار شکر، که شد خاک مقدمت، سر من مرا، برای چنین روز، زاده مادر من نمی‌برم ز تو دل، گر هزار بار عدو جدا کند گلوی تشنه، سر

حضرت مسلم بن عقیل(ع( هزار شکر، که شد خاک مقدمت، سر من مرا، برای چنین روز، زاده مادر من نمی‌برم ز تو دل، گر هزار بار عدو جدا کند گلوی تشنه، سر

حضرت مسلم بن عقیل(ع( هزار شکر، که شد خاک مقدمت، سر من مرا، برای چنین روز، زاده مادر من نمی‌برم ز تو دل، گر هزار بار عدو جدا کند گلوی تشنه، سر
حضرت مسلم بن عقیل(ع( هزار شکر، که شد خاک مقدمت، سر من مرا، برای چنین روز، زاده مادر من نمی‌برم ز تو دل، گر هزار بار عدو جدا کند گلوی تشنه، سر
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
حضرت مسلم بن عقیل(ع( هزار شکر، که شد خاک مقدمت، سر من مرا، برای چنین روز، زاده مادر من نمی‌برم ز تو دل، گر هزار بار عدو جدا کند گلوی تشنه، سر

حضرت مسلم بن عقیل(ع(

 

هزار شکر، که شد خاک مقدمت، سر من

مرا، برای چنین روز، زاده مادر من

نمی‌برم ز تو دل، گر هزار بار عدو

جدا کند گلوی تشنه، سر ز پیکر من

پس از شهادت من، آروزی من این است

که سر نهند به خاکت، دو طفل بی سر من

اگر چه خون ز لبم ریخت، بر تو می‌گریم

که گریه بهر تو باشد، جهاد دیگر من

اگر چه یک نفرم، یک تنه، سپاه توام

به یاری تو شده، بام کوفه سنگر من

میان این‌همه دشمن، چنان غریب شدم

که هانی است و دو کودک، تمام لشکر من

عزیز فاطمه، فردا به کوفه می‌بینم

که بر سر تو کند، گریه دیدۀ تر من

در این سفر تو دعا کن، که جای دختر تو

شود کبود، ز سیلی، عذار دختر من

خدا کند شکند جای خواهرت زینب

به سنگ چوبۀ محمل، جبین خواهر من

به روز حشر که جز عفو تو پناهی نیست

ببخش «میثم» آلوده را به خاطر من

 


تعداد بازديد : 117
دوشنبه 22 مهر 1392 ساعت: 6:18
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف