در فراق یار

در فراق یار

در فراق یار

در فراق یار

در فراق یار
در فراق یار
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
در فراق یار

در فراق یار

بگذار تا بگریم، از بهر هجر رویت

بگذار تا ببندم، دل را به تار مویت

بگذار تا من زار، با غم شوم ترانه

بگذار تا بنوشم، از قطره های جویت

با اشک دیده داری، سر می کنی شب و روز

بر گوش جان رسیده، فریاد و های وهویت

باد صبا بیاور، از کوی او سبویی

تا کی شوم من آقا، در حسرت سبویت

من مست بوی عطر، نرگس شدم به والله

آمد به این مشامم، از عطر عشق ، بویت

از آب هر وضویت، بر کام جان من ریز

صدها مسیح سازد ، هر قطره از وضویت

این دل ز روز اول، مست از می ولا بود

خالق گلم سرشته، با خاک پاک کویت

سروده جعفر ابوالفتحی


تعداد بازديد : 269
جمعه 27 آبان 1390 ساعت: 17:59
نویسنده:
نظرات(0)
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف