اشعار شهادت امام حسن مجتبی(ع) – قاسم نعمتی پسر فاطمه ام غصه بود بنیادم سند غربت من این ح

اشعار شهادت امام حسن مجتبی(ع) – قاسم نعمتی پسر فاطمه ام غصه بود بنیادم سند غربت من این ح

اشعار شهادت امام حسن مجتبی(ع) – قاسم نعمتی پسر فاطمه ام غصه بود بنیادم سند غربت من این ح

اشعار شهادت امام حسن مجتبی(ع) – قاسم نعمتی پسر فاطمه ام غصه بود بنیادم سند غربت من این ح

اشعار شهادت امام حسن مجتبی(ع) – قاسم نعمتی پسر فاطمه ام غصه بود بنیادم سند غربت من این ح
اشعار شهادت امام حسن مجتبی(ع) – قاسم نعمتی پسر فاطمه ام غصه بود بنیادم سند غربت من این ح
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اشعار شهادت امام حسن مجتبی(ع) – قاسم نعمتی پسر فاطمه ام غصه بود بنیادم سند غربت من این ح

 

اشعار شهادت امام حسن مجتبی(ع) – قاسم نعمتی



پسر فاطمه ام غصه بود بنیادم

سند غربت من این حرم آبادم



خاک فرش حرم و گنبد من تکه سنگ

صحن من پر شده از غربت مادرزادم



عزت عالمیان بسته به یک موی من است

کی مذل عربم کشته این بیدادم



شاه بی لشگرم و غربت من تابه کجاست...

زهر با سوز تمام آمده بر امدادم



هرچه خوردم ز خودی خوردم و از زخم زبان

تا که جدم زجنان کرد ز غم آزادم



هم عدو ضربه به من میزد و هم میخندید

از همان کودکیم بیکس و دشمن شادم



هر زمین خورده مرا یاری خود می خواند

چون که در یاری افتاده زپا استادم



هردم از کوچه گذشتم بدنم درد گرفت

سجده بر خاک به مظلومه سلامی دادم



گرچه شد حائل ضربه سه حجاب صورت

خون دیوار در آورده چنان فریادم



یک تنه جمع نمودم بدنش از کوچه

صحنه بردن مادر نرود از یادم



عایشه تیر به تابوت زد و خنده کنان

گفت از داغ دل فاطمه دیگر شادم



قاسم نعمتی



تعداد بازديد : 263
جمعه 01 دی 1391 ساعت: 14:11
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف