اشعار شب هفتم تو رفتی مادرت حیران شد ای وای تمام خیمه ها ویران شد ای وای مگر تیرسه شعبه خنجری

اشعار شب هفتم تو رفتی مادرت حیران شد ای وای تمام خیمه ها ویران شد ای وای مگر تیرسه شعبه خنجری

اشعار شب هفتم تو رفتی مادرت حیران شد ای وای تمام خیمه ها ویران شد ای وای مگر تیرسه شعبه خنجری

اشعار شب هفتم تو رفتی مادرت حیران شد ای وای تمام خیمه ها ویران شد ای وای مگر تیرسه شعبه خنجری

اشعار شب هفتم تو رفتی مادرت حیران شد ای وای تمام خیمه ها ویران شد ای وای مگر تیرسه شعبه خنجری
اشعار شب هفتم تو رفتی مادرت حیران شد ای وای تمام خیمه ها ویران شد ای وای مگر تیرسه شعبه خنجری
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اشعار شب هفتم تو رفتی مادرت حیران شد ای وای تمام خیمه ها ویران شد ای وای مگر تیرسه شعبه خنجری

اشعار شب هفتم

 

تو رفتی مادرت حیران شد ای وای

تمام خیمه ها ویران شد ای وای

مگر تیرسه شعبه خنجری بود

سرت بر پوست آویزان شد ای وای

**

اگر بستند راه چاره ات را

به خون شستند حلق پاره ات را

تسلای دل مادرنموند

شکستند عاقبت گهواره ات را

**

نمودی بر پدر یاری عزیزم

از او کردی طرفداری عزیزم

الهی مادرت دورت بگردد

چه قبرکوچکی داری عزیزم

**

 غمت برسینه بردل نیشتر بود

جگر ازدل دل ازاو ریشتر بود

عزیزم با که گویم این مصیبت

قد تیر از قد تو بیشتر بود


تعداد بازديد : 319
چهارشنبه 01 آذر 1391 ساعت: 9:35
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف