بگذارید کناربدنش گریه کنم بگذارید به بی سرشدنش گریه کنم تا که سر داشت نشد پاک کنم خون سرش مهلت

بگذارید کناربدنش گریه کنم بگذارید به بی سرشدنش گریه کنم تا که سر داشت نشد پاک کنم خون سرش مهلت

بگذارید کناربدنش گریه کنم بگذارید به بی سرشدنش گریه کنم تا که سر داشت نشد پاک کنم خون سرش مهلت

بگذارید کناربدنش گریه کنم بگذارید به بی سرشدنش گریه کنم تا که سر داشت نشد پاک کنم خون سرش مهلت

بگذارید کناربدنش گریه کنم بگذارید به بی سرشدنش گریه کنم تا که سر داشت نشد پاک کنم خون سرش مهلت
بگذارید کناربدنش گریه کنم بگذارید به بی سرشدنش گریه کنم تا که سر داشت نشد پاک کنم خون سرش مهلت
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
بگذارید کناربدنش گریه کنم بگذارید به بی سرشدنش گریه کنم تا که سر داشت نشد پاک کنم خون سرش مهلت

بگذارید کناربدنش گریه کنم

بگذارید به بی سرشدنش گریه کنم

 

تا که سر داشت نشد پاک کنم خون سرش

مهلتی نیست که چون زخم تنش گریه کنم

 

بگذارید گلم را که فتاده است به خاک

کنم از چادر مادر کفنش گریه کنم

 

چه غریبانه صدازد که مرا آب دهید

بگذاریدبه سوز سخنش گریه کنم

 

ساربانان مزنیدم به خدا خواهم رفت

اندکی صبر کنار بدنش گریه کنم

شاعر: سید محمد جوادی


تعداد بازديد : 358
سه شنبه 30 آبان 1391 ساعت: 10:48
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف