يا سيدنالغريب نزدیکِ عصر بود، برافروخت ماهِ تو نزدیک عصر، بود حرم بی‌پناهِ تو از سینه‌ات زب

يا سيدنالغريب نزدیکِ عصر بود، برافروخت ماهِ تو نزدیک عصر، بود حرم بی‌پناهِ تو از سینه‌ات زب

يا سيدنالغريب نزدیکِ عصر بود، برافروخت ماهِ تو نزدیک عصر، بود حرم بی‌پناهِ تو از سینه‌ات زب

يا سيدنالغريب نزدیکِ عصر بود، برافروخت ماهِ تو نزدیک عصر، بود حرم بی‌پناهِ تو از سینه‌ات زب

يا سيدنالغريب نزدیکِ عصر بود، برافروخت ماهِ تو نزدیک عصر، بود حرم بی‌پناهِ تو از سینه‌ات زب
يا سيدنالغريب نزدیکِ عصر بود، برافروخت ماهِ تو نزدیک عصر، بود حرم بی‌پناهِ تو از سینه‌ات زب
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
يا سيدنالغريب نزدیکِ عصر بود، برافروخت ماهِ تو نزدیک عصر، بود حرم بی‌پناهِ تو از سینه‌ات زب

   يا سيدنالغريب

نزدیکِ عصر بود، برافروخت ماهِ تو

نزدیک عصر، بود حرم بی‌پناهِ تو

 

از سینه‌ات زبانه کشید آتش ِ عطش

آئینه آب میشود از سوز ِ آهِ تو

 

با آخرین سه شعبه به زانو درآمدی

شد نیزه يِ غریبی ِ تو تکیه‌گاهِ تو

 

جان داشتی هنوز، حرم بود در امان

خود لشگری ست این غضبِ در نگاه تو

 

در بین ِ عمق ِ فاجعه افتاد پیکرت

برخاست با نفس نفست «یا اِلهِ» تو

 

پس قبل ِ حنجرت نفست را برید شمر

بر سینه‌ات نشسته و بسته ست راهِ تو

 

طاقت بیار؛ خواهرت از خیمه میرسد

طاقت بیار؛ میرسد از رَه سپاهِ تو

 

از حجم نیزه‌ها و از انبوهِ سنگ‌ها

گودال چیست؟!... کوه شده قتلگاه تو

(محمد رسولي)


تعداد بازديد : 169
جمعه 26 آبان 1391 ساعت: 8:00
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف