يا قاسم ابن الحسن (ع) گُلی که رفته ای اما گلاب برگشتی چو آب رفته ای و چون شراب برگشتی پُر از سؤ

يا قاسم ابن الحسن (ع) گُلی که رفته ای اما گلاب برگشتی چو آب رفته ای و چون شراب برگشتی پُر از سؤ

يا قاسم ابن الحسن (ع) گُلی که رفته ای اما گلاب برگشتی چو آب رفته ای و چون شراب برگشتی پُر از سؤ

يا قاسم ابن الحسن (ع) گُلی که رفته ای اما گلاب برگشتی چو آب رفته ای و چون شراب برگشتی پُر از سؤ

يا قاسم ابن الحسن (ع) گُلی که رفته ای اما گلاب برگشتی چو آب رفته ای و چون شراب برگشتی پُر از سؤ
يا قاسم ابن الحسن (ع) گُلی که رفته ای اما گلاب برگشتی چو آب رفته ای و چون شراب برگشتی پُر از سؤ
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
يا قاسم ابن الحسن (ع) گُلی که رفته ای اما گلاب برگشتی چو آب رفته ای و چون شراب برگشتی پُر از سؤ

يا قاسم ابن الحسن (ع)

گُلی که رفته ای اما گلاب برگشتی

چو آب رفته ای و چون شراب برگشتی

 

 

پُر از سؤال به میدان قدم گذاشتی و

ز سُم ِ اسب گرفتی جواب، برگشتی

 

 

روان شده بدنت بین ِ دست هایِ عمو

بلند کردمت اما چو آب برگشتی

 

 

ستاره یِ حرمم بوده ای تو تا دیشب

قَدَت کشیده شد و ماهتاب برگشتی

 

 

به هم تنیده و پیچیده گشته پیکر ِ تو

شبیه موت، پُر از پیچ و تاب، برگشتی

 

 

چه آمده سرت از چشمْ زخم ِ این لشگر

چرا ز معرکه‌ات بی نقاب برگشتی؟!

 

 

به روی خاکِ بیابان که جای خواب نبود

رسیده ایم به خیمه، بخواب، برگشتي

(محمد رسولي)


تعداد بازديد : 171
جمعه 26 آبان 1391 ساعت: 8:00
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف