امام حسین (ع) - مسمط بانک اشار اهل بیت (ع) ای همایی که شکستند به هم شهپر تو وی غزالی که کشیدند ب

امام حسین (ع) - مسمط بانک اشار اهل بیت (ع) ای همایی که شکستند به هم شهپر تو وی غزالی که کشیدند ب

امام حسین (ع) - مسمط بانک اشار اهل بیت (ع) ای همایی که شکستند به هم شهپر تو وی غزالی که کشیدند ب

امام حسین (ع) - مسمط بانک اشار اهل بیت (ع) ای همایی که شکستند به هم شهپر تو وی غزالی که کشیدند ب

امام حسین (ع) - مسمط بانک اشار اهل بیت (ع) ای همایی که شکستند به هم شهپر تو وی غزالی که کشیدند ب
امام حسین (ع) - مسمط بانک اشار اهل بیت (ع) ای همایی که شکستند به هم شهپر تو وی غزالی که کشیدند ب
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
امام حسین (ع) - مسمط بانک اشار اهل بیت (ع) ای همایی که شکستند به هم شهپر تو وی غزالی که کشیدند ب

امام حسین (ع) - مسمط

ای همایی که شکستند به هم شهپر تو

وی غزالی که کشیدند به خون پیکر تو

هیچ کس را نبوَد رامِش دل جز بر تو

سرمه ی چشم جهانی شده خاک در تو

سرخ، دامان شفق گشته ز خون سر تو

می زند لاله سر از تربت جان پرور تو

 

تابش نور حقت سر زده از روی نکوست

یاکه این نور به رخساره تو را جلوه ی اوست

پیچ و تابی که به موی تو و حسنی که به روست

کرد این راز به من فاش کَز اسرار مگوست

شاهد بزم الستی و شهید ره دوست

داده زیور به مه و مهر، رخ انور تو

 

گوش دل قصّه ی جان سوز تو روزی که شنفت

شام تا بام از این غصّه مرا دیده نخفت

که به خون خفتی و گل زخم به جسم تو شکفت

هور شرمنده شد و چهره پس ابر نهفت

بوسه بر حنجر گلگون تو زد زینب و گفت:

آخر ای صید به خون خفته منم خواهر تو

 

نوه ی احمد مختار یل بدر و حنین

دختر شیرخدا یاور دین، یار حسین

به سر کشته ی تو بهر ادا کردن دِین

آمد و گفت: نه آرام که با شیون و شِین

تو حسین منی ای فاطمه را نور دو عین

سخنی گو به من ای من به فدای سر تو

 

ای موثّر ز دم تو دم جان بخش مسیح

ای منوّر شده از نور رخت صبح صبیح

وی نشان داده به مردان خدا راه صحیح

شرم ناکرده و کشتند تو را قوم وقیح

کربلا بود منای تو و بودند ذبیح

جعفر و عون تو، عباس تو و اکبر تو

 

حنجر از خنجر کین تا که عدو خست تو را

کمر از قتل ابوفاضل بشکست تو را

کی توانست لب لعل فشان بست تو را

تا ابد جلوه چو خورشید فلک هست تو را

تو خلیل و دو و هفتاد ذبیح ست تو را

جان فدای تو و هفتاد و دو تن یاور تو

 

زندگی را چو تو بودی همه مرهون خدا

جهد کردی و شدی کشته ی گلگون خدا

خرّم آن کو شده مانند تو مفتون خدا

گشت جاوید ز ایثار تو قانون خدا

نه عجب گر که خدا خوانده تو راخون خدا

به خدا خون خدا بود علی اصغر تو

 

چو شدی کشته و خونت همه برخاک چکید

لاله ها از اثر خون تو بر خاک دمید

خاک شد منقلب، آن دم که به افلاک رسید

بانگ تبشیر عدو هلهله ی قوم پلید

مهر شد منفعل آن روز که در واقعه دید

ظاهر از مشرق نِی شد سر مهر افسر تو

 

آن که در پای تو آورد فرو سر همه عمر

آن که از دل نشدش داغ برادر همه عمر

آن که در سوگ تو بودش به دل اخگر همه عمر

آن که از عشق تو می سوخت در آذر همه عمر

آن که یک لحظه جدا از تو نبُد در همه عمر

شده در نهضت خونین تو همسنگر تو

 

می رود جانب شام و دلش آشفته چو موست

نگهش پشت سر و روی کلامش به عدوست

چون شوم عازم و دل برکنم ازکشته ی دوست؟

می رود بر جگرش نشتر و خارش به گلوست

راس پاکت به ره شام چراغ ره اوست

تا نماند ز تو یک لحظه جدا خواهر تو

 

می زند بوسه چو بر تربت پاک تو نسیم

بخشد از خاک درت قدر، به جنات نعیم

دم جان پرور تو زنده کند عظم رمیم

سزد ار سر نهد از شوق به پای تو کلیم

ای خوش آن روز که گویم سخن ای ذبح عظیم

با تو از این دل آکنده ز غم در بر تو

 

ای حسین ای که تویی مظهر خلاق ودود

وی شهیدی که تویی پادشه ملک وجود

جز تو کس این همه دل سوز به اسلام نبود

ز خدا بر تو و هفتاد و دو یار تو درود

سخن «لحمک لحمی» که پیمبر فرمود

گفته در وصف تو هم باب تو هم مادر تو

 

«خوش عمل» خواهد اگر دم ز تو ای پاک زند

دم نباید دگر از نفس خطرناک زند

به ثنای تو رقم گر نه به ادراک زند

سر قلم بشکند و سینه ورق چاک زند

طبع «مردانی» اگر خیمه بر افلاک زند

کمترین ذرّه خدا راست ثناگستر تو

 

شاعر: عباس خوش عمل کاشانی

تضمین مرثیه ای از مرحوم محمد علی مردانی


تعداد بازديد : 269
چهارشنبه 24 آبان 1391 ساعت: 8:58
نویسنده:
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف