از دیده تا رفتی و نا پیدا شدی تو در لابلای جمعیت تنها شدی تو یک نیزه اول بی هوا روي سرت خورد اي

از دیده تا رفتی و نا پیدا شدی تو در لابلای جمعیت تنها شدی تو یک نیزه اول بی هوا روي سرت خورد اي

از دیده تا رفتی و نا پیدا شدی تو در لابلای جمعیت تنها شدی تو یک نیزه اول بی هوا روي سرت خورد اي

از دیده تا رفتی و نا پیدا شدی تو در لابلای جمعیت تنها شدی تو یک نیزه اول بی هوا روي سرت خورد اي

از دیده تا رفتی و نا پیدا شدی تو در لابلای جمعیت تنها شدی تو یک نیزه اول بی هوا روي سرت خورد اي
از دیده تا رفتی و نا پیدا شدی تو در لابلای جمعیت تنها شدی تو یک نیزه اول بی هوا روي سرت خورد اي
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
از دیده تا رفتی و نا پیدا شدی تو در لابلای جمعیت تنها شدی تو یک نیزه اول بی هوا روي سرت خورد اي

از دیده تا رفتی و  نا پیدا شدی تو

در لابلای جمعیت تنها شدی تو

یک نیزه اول بی هوا روي سرت خورد

اي احمدم اينجا خود مولا شدی تو

جاری به چشمان عقابت گشت خونت

راهی به سوی لشکر اعدا شدی تو

یک کوچه وا کردند مانند مدینه

تا خوب زیر دست آنها جا شدی تو

در دست هر کس داشت هر چه بر تنت زد

آنگونه که صد تكه از هم وا شدی تو

با سینه ای زخمی و پهلویی شکسته

خیلی شبیه مادرم زهرا شدی تو

روی زمین هر جا که دیدم پیکرت بود

پیش نگاهم پخش در صحرا شدی تو

چسبیده روی خاک هر عضو تو اکبر

مثل گلی افتاده زیر پا شدی تو

رضا رسول زاده


تعداد بازديد : 209
دوشنبه 22 آبان 1391 ساعت: 9:14
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف