تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
پسرم
صبح ديدم كه من بر لبِ تو بوسه زدم
حال جايِ لگدِ خصم به لبها مانده
بويِ خون ميوزد از عمق ِ دهانت پسرم
اثري بر لب و دندان تو پيدا مانده
يك فزع كردي و خون صورتِ من را پُر كرد
لخته خونهاي گلويِ تو معما مانده
رويِ اين خاك كِشي پا ولي اما گُل ِ من
در مدينه اثرش بر دلِ ليلا مانده
(شاعرش را نميشناسم)
تعداد بازديد : 141
دوشنبه 22 آبان 1391 ساعت: 8:44
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب