این چه ماهی ست که خون صورت او پوشیده ؟ این چه نخلی ست به صحرای عطش خشکیده ؟ این چه سروی ست تبر خور

این چه ماهی ست که خون صورت او پوشیده ؟ این چه نخلی ست به صحرای عطش خشکیده ؟ این چه سروی ست تبر خور

این چه ماهی ست که خون صورت او پوشیده ؟ این چه نخلی ست به صحرای عطش خشکیده ؟ این چه سروی ست تبر خور

این چه ماهی ست که خون صورت او پوشیده ؟ این چه نخلی ست به صحرای عطش خشکیده ؟ این چه سروی ست تبر خور

این چه ماهی ست که خون صورت او پوشیده ؟ این چه نخلی ست به صحرای عطش خشکیده ؟ این چه سروی ست تبر خور
این چه ماهی ست که خون صورت او پوشیده ؟ این چه نخلی ست به صحرای عطش خشکیده ؟ این چه سروی ست تبر خور
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
این چه ماهی ست که خون صورت او پوشیده ؟ این چه نخلی ست به صحرای عطش خشکیده ؟ این چه سروی ست تبر خور

این چه ماهی ست که خون صورت او پوشیده ؟

این چه نخلی ست به صحرای عطش خشکیده ؟

این چه سروی ست تبر خورده شکسته ساقه ش ؟

این چه یاسی ست که عطرش همه جا پیچیده ؟

به مقامش شهدا روز جزا غبطه خورند

این علمدار که بازویش علی بوسیده

درد این است که سردار به خاک افتاده

هر که از راه رسیده زده ، تن پاشیده

بیشتر تیر فرو رفته میان بدنش

هرچه از درد به خون روی زمین غلطیده

از کجای بدنش تیر برادر بکشد ؟

از سر و سینه کشد ؟ یا ز دهان و دیده ؟

شد شکسته کمرش ، وای حسین آمد و دید

پلک سقا به  نوک تیر سه پر چسبیده

رضا رسول زاده


تعداد بازديد : 342
یکشنبه 21 آبان 1391 ساعت: 9:24
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف