اشعار ماه محرم - اشعار امام حسین(ع) - مهدی پورپاک جای گله زفاصله ها گریه می کنم با نام سیدالشهد

اشعار ماه محرم - اشعار امام حسین(ع) - مهدی پورپاک جای گله زفاصله ها گریه می کنم با نام سیدالشهد

اشعار ماه محرم - اشعار امام حسین(ع) - مهدی پورپاک جای گله زفاصله ها گریه می کنم با نام سیدالشهد

اشعار ماه محرم - اشعار امام حسین(ع) - مهدی پورپاک جای گله زفاصله ها گریه می کنم با نام سیدالشهد

اشعار ماه محرم - اشعار امام حسین(ع) - مهدی پورپاک جای گله زفاصله ها گریه می کنم با نام سیدالشهد
اشعار ماه محرم - اشعار امام حسین(ع) - مهدی پورپاک جای گله زفاصله ها گریه می کنم با نام سیدالشهد
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اشعار ماه محرم - اشعار امام حسین(ع) - مهدی پورپاک جای گله زفاصله ها گریه می کنم با نام سیدالشهد

اشعار ماه محرم - اشعار امام حسین(ع) - مهدی پورپاک

 

جای گله زفاصله ها گریه می کنم

با نام سیدالشهدا گریه می کنم



من که تمام عمر ز داغت گریستم

در بین قبر هم چه بسا گریه می کنم



باید هزار سال برای تو گریه کرد

قدر هزار سال تو را گریه میکنم



من سمت روضه میروم و عابری به من

می گوید التماس دعا گریه می کنم



حالا تو بخش بخش شدی،"یا" شدی و "سین"

حالا تو را هجا به هجا گریه می کنم



تو در ازای اشک به من کربلا بده

من در ازای کرب و بلا گریه می کنم....

 

مهدی پورپاک


تعداد بازديد : 439
شنبه 20 آبان 1391 ساعت: 8:50
نویسنده:
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط امیرحسام یوسفی در تاریخ 1391/11/23 و 15:53 دقیقه ارسال شده است

امیرحسام یوسفی


---------------------شهــــــــــــــــــزاده (علی اصغر)---------------------

عرشیان باب حوائج که خطابش کرند...
فرشیان جای ابا الفضل حسابش کردند

داشت کم کم به تکان های عمو می خوابید
ناگهان هروله کردند و خرابش کردند

مادر اصغر شش ماهه خود اقیانوس است
«رب آب است به معنی و ربابش کردند»

شایدم او ملکی بود خدا میداند
که به مادر شدن شاه مجابش کردند

تشنگی بوده بهانش که به میدان برود
خواست سر-باز شود پا به رکابش کردند

قطره آبی شد و بر شانه بابا میرفت
تا که در دست پدر بود، حبابش کردند

بی هوا مثل مدینه پسری را کشتند
او از ارباب چکیدست و گلابش کردند

به علی اصغر و ارباب نمیدانستم
او همان محسن زهراست ، جوابش کردند

مثل انگور حسین است ولی زود رسید
چیدنش از سر این شاخه، شرابش کردند

سیل اشکی ولی آنها که نمی فهمیدند
آب را در جلوی چشم تو آبش کرند

بس که در قلب حرم ولوله ای شد دیدی؟
کشتنت را چقدر پر تب و تابش کردند؟

بس که خورشید شد از تابش خود شرمنده
سوخت از سوز تو تا این که مذابش کردند

خون تو دست پدر بود که باران میشد
تا که بارید به خورشید، عذابش کردند

رنگ خورشید نه زرد است و نه قرمز شاید
در همان روز به خون تو خضابش کردند

و 2 پیکر به مزاری عجب استقبالی
جای او سینه باباست که خوابش کردند

و غزل ساخته ی دست علی اصغر شد
بس که دیوان عظیمیست، کتابش کردند

بس که گفتند و شنیدیم نمی از دریا
جگرم را ز همین شعر کبابش کردند

شاعر: امیرحسام یوسفی


کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف