يا قاسم ابن الحسن(ع) آشنا بود آن صدایِ آشنایی که زدی کربلا بیت الحسن شد با صدایی که زدی خواهرم

يا قاسم ابن الحسن(ع) آشنا بود آن صدایِ آشنایی که زدی کربلا بیت الحسن شد با صدایی که زدی خواهرم

يا قاسم ابن الحسن(ع) آشنا بود آن صدایِ آشنایی که زدی کربلا بیت الحسن شد با صدایی که زدی خواهرم

يا قاسم ابن الحسن(ع) آشنا بود آن صدایِ آشنایی که زدی کربلا بیت الحسن شد با صدایی که زدی خواهرم

يا قاسم ابن الحسن(ع) آشنا بود آن صدایِ آشنایی که زدی کربلا بیت الحسن شد با صدایی که زدی خواهرم
يا قاسم ابن الحسن(ع) آشنا بود آن صدایِ آشنایی که زدی کربلا بیت الحسن شد با صدایی که زدی خواهرم
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
يا قاسم ابن الحسن(ع) آشنا بود آن صدایِ آشنایی که زدی کربلا بیت الحسن شد با صدایی که زدی خواهرم

يا قاسم ابن الحسن(ع)

آشنا بود آن صدایِ آشنایی که زدی

کربلا بیت الحسن شد با صدایی که زدی

 

 

خواهرم را بیشتر از هر کسی خوشحال کرد

بانگ إنّی قاسم بن المجتبایی که زدی

 

 

لشکری را ریختی، آخر تنت را ریختند

کار دستت داد آخر ضربه هایی که زدی

 

 

استخوان سینه ات میگفت اینجایم عمو

خوب شد پیدا شدی با دست و پایی که زدی

 

 

ذره ذره چون علیِّ اکبرم میبوسمت

این به جای بوسه هایِ بر عبایی که زدی

 

 

سیزده تا سیزده تا نیزه بیرون میکشم

در إزای سیزده جام بلایی که زدی

(علی اکبر لطیفیان)


تعداد بازديد : 149
پنجشنبه 18 آبان 1391 ساعت: 14:27
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف