محمد سهرابی حضرت قاسم بن الحسن(ع) چون چشم نیزه قُوّت جان مرا گرفت پهلوی من نشست و نشان مرا گرف

محمد سهرابی حضرت قاسم بن الحسن(ع) چون چشم نیزه قُوّت جان مرا گرفت پهلوی من نشست و نشان مرا گرف

محمد سهرابی حضرت قاسم بن الحسن(ع) چون چشم نیزه قُوّت جان مرا گرفت پهلوی من نشست و نشان مرا گرف

محمد سهرابی حضرت قاسم بن الحسن(ع) چون چشم نیزه قُوّت جان مرا گرفت پهلوی من نشست و نشان مرا گرف

محمد سهرابی حضرت قاسم بن الحسن(ع) چون چشم نیزه قُوّت جان مرا گرفت پهلوی من نشست و نشان مرا گرف
محمد سهرابی حضرت قاسم بن الحسن(ع) چون چشم نیزه قُوّت جان مرا گرفت پهلوی من نشست و نشان مرا گرف
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
محمد سهرابی حضرت قاسم بن الحسن(ع) چون چشم نیزه قُوّت جان مرا گرفت پهلوی من نشست و نشان مرا گرف

حضرت قاسم بن الحسن(ع)

 

چون چشم نیزه قُوّت جان مرا گرفت

پهلوی من نشست و نشان مرا گرفت

می رفت تا كه فاش پدر خوانمت عمو

سُمّ فرس رسید و دهان مرا گرفت

گویند بو كشیدن گل، مرگ مؤمن است

بوی خوش دهان تو جان مرا گرفت

من سینه ام دُكانِ محبت فروشی است

آهن فروش، از چه دُكان مرا گرفت؟

دشمن كه چشم دیدن ابروی من نداشت

سنگی رها نمود و كمان مرا گرفت

لكنت نداشت من كه زبانم ز كودكی

موم عسل چگونه زبان مرا گرفت؟

چون كندوی عسل بدنم رخنه رخنه است

این نیش های نیزه توان مرا گرفت

گِل شد ز خاكِ سُمِّ فرس، خونِ پیكرم

ریگ روان همه جریان مرا گرفت

معنی، ز پیرهای سپاهِ جمل رسید

هر چه رسید و عُمر جوان مرا گرفت


تعداد بازديد : 351
سه شنبه 16 آبان 1391 ساعت: 9:08
نویسنده:
نظرات(1)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب
این نظر توسط ... در تاریخ 1392/12/10 و 23:38 دقیقه ارسال شده است

...

شکلک


کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف