باد آمد سحاب را گم کرد اشک از دیده خواب را گم کرد رفت از دست در افق امید تشنه کامی سراب را گم کرد

باد آمد سحاب را گم کرد اشک از دیده خواب را گم کرد رفت از دست در افق امید تشنه کامی سراب را گم کرد

باد آمد سحاب را گم کرد اشک از دیده خواب را گم کرد رفت از دست در افق امید تشنه کامی سراب را گم کرد

باد آمد سحاب را گم کرد اشک از دیده خواب را گم کرد رفت از دست در افق امید تشنه کامی سراب را گم کرد

باد آمد سحاب را گم کرد اشک از دیده خواب را گم کرد رفت از دست در افق امید تشنه کامی سراب را گم کرد
باد آمد سحاب را گم کرد اشک از دیده خواب را گم کرد رفت از دست در افق امید تشنه کامی سراب را گم کرد
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
باد آمد سحاب را گم کرد اشک از دیده خواب را گم کرد رفت از دست در افق امید تشنه کامی سراب را گم کرد

باد آمد سحاب را گم کرد

اشک از دیده خواب را گم کرد

رفت از دست در افق امید

تشنه کامی سراب را گم کرد

در ستیغ و مُهاق نیزه و تیغ

شمس حق ماه تاب را گم کرد

حضرت عشاق گرم دیدن بود

سیل اشک آمد آب را گم کرد

علی اکبر که بر زمین افتاد

آسمان آفتاب را گم کرد

آنچنان زخم روی زخم آمد

که عدو هم حساب را گم کرد

خواست تا خیمه پر کشد

شیر زخمی عقاب را گم کرد

پدر آمد به یاری اش برود

من بمیرم رکاب را گم کرد

پسر بوتراب بین تراب

نوه ی بوتراب را گم کرد

جلد قرآن خویش پیدا کرد

برگه های کتاب را گم کرد


تعداد بازديد : 355
شنبه 13 آبان 1391 ساعت: 11:26
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف