قرار بود که با آب و گل عجین بشوی برای این که سفالینه ای گلین بشوی پیاله ای بشوی با شراب های مگو

قرار بود که با آب و گل عجین بشوی برای این که سفالینه ای گلین بشوی پیاله ای بشوی با شراب های مگو

قرار بود که با آب و گل عجین بشوی برای این که سفالینه ای گلین بشوی پیاله ای بشوی با شراب های مگو

قرار بود که با آب و گل عجین بشوی برای این که سفالینه ای گلین بشوی پیاله ای بشوی با شراب های مگو

قرار بود که با آب و گل عجین بشوی برای این که سفالینه ای گلین بشوی پیاله ای بشوی با شراب های مگو
قرار بود که با آب و گل عجین بشوی برای این که سفالینه ای گلین بشوی پیاله ای بشوی با شراب های مگو
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
قرار بود که با آب و گل عجین بشوی برای این که سفالینه ای گلین بشوی پیاله ای بشوی با شراب های مگو

قرار بود که با آب و گل عجین بشوی

برای این که سفالینه ای گلین بشوی

پیاله ای بشوی با شراب های مگو

وَ بعد هم دهن رب العالمین بشوی

تو را ملائکه در دست شان بچرخانند

ایاک‌ نعبد و ایاک‌ نستعین بشوی

زمان گذشته و زمین چون کلاف سردرگم

قرار شد که تو سر رشته ی یقین بشوی

گل محمّدی از فرط باد خم شده بود

قرار شد بروی تکیه گاه دین بشوی

تو را به مکتب اعراب - جهد بفرستند

که ناظم غزل عین و قاف و شین بشوی

به این دلیل به فرمان او مقرّر شد

که چند سال پسر خوانده زمین بشوی

ولی نبود که انگشتر نبّوت شد

سعادتی ست که بر روی آن نگین بشوی

حسین نام نهادند اهل بیت تو را

به این دلیل که مصداق یا و سین بشوی

چه افتخاری از این بیشتر که پرچ مدار -

برای مکتب پیغمبر امین بشوی

به خط کوفی در انتهای متن زمان

تو را نگاشت که سر مشق مسلمین بشوی

تو آمدی که سکوت زمین شکسته شود

تو می روی که به گوش زمان، طنین بشوی

تو آمدی که سرت روی نیزه ها برود

تو می روی که سر افرازتر از این بشوی

برای شستن این راه با گلابی سرخ

قرار شد که تو این بار دستچین بشوی

 

شاعر: علیرضا بدیع


تعداد بازديد : 165
دوشنبه 01 آبان 1391 ساعت: 10:53
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف