به میدان می برم از شوق سربازی سر خود را تو هم آماده ای، ای عشق! - کم کم خنجر خود را مرا گر آرزویی

به میدان می برم از شوق سربازی سر خود را تو هم آماده ای، ای عشق! - کم کم خنجر خود را مرا گر آرزویی

به میدان می برم از شوق سربازی سر خود را تو هم آماده ای، ای عشق! - کم کم خنجر خود را مرا گر آرزویی

به میدان می برم از شوق سربازی سر خود را تو هم آماده ای، ای عشق! - کم کم خنجر خود را مرا گر آرزویی

به میدان می برم از شوق سربازی سر خود را تو هم آماده ای، ای عشق! - کم کم خنجر خود را مرا گر آرزویی
به میدان می برم از شوق سربازی سر خود را تو هم آماده ای، ای عشق! - کم کم خنجر خود را مرا گر آرزویی
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
به میدان می برم از شوق سربازی سر خود را تو هم آماده ای، ای عشق! - کم کم خنجر خود را مرا گر آرزویی

به میدان می برم از شوق سربازی سر خود را

تو هم آماده ای، ای عشق! - کم کم خنجر خود را

مرا گر آرزویی هست باور کن به جز این نیست

که در تن پوشی از شمشیر بینم پیکر خود را

هوای پر زدن از عالم خاکی به سر دارم

خوشا روزی که بینم بی قفس بال و پر خود را

ز دل تاریکی باد خزان تا پرده بردارم

به روی دست می گیرم گل نیلوفر خود را

من از ایمان خود یک ذره حتی بر نمی گردم

تلاوت می کنم در گوش نی هم باور خود را

 

شاعر: کریم رجب زاده


تعداد بازديد : 155
دوشنبه 01 آبان 1391 ساعت: 9:54
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف