سرت به دامن این شاهزاده افتاده به دست پیر خرابات باده افتاده کنون که نوبت من شد پدر دو دستانم کنار

سرت به دامن این شاهزاده افتاده به دست پیر خرابات باده افتاده کنون که نوبت من شد پدر دو دستانم کنار

سرت به دامن این شاهزاده افتاده به دست پیر خرابات باده افتاده کنون که نوبت من شد پدر دو دستانم کنار

سرت به دامن این شاهزاده افتاده به دست پیر خرابات باده افتاده کنون که نوبت من شد پدر دو دستانم کنار

سرت به دامن این شاهزاده افتاده به دست پیر خرابات باده افتاده کنون که نوبت من شد پدر دو دستانم کنار
سرت به دامن این شاهزاده افتاده به دست پیر خرابات باده افتاده کنون که نوبت من شد پدر دو دستانم کنار
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
سرت به دامن این شاهزاده افتاده به دست پیر خرابات باده افتاده کنون که نوبت من شد پدر دو دستانم کنار

سرت به دامن این شاهزاده افتاده
به دست پیر خرابات باده افتاده

کنون که نوبت من شد پدر دو دستانم
کنار راس تو بی استفاده افتاده

بیا سوال مکن گوشواره ام چه شده
خیال کن که شبی بین جاده افتاده

بگو ترک ترک زخم صورتت از چیست ؟
مگو به من که کمی خط ساده افتاده

ز چرخ شکوه کنم...چون به ساربان گفتم :
که زیر پای سواره پیاده افتاده

جواب داد : که ساکت شو خارجی ! به رخم
ببین که نقش دو دست گشاده افتاده

شبیه مادرت اول شهیده ام بابا ؟
گمان کنم به دل خانواده افتاده


تعداد بازديد : 174
دوشنبه 20 شهریور 1391 ساعت: 1:12
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف