بیا که گریه کنم لحظه‌های آخر را بخوان ز چشم ترم حال و روز خواهر را دلم قرار ندارد بیا که تا دم صبح ب

بیا که گریه کنم لحظه‌های آخر را بخوان ز چشم ترم حال و روز خواهر را دلم قرار ندارد بیا که تا دم صبح ب

بیا که گریه کنم لحظه‌های آخر را بخوان ز چشم ترم حال و روز خواهر را دلم قرار ندارد بیا که تا دم صبح ب

بیا که گریه کنم لحظه‌های آخر را بخوان ز چشم ترم حال و روز خواهر را دلم قرار ندارد بیا که تا دم صبح ب

بیا که گریه کنم لحظه‌های آخر را بخوان ز چشم ترم حال و روز خواهر را دلم قرار ندارد بیا که تا دم صبح ب
بیا که گریه کنم لحظه‌های آخر را بخوان ز چشم ترم حال و روز خواهر را دلم قرار ندارد بیا که تا دم صبح ب
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
بیا که گریه کنم لحظه‌های آخر را بخوان ز چشم ترم حال و روز خواهر را دلم قرار ندارد بیا که تا دم صبح ب

بیا که گریه کنم لحظه‌های آخر را
بخوان ز چشم ترم حال و روز خواهر را
دلم قرار ندارد بیا که تا دم صبح
بنالم از سر شب روضه‌های مادر را
پریده خواب رباب از خیال حرمله باز
گرفته است به چادر گلوی اصغر را
خدا کند که بمیرم در این شب و فردا
که روی نیزه نبینم سر برادر را
خدا کند که نبیند دو چشم مبهوتم
به زیر بوسه‌ی نیزه، تنی مطهّر را
خدا کند که نبینم به روی تشت طلا
جسارت نوک چوب و لبان پَرپَر را


تعداد بازديد : 217
چهارشنبه 08 شهریور 1391 ساعت: 7:02
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف