تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
از روز اولی که دو عالم درست شد
نام را که برد خدا ، غم درست شد
جن و ملک تمام برایت گریستند
حتی به عرش خیمه ماتم درست شد
نام تو را نوشت خدا روی هر دلی
زآنجا به بعد عشق تو کم کم درست شد
دریا گریست...تا به خود آمد غروب شد
از غربت تو ماه محرّم درست شد
گندم که خورد رانده شد و بعد سالها
در مجلس عزای تو آدم درست شد
ای غربت تو اشک مدام پیمبران
از اشک روضه های تو زمزم درست شد
تو کیستی؟ غریب تر از تو خدا نداشت
از روز اولی که دو عالم درست شد
هر مشکلی که داشت دلم تا خدای را
یکبار من قسم به تو دادم درست شد
.....
نیزه کجا و شانه پیغمبری کجا؟
تا گفت: «یا اخیّ» روضه ما هم درست شد
شاعر : مهدی صفی یاری
تعداد بازديد : 221
دوشنبه 30 مرداد 1391 ساعت: 13:00
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب