حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه - 21

حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه - 21

حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه - 21

حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه - 21

حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه - 21
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه - 21
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
لبخند لبهای پیمبر بود زهرا(س)

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها


لبخند لبهای پیمبر بود زهرا(س)
معشوقه ی زیبای حیدر بود زهرا(س)

وقتی قدم میزد میان خانه ی خویش
سر تا به پا "الله اکبر" بود زهرا(س)

کفو علی یعنی علی اما مونث
با حضرت حیدر برابر بود زهرا(س)

"حجت برای سیزده نور خداوند"
یعنی که از هر حجتی سر بود زهرا(س)

او  ذوالفقاری در نیام مرتضی  بود
خود یک تنه مانند لشکر بود زهرا(س)

هر تشنه کامی را خدا سیراب می کرد
ساقی اب الکونین و ساغر بود زهرا(س)

من یک نسیم از موج دریا را نوشتم
از آنچه من گفتم فراتر بود زهرا(س)

 

جعفر ابوالفتحی


تعداد بازديد : 237
چهارشنبه 04 اسفند 1395 ساعت: 6:17
نویسنده:
نظرات(0)
جـایِ سیلی بـر رُخ مـاهت نشست

جـایِ سیلی بـر رُخ مـاهت نشست

بشکـنـد دستی که بـازویت شکست

تـا قیامت مورد لـعـن خـداست

آن که راهـت را میـان کوچه بـست



مصطفی_محمـدی
 


تعداد بازديد : 263
یکشنبه 01 اسفند 1395 ساعت: 6:44
نویسنده:
نظرات(0)
در خانه کیست تا که مرا یاری ام کند

🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷

 
در خانه کیست تا که مرا یاری ام کند؟
با این همه گناه و خطا یاری ام کند

گفتم دخیل حضرت صاحب زمان شوم
گفتم قسم به فاطمه تا یاری ام کند

وقتی سرم مقابل بیگانه خم شده
دیگر چگونه قبله نما یاری ام کند؟!

خود را کشانده ام وسط اهل مغفرت
شاید کنار اهل دعا یاری ام کند

با معصیت چقدر دلش را شکسته ام
باید ازین به بعد حیا یاری ام کند

باید دلم شکسته شود تا که دیده ام...
... در لا به لای زمزمه ها یاری ام کند

مثل همیشه چشم به راهش نشسته ام
  تا که خودِ امام رضا یاری ام کند

دلگرم قول های رئوفانه مانده ام
او قول داده است سه جا یاری ام کند

در روضه های فاطمیه مادری غریب
با دست های عقده گشا یاری ام کند

آتش گرفت چادر زهرا و ناله زد:
سلمان کجاست تا که عبا یاری ام کند

حالا که دست شیر خدا بسته شد به صبر
 فضه به جای شیر خدا یاری ام کند

محمد جواد شیرازی

 


تعداد بازديد : 229
یکشنبه 01 اسفند 1395 ساعت: 6:43
نویسنده:
نظرات(0)
ای آنکه خودت محول الاحوالی

#جای_مدافعان_حرم_خالی
#لبیک_یا_زینب

ای آنکه خودت محول الاحوالی
بر داشتن برادرت می بالی

در روز ولادت تو ای خواهر عشق
جای همه ی مدافعانت خالی

#پوریا_باقری

 


تعداد بازديد : 303
شنبه 30 بهمن 1395 ساعت: 12:02
نویسنده:
نظرات(0)
فنجان قهوه سرد شد،آقا نیامدید

فنجان قهوه سرد شد،آقا نیامدید
یا اینکه من ندیدمتان،یا نیامدید

یک میز با دوصندلی و چند کاج پیر
یک جفت چشم منتظر...اما نیامدید

یک سال روزنامۀ هرروز و...هیچ گاه
در تیترهای صفحۀ فردا نیامدید

بیهوده دلخوشم همۀ روزها گذشت
حتی غروب روز مبادا نیامدید

اینجا دلم فسیل شد اما کسی ندید
حتی شما برای تماشا نیامدید

حالا اگر به فرض که دنیا دل من است
انگارهیچ وقت به دنیا نیامدید..

کبری_موسوی_قهفرخی

 


تعداد بازديد : 381
شنبه 30 بهمن 1395 ساعت: 12:01
نویسنده:
نظرات(0)
مادر از خواب پرید و کمرش درد گرفت

غزل مرثیه حضرت زهرا (سلام الله علیها)


مادر از خواب پرید و کمرش درد گرفت
مرغ پر بسته ی ما ، بال و پرش درد گرفت

سرفه ها خشک و گلوگیر ، خدا رحم کند
گفت زینب ، که دوباره جگرش درد گرفت

چشم را بست که قدری سرش آرام شود
یاد آن روز که افتاد ، سرش درد گرفت

خواست برخیزد از این بستر خونی اما
جای هر بوسه ی گرم پدرش درد گرفت

گریه هایش بخدا درد سری بود فقط
باز از گریه دو تا پلک ترش درد گرفت

بعد هفتاد و دو شب پهلوی او خونین بود
میخ آتش زده ی " در " اثرش درد گرفت

دست بر شانه ی من خانه تکانی میکرد
خم شد و داد کشیدم : کمرش درد گرفت


پوریا_باقری

 


تعداد بازديد : 315
شنبه 30 بهمن 1395 ساعت: 12:00
نویسنده:
نظرات(0)
برای وصف تو عالم تمام حیران شد

حضرت_زهرا


برای وصف تو عالم تمام حیران شد
که وصف نقطه ی اسمت هزار دیوان شد
به یمن کوثر تو این کتاب قران شد

دلیل زندگیِ بچه مادرش باشد
دلیل ماندنِ قرآن ز کوثرش باشد

من آمدم که دلم را کمی تکان بدهید
به قدر یک نفسی هم شده امان بدهید
به دست و سینه و چشمم اگر زبان بدهید

چنان سرود علی یاعلی علی سازم
که عرش و فرش خدا را به لرزه اندازم

شراب عشق رسیده به کام نوکرها
که جز سبوی تو باشد حرام نوکرها
ببین به پا شده بازازدحام نوکرها

به این امید که ما را پسر خطاب کنی
لباس مشکی مان را تو انتخاب کنی

لباس دوخته ات را به جان که میخَرَمش
قسم به جان خودم کربلا نمی برمش
میان سینه زنی ها اگر چه میدرمش

ولی دگر نگذارم لباس کهنه شود
که پیش رخت عزا هر کلاس کهنه شود

اِراده بوده اگر که به پشت در بوده
وگر نه مرد تر از مرد با جگر بوده
اگر که فاطمه بر دین حق سپر بوده

علی شجاع تر از فاطمه ندارد یار
به غیر فاطمه مردی نبوده است انگار

میان باغچه ی یاس جای دود نبود
فدای تو بشوم صورتت کبود نبود
میان کوچه اگر کافر حسود نبود

فدک بهشت زمینی شیعیان میشد
ثنای آل علی ورد هر زبان میشد...

محمد_رضا_رضایی


تعداد بازديد : 255
شنبه 30 بهمن 1395 ساعت: 11:59
نویسنده:
نظرات(0)
هر زمان کردم نظر دیدم که بیداری چرا؟

💠 السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ  ... 💠


هر زمان کردم نظر دیدم که بیداری چرا؟
پیشِ رویم چادر از رو بر نمیداری چرا؟

کس نمیگوید سلامم...کس نمیگوید جواب
بین این غمها تو قفلِ غم به لب داری چرا؟

رنگِ رخسارت خبر از روزگارت می دهد
کارِ خانه پس چرا لبخندِ اجباری چرا؟

هر چه پرسیدم ز حالت زود گفتی بهترم
پس بگو دستت ز پهلو بَر نمیداری چرا؟

ردِّ خونی پشتِ در روی زمین بینم... ولی
خیره با چشمان کم سو سوی مسماری چرا؟  

یارِ هجده ساله ام رنگت چنان صد ساله هاست  
دست بر زانو خمیده سمت دیواری چرا؟

این دعایت را شنیدم مرگ میکردی طلب
نوبهارِ خانه ام از عمر بیزاری چرا؟

ای همه پشت و پناهم عزم رفتن کرده ای؟  
قصدِ این داری که از من دست برداری ؟ چرا؟

صبح تا شب کارِ خانه نیمه ی شب گرمِ آه
هر زمان کردم نظر دیدم که بیداری چرا؟

داریوش جعفری

#مرثیهـ حضرتـ زهرا
#بستر

 


تعداد بازديد : 384
شنبه 30 بهمن 1395 ساعت: 11:58
نویسنده:
نظرات(0)
به نام سوره ی کوثر به عصمت مادر

طلیعه ی فاطمیه



به نام سوره ی کوثر به عصمت مادر
به نام زینب کبری ، شکوه سر تا سر

شروع شد غم کوچه ، درست آنجا که...
شکست هیبت مردی به سختی حیدر

شکست قامت آن کوه پر صلابت تا...
صدای همسرش آمد ،  ز آستانه ی در

صدای له شدن غنچه ای به گوش آمد
صدای مادر خسته ، کبوتری مضطر

یکی نگفت که نامرد بی حیا بس کن
صدا بلند مکن در حریم پیغمبر

مزن لگد به در خانه ی رسول الله
مکن تو غنچه ی نشکفته را چنین پرپر

به قدر کافی از این قافله عقب ماندی
دگر عذاب خودت را مکن از این بدتر

حریم خانه ی حیدر که جای هرکس نیست
حریف شیر ولایت ، شغال و کرکس نیست


پوریا_باقری

 


تعداد بازديد : 279
شنبه 30 بهمن 1395 ساعت: 11:56
نویسنده:
نظرات(0)
شد فاطمیه فاطمه ما راصدا کرد

یا زهرا (سلام الله علیها)

شد فاطمیه فاطمه ما راصدا کرد
امسال هم شکر خدا ما را جدا کرد
اومادری کرده برای ما همیشه
ماها نبودیم وبرای  ما دعا کرد
بی آبرو بودم مرااو آبرو داد
هرچه ازاومی خواستم آن راعطاکرد
بااینکه من کاری برای اونکردم
هردفعه سمت روضه اش من راصداکرد
اینجا کناره سفره ای که انبیایند
دستم گرفت آورددریک گوشه جاکرد
رزق مرا هرسال داده فاطمیه
هرساله من را راهی کرببلا کرد
روضه بخوانم روضه،سیلی،کوچه،نامرد
دیگرنمی گویم چه آنجا چه هاکرد
آنقدر گویم مادرم باسرزمین خورد
درپیش چشمان پسرمادرزمین خورد



احمد پریش

 


تعداد بازديد : 245
شنبه 30 بهمن 1395 ساعت: 11:55
نویسنده:
نظرات(0)
فصل خزان باغ مرا دلگیر کرده

#فاطمیه
#حضرت_زهرا

 فصل خزان باغ مرا دلگیر کرده
حال و هوای خانه ام تغییر کرده

از کوچه بیزارم خدا... این کوچه ی تنگ
یاس جوانم را کمان و پیر کرده

صبر و سکوت من برای حفظ اسلام
روباهِ یثرب را برایم شیر کرده

ریحانه ام در بستر است و درد دارد
سرتاسرش از ضربه ها تغییر کرده

این که چرا زهرایم از من رو گرفته
این روزها فکر مرا درگیر کرده

پهلو به پهلو کرد... رنگش مثل گچ شد
سرّ درونش را رخش تفسیر کرده

در خواب دیدم فضه با اسماء می گفت:
مرهم به زخم بازویش تأثیر کرده

سجاده اش را نیمه شب انداخت زهرا
دیدم نشست و نیت تکبیر کرده

رفته به سجده دست بر پهلو گرفته
هنگام برگشتش چرا تأخیر کرده؟!

شأن نزول آیه‌ی تطهیر قرآن
با خون خود بیت مرا تطهیر کرده

با گفتن عجل وفاتی در قنوتش
از زندگی کردن مرا هم سیر کرده

فهمیدم از رنگ در و دیوار خانه
مسمار بدجوری به یاسم گیر کرده

قنبر خدا خیرش دهد با چشم گریان
میخ در این خانه را تعمیر کرده

محمد جواد شیرازی


تعداد بازديد : 219
شنبه 30 بهمن 1395 ساعت: 11:55
نویسنده:
نظرات(0)
حالا که داری می روی من بی قرارم

🔹زبانحال حضرت علی (علیه السلام)

با حضرت زهرا (سلام الله علیها)🔹


حالا که داری می روی من بی قرارم
راضی به این رفتن شدی حرفی ندارم

من میوه ی اشکم رسیده.... کن نگاهی
این روزها خیلی ز داغت آبدارم

راضی نبودم وا کنی در را ؛ ولیکن
من این دم در آمدن را دوست دارم

مانند روز عقدمان برخیز از جا
یک زیوری در دست کن ای خواستگارم

دست خودم که نیست این باران اشکم
در این قضیه جان تو بی اختیارم

هم من توام ، هم تو منی هنگام دیدار
انگار در دستان خود آئینه دارم

حیف دو چشمت نیست می گریی عزیزم
با خنده هایت نوبهارم ای بهارم

وقتی تو هستی پیش من، دنیا به کام است
گویی که از الماس بر سر تاج دارم

من ساعت عشقم که با لبخندهایت
 ثانیه ها را لحظه لحظه می شمارم

مردم همه به شوهر تو پشت کردند
تنهاترین مرد غمین این دیارم


جعفر ابوالفتحے

 


تعداد بازديد : 285
شنبه 30 بهمن 1395 ساعت: 11:54
نویسنده:
نظرات(0)
کمکم کن که مضطرم فضه


بسم الله الرحمن الرحیم


کمکم کن که مضطرم فضه
شد لگد مال پیکرم فضه
عجله کن بیا عزیز من
چادرم را بکش سرم فضه

دست و پایم ببین چه می لرزد
این صدایم ببین چه می لرزد
کمکم کن که تا بلند شوم
مجتبایم ببین چه می لرزد

خاک و خاکستر مرا بردار
زود انگشتر مرا بردار
کمرم درد میکند فضه
از زمین معجر مرا بردار

استخوانهای من همه خوردند
همسرم را ببین کجا بردند
نه فقط محسن مرا کشتند
ثلثی از بچه های من مردند

جان این مجتبی نمی بخشم
به همین گریه ها نمی بخشم
دل من را شکسته این ملعون
دومی را خدا نمی بخشم

من که بودم دلیل هر آیه
تیشه بر ریشه ام زد از پایه
شد غرورم شکسته تر وقتی
کتکم زد کنار همسایه



ابراهیم_لآلی


تعداد بازديد : 285
شنبه 30 بهمن 1395 ساعت: 11:53
نویسنده:
نظرات(0)
رد خونست که بر پیکر این در مانده

#حضرت_زهرا  

رد خونست که بر پیکر این در مانده
مثل زخمی که روی بال کبوتر مانده
لرز سختیست که بر زانوی حیدر مانده
گرد و خاکست که بر چادر مادر مانده

غم عالم به سرم ریخت ،امان از کوچه
همه ی بال و پرم ریخت ، امان از کوچه

آنقدر سوخته که چادرش از سر افتاد
دست بر شانه ی من بود که مادر افتاد
بضعه افتاد ، همه جان پیمبر افتاد
دردسر بود که در خانه ى ما شر افتاد

گره افتاده به این کار،امان از کوچه
خم شده حیدر کرار ، امان از کوچه

مانده خاکستر در ، روی پر و بال اما
مانده در گوش من آن شورش و جنجال اما
یاد آن قد خم و آن تن بی حال اما
چادری که شده در معرکه پا مال اما

بدتر این بود نه با پا ، که با سر افتاد
تا به روی کمر مادر من در افتاد

مانده نجوای شب و روز منو این کوچه
مانده این آه جگر سوز من و این کوچه
آتش و دود غم افروز من و این کوچه
حسرت مادر دیروز من و این کوچه

تکه تکه شده ام ، قحطی مرگست خدا
میکشد آه مرا ، کوچه جدا ، مرگ جدا

آسیابست که امروز سرش خلوت شد
یا تنوری که برایش غم نان حسرت شد
گریه در روزن چشمان همه دعوت شد
بوی مادر به لباس تن من عادت شد

سخت تر میگذرد ثانیه ها بی مادر
شده دلگیر همه خانه ى ما بی مادر

هیچ داغی بجز این داغ مرا پیر نکرد
بين موهای حسن این همه تأثیر نکرد
یل خیبر شکنی را نه زمین گیر نکرد
گریه چشمان مرا از غم تو سیر نکرد

آن سه تا بانی دردند ، امان از کوچه
چه جفاها که نکردند ، امان از کوچه


#نرگس_غریبی

 


تعداد بازديد : 195
شنبه 30 بهمن 1395 ساعت: 11:52
نویسنده:
نظرات(0)
ناله کم کن تا نبینی بر لبانم آه را

ناله کم کن تا نبینی بر لبانم آه را
غصه ی تو داده بر من این غمِ جانکاه را

میکنی این خانه را خود رو براه و میبری
از دو پای حیدرت بانو توانِ راه را

خوب میدانم چه دردی در وجودت میکشی
زانکه دیدم دودِ بر در...خونِ بر درگاه را

با پرِ چادر مپوشان صورتت از روی من
تا ببینم محرمم آن چهره ی چون ماه را

رو به درگاه خدا کن دست خود بالا ببر
کن دعایی حالِ این قوم بدِ گمراه را

گر که میخواهی نمیرم جان زهرا قطع کن
گریه های جانگداز و ناله ی ناگاه را

میروی تو میرود سنگ صبورِ خانه ام
میروم تا پر کنم از غصه هایم چاه را

داریوش جعفری

 


تعداد بازديد : 132
شنبه 30 بهمن 1395 ساعت: 11:52
نویسنده:
نظرات(0)
معنای تامِ بی کرانی ها ست زهرا


معنای تامِ بی کرانی ها ست زهرا

 بارانِ فیضِ مهربانی ها ست زهرا

 

وقتیکه نورش تا خدا منزل گزیده

پیدا برای کهکشانی ها ست زهرا

 

خلقت به شأنِ فاطمه یعنی نهایت

منظور کل جاودانی ست زهرا

 

محشر که سرها می رود پایِ گریبان

مضمونِ ناب "لَن تَرانی"ها ست زهرا

 

آندم که می آیم گریزان و پریشان

مادر به وقت بی اَمانی ها ست زهرا

 

در فاطمیه بهترین ها را بخواهند

اسرار جمعِ بی نشانی ها ست زهرا

 

از روی او ما گریه هامان پر بهانه ست

مفهوم داغِ خون فشانی ها ست زهرا

 

صدیقه و مظلومه و مکسوره باشد

مصداقِ زخمِ اَرغوانی ها ست زهرا

 

مجلس برایش در سما دارد خداوند

بی شک عزایِ آسمانی ها ست زهرا



علی احمدیان - جنت
 


تعداد بازديد : 192
شنبه 30 بهمن 1395 ساعت: 11:51
نویسنده:
نظرات(0)
در نـزد علی فاطمه یـک گوهر بود

در نـزد علی فاطمه یـک گوهر بود
سـوگند که بر خلق خدا او سَر بود
یک ایـل جلو،فاطمه پشت حیدر (ع)
زهـرا بـخدا یک تنه یک لشگـر بود

 

بی فاطمه سوگند دو دنیا هیچ است
نامَش نَبری بِدان که نَجوا هیچ است
ای شیعه بِـدان بـدون شک در عــالم
حـِیدر بـخدا بـدون زَهــرا هیچ است


 

یک‌یک همه را فـاطمه تَضمین بکند
این اشک من و تو را چه تحسین بکند
بَـر خـاک سیَه فِتَد عَـدو گر زهــرا
از عمق دلِ خون شـده نفرین بکند


در عرش خدا فاطمه یک اَختر بود
در جنگ چنان ذکر لبِ حیدر بود
اِسـلام اگـر ستـون مُحکم دارد
چون فاطمه در برابر لشگر بود



محمدحسن رحیمی

 


تعداد بازديد : 100
شنبه 30 بهمن 1395 ساعت: 11:50
نویسنده:
نظرات(0)
ای اذان گوی مدینه ای بلال

ای اذان گوی مدینه ای بلال
ای پیمبر سیرت و نیکو خصال

بعد از آنی که نبی کرد ارتحال
خسته ام ازاین همه درد و ملال


می شوم آماده از بهر وصال
گشته دیگر قامتم همچون هلال
 
می کنم با درد پهلویم جدال
بنگر احوال دلی آشفته حال

گو اذانی بهر این بشکسته بال
ای اذان گوی مدینه ای بلال
 
حسین نجفی

 


تعداد بازديد : 273
شنبه 30 بهمن 1395 ساعت: 11:49
نویسنده:
نظرات(0)
آرامش نفس گرفتارت نیامد

🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷

 
آرامش نفس گرفتارت نیامد
تنها...برو... تنها هوادارت نیامد

ویران بمانی ای دل ویران الهی
این صبح جمعه آمد و یارت نیامد

تا صبح ، باغ دیده ات را آب دادی
غم خوردی اما عشق و غمخوارت نیامد

لازم به گفتن نیست میدانم دوباره
رفتی به دیدارش به دیدارت نیامد

ای دل برو یوسف شو بعدا  آ به بازار
یوسف نبودی که خریدارت نیامد

یک عمر جانت را به اشکش شست اما
آبی ز هجرش روی رخسارت نیامد

جعفر ابوالفتحی

#مناجاتـفراقـامامـزمان

 


تعداد بازديد : 239
شنبه 30 بهمن 1395 ساعت: 11:49
نویسنده:
نظرات(0)
با این دل تاریک و با این ناخوش احوالی

یا صاحب الزمان (عج)

 

با این دل تاریک و با این ناخوش احوالی

دل  داده ام بر تو ، تو که ماه سیه خالی

 

دل ها ز بی دینی پٌر و خالی ز ایمانند

دل خسته ام دل خسته از پُرهای تو خالی

 

هر صبح آبم میدهی با اشک خود ، گرچه

از من نچیده ای ، به غیر از میوه ی کالی

        

من طاقت آغوش گرمت را ندارم پس

از تو کفایت میکنم هر شب به تمثالی

 

هر تار موی دلکشت در آخرین دیدار

ما را نوازش کرد با آلات قتّالی

 

تیر جدایی را نزن دیگر به پرهایم

حالا که بعد از سالها پرورده ام بالی

 

عشق میان ما اگرچه اختیاری نیست ...

... من را نمی خواهی ندارد هیچ اشکالی

 

 جعفر ابوالفتحی


 


تعداد بازديد : 201
شنبه 30 بهمن 1395 ساعت: 11:47
نویسنده:
نظرات(0)
ليست صفحات
تعداد صفحات : 1347
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف