اشعار ولادتها و اعیاد - 30

اشعار ولادتها و اعیاد - 30

اشعار ولادتها و اعیاد - 30

اشعار ولادتها و اعیاد - 30

اشعار ولادتها و اعیاد - 30
اشعار ولادتها و اعیاد - 30
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
امام سجاد(ع)-مدح کار تو مدام ربنّا بود و نماز در هر نفست عطر دعا بود و نماز در آینۀ چشم توای روح دعا

امام سجاد(ع)-مدح

 

کار تو مدام ربنّا بود و نماز

در هر نفست عطر دعا بود و نماز

در آینۀ چشم توای روح دعا

تصویر پر از نور خدا بود و نماز

 

سید هاشم وفائی


تعداد بازديد : 63
چهارشنبه 20 آبان 1394 ساعت: 11:13
نویسنده:
نظرات(0)
گنبد طلای شاه را از دور می بینم گلدسته را با حالتی مغرور می بینم دور و برم تاریکی مطلق,ولی اینبار در

گنبد طلای شاه را از دور می بینم
گلدسته را با حالتی مغرور می بینم

دور و برم تاریکی مطلق,ولی اینبار
در روبرویم عالمی از نور می بینم

 

آنقدر برق گنبدت چشمان من را زد
ایوان طلای صحن را با زور می بینم

سجده برای جز خدا هر چند جایز نیست
پیشانیم را پیش تو مجبور می بینم

بین تمام زاءرانی که به تو وصلند
تنها خودم را وصله ی ناجور می بینم

از آن زمانی که ضریح تو به چشمم خورد
بد جور مستم هر کجا انگور می بینم

وقتی که فهمیدم تویی یعثوب این عالم
دوروبرم هر چیز را زنبور می بینم

در خلوتم هی شعر میگفتم که یکباره
فریاد زد با گریه مردی کور….می بینم

سعید دشتی


تعداد بازديد : 55
چهارشنبه 20 آبان 1394 ساعت: 10:31
نویسنده:
نظرات(0)
به ذوالفقار شبیه است کارهای خدا به هر که میل علی میکشد عذاب دهد به شیخ ، کعبه شود قسمت و به بنده ، نج

به ذوالفقار شبیه است کارهای خدا

به هر که میل علی میکشد عذاب دهد

به شیخ ، کعبه شود قسمت و به بنده ، نجف

به هر که در خور شأن خودش ثواب دهد

حرام گشته به آتش ، ز آبروی علی

اگر چه شیعه ی او دسته گل به آب دهد

به قبر شیعه نظر کن ، همان شب اول

ملک سوال کند ، مرتضی جواب دهد

شاعر: احمد بابایی


تعداد بازديد : 115
چهارشنبه 20 آبان 1394 ساعت: 10:10
نویسنده:
نظرات(0)
آخر تمام هستی ما می رسد به او آخر جهات قبله نما می رسد به او گاهی خدا اجابه کند گاه مرتضی آری صدا بزن

آخر تمام هستی ما می رسد به او
آخر جهات قبله نما می رسد به او

گاهی خدا اجابه کند گاه مرتضی
آری صدا بزن که دعا می رسد به او

پیغمبر و علی که ندارد ، شنیده ام
گاهی ندای غار حرا می رسد به او

حسن توجهی زخدا بوده اینکه از
سادات برگزیده دوتا می رسد به او

“انا الیه” مقصدی دارد که “راجعون”
یا میرسد به خالق و یا میرسد به او

اصلا علی خدای جهان ، فرض بر مثال
کفرش کجاست این؟ بخدا می رسد به او

شاعر :حسین رویت


تعداد بازديد : 52
دوشنبه 11 آبان 1394 ساعت: 15:53
نویسنده:
نظرات(0)
یا امیرالمومنین(ع) هستی مازهست علی هست میشود دیوانه ات به عشق زبر دست میشود نامت عجیب جاذبه دارد ک

یا امیرالمومنین(ع)


 هستی مازهست علی هست میشود
دیوانه ات به عشق زبر دست میشود
نامت عجیب جاذبه دارد که عاشقت
دیوانه وار پای تو پابست میشود
(بل هم اضل) حکایتی از منکران توست
یعنی بشر بدون علی پست میشود
دیگرچه خواهد عبد تووقتی به روز حشر
برسینه اش مدال توپیوست میشود
می در مرامو مکتب ما خوردنی که نیست
از راه گوش عاشق تو مست میشود
 

 محمد جواد حیدری


تعداد بازديد : 43
دوشنبه 11 آبان 1394 ساعت: 15:47
نویسنده:
نظرات(0)
یا امیرالمومنین(ع) بباید برای مدح علی ذوالکمال بود یا غرق درمیان یم لا یزال بود گویم چه من که محتشم

یا امیرالمومنین(ع)



باید برای مدح علی ذوالکمال بود
یا غرق درمیان یم لا یزال بود
گویم چه من که محتشم اتشین سخن
دروصف میم نام علی لال لال بود
ذکرعلی عبادت ذرات عالم است
ذکری که ازبرای خداچون مثال بود
ازفضل اوبس است همینکه به عالمین
زهرا فقط به همسری اش ایده ال بود
دستش که هیچ باغضب چشم قاتل
صدپهلوان چورستمو سهرابو زال بود
ادم به لطف ذکرعلی عفوتام شد
موسی به رمز نام علی دروصال بود
بی شک مسیح هم علوی بود چون یقین
احیای مرده بی دم حیدر محال بود
زیبا ندیده بود زلیخا که یوسفش
یکجا کنارحیدر ما چون بلال بود
درباب وصفتان همه ی عمرمن کم است
باید به قدر یک دوسه قرنی مجال بود
اقا ببخش فهم من از جنت شما
تنها به قدر یک برش سیب کال بود
مدح شما فقط سخن ذات سرمداست
این بندهابه وصف شما قیلو قال بود


محمدجوادحیدری


تعداد بازديد : 65
دوشنبه 11 آبان 1394 ساعت: 15:47
نویسنده:
نظرات(0)
ناشدنی زیر سایه ات شدنی شد شیوه ی عشاق کشورت قرنی شد عشق میان من و تو چون علنی شد علت مرگم فمن یمت یرن

ناشدنی زیر سایه ات شدنی شد
شیوه ی عشاق کشورت قرنی شد
عشق میان من و تو چون علنی شد
علت مرگم فمن یمت یرنی شد
عاشق قبرم که در کنار تو باشم

 

در حرم تو سراغ باغ نگیرم
نان که به غیر از تنور داغ نگیرم
جز تو من از هیچ کس سراغ نگیرم
پیش عقابی پی کلاغ نگیرم
پر زده ام تا در انحصار تو باشم

تا که خدا در ازل به خلق تو پرداخت
آینه ای را برای روی خودش ساخت
آن که دلش را به زیر پای تو انداخت
بُرد کند باز به عشق تو اگر باخت
حق بده دل بسته ی قمار تو باشم

حرف عسل را عسل فروش بفهمد
آن که ازین باده کرده نوش بفهمد
آن که غلام است و خرقه پوش بفهمد
حقله ی افتاده بین گوش بفهمد
فخر کنم چون که حلقه دار تو باشم

خون غلام تو را اگر که خریدند
یا که زبان را به جرم عشق بریدند
پیرهنم را شبیه گرگ دریدند
یا که سرم را اگر به دار کشیدند
میثم خرما فروش دار تو باشم

صیدم و دانه بدون دام بگیرم
رزق خود از سفره ات مدام بگیرم
برده شدم تا که احترام بگیرم
من اگر از لطف تو مقام بگیرم
وصله ی نعلین وصله دار تو باشم

تاج تو وقتی که انّما شده باشد
تخت تو در آسمان بنا شده باشد
گرچه قدت نون در لنا شده باشد
بی تو لنا هم به شکل لا شده باشد
شاعرم و در پی شعار تو باشم

با تو من از فقرم اعتراض نکردم
هیچ کجا صحبت از نیاز نکردم
پیش کسی مشت خویش باز نکردم
دست به سوی کسی دراز نکردم
سائلم اما در انتظار تو باشم

عکس تورا بین قاب خویش فلک داشت
حسّ حسادت به قنبر تو ملک داشت
بشنود آن کس که بر مقام تو شک داشت
با تو نمکدان ما همیشه نمک داشت
لطف خدا بوده ریزه خوار تو باشم

روز قیامت اگر حساب بخواهند
یک به یک از این و آن جواب بخواهند
راه بهشت از ابوتراب بخواهند
جام به کف عده ای شراب بخواهند
کاش در آن لحظه من خمار تو باشم

نام تو باید که بی عدد شده باشد
عشق تو زیرا بدون حد شده باشد
راه تورا هرکسی بلد شده باشد
از طرف چشم تو مدد شده باشد
چشم خودت خواست رهسپار تو باشم

آمدم از دامنت ستاره بگیرم
از سر زلف تو راه چاره بگیرم
می اگر از دست تو دوباره بگیرم
باز حرام است استخاره بگیرم
چون که ثواب است می گسار تو باشم

با تو درخت دلم نمی زند آفت
هرکه اسیرت شده گرفته شرافت
بوده فقط حق تو لباس خلافت
آمده بودم نجف برای طوافت
جار زدم مستِ مُستجار تو باشم

شاعر:علی قدیمی


تعداد بازديد : 199
یکشنبه 10 آبان 1394 ساعت: 15:01
نویسنده:
نظرات(0)
امیرالمومنین(ع)-عید غدیر بدون مهر علی دین اساس و پایه ندارد علی صراحت دین است و دین کنایه ندارد سق

امیرالمومنین(ع)-عید غدیر

 

بدون مهر علی دین اساس و پایه ندارد

علی صراحت دین است و دین کنایه ندارد

سقوط کرده به گرداب جهل هرکه بگوید

کتاب روشن حق بر غدیر آیه ندارد

بگو به کوردلان زمانه لطف الهی

به روی دشمن او تا همیشه سایه ندارد

اذان که هیچ نماز و طواف بی مهرش

خرابه ای ست که اصلآ اساس و پایه ندارد

شهید عشق علی مثل ابن سکیت

به زیر تیغ هم از عاشقی گلایه ندارد

 

حسن کردی


تعداد بازديد : 136
جمعه 10 مهر 1394 ساعت: 20:24
نویسنده:
نظرات(0)
امیرالمومنین(ع)-مدح عبد دربار توام، بنما نگاهی یا علی بنده ی زار توام ، بنما نگاهی یاعلی دستهایم ر

امیرالمومنین(ع)-مدح

 

عبد دربار توام، بنما نگاهی یا علی

بنده ی زار توام ، بنما نگاهی یاعلی

دستهایم را بگیر از روی لطف ای ذوالکرم

کلبِ دربار توام ، بنما نگاهی یاعلی

سرپرستی کرده ای بر این گدایت در عوض...

...من فقط عار توام ، بنما نگاهی یاعلی

حتم دارم که میایی و مرا هم می خری

بین بازار توام ، بنما نگاهی یاعلی

هرکه آمد در نجف از هیبتت در سجده رفت

ساجدِ خوار توام ، بنما نگاهی یا علی

کاش روزی را ببینم ، که چو میثم آخرش...

...بر سر دار توام ، بنما نگاهی یاعلی

فاطمه کرده مرا دیوانه ی کوی حسین

بر سر کار توام ، بنما نگاهی یاعلی

تا دم مرگم دو چشمم بر در است و منتظر...

...بهر دیدار توام ، بنما نگاهی یاعلی

 

محمد علی قاسمی


تعداد بازديد : 271
جمعه 10 مهر 1394 ساعت: 20:24
نویسنده:
نظرات(0)
امیرالمومنین(ع)-مدح بی تو تاریخ به تاریکیِ شب می ماند روشنی نقطه بی اصل و نصب می ماند چشم پوشیدن از

امیرالمومنین(ع)-مدح

 

بی تو تاریخ به تاریکیِ شب می ماند

روشنی نقطه بی اصل و نصب می ماند

چشم پوشیدن از نام شما بی خردی ست

بی وجود تو چه فخری به عرب می ماند

دین به دنبال تو از صبح تولد میگشت

دینِ بی تو ز خداوند عقب می ماند

عین واحد به چهل جلوۀ خود تابیدی

قلم از کار تو انگشت به لب می ماند

ذوالفقار تو خدا را به ستایش آورد

جبرییل از ضرباتت به عجب می ماند

ذولفقار است و یا صاعقه باریدن کرد

حرکت ضربت تیغت به رطب می ماند

روز خیبر که درِ قلعه به دستت چرخید

همه گفتند که کار تو به رب می ماند

 

حسن کردی


تعداد بازديد : 59
جمعه 10 مهر 1394 ساعت: 20:23
نویسنده:
نظرات(0)
امیرالمومنین(ع)-عید غدیر شب عید امام المتقین است غدیر خم کمال و ذات دین است به نامش می خورم سوگند ح

امیرالمومنین(ع)-عید غدیر

 

شب عید امام المتقین است

غدیر خم کمال و ذات دین است

به نامش می خورم سوگند حیدر

ستون آسمانها و زمین است

همان شاهی که با جمع گدایان

همیشه دمخور است و همنشین است

یکی از جلوه های بی نظیرش

شب معراج ختم المرسلین است

سوار کشتی اش اهل نجات است

ولای او همان حصن حصین است

نکن شک، منکر روز غدیرش

لعین ابن لعین ابن لعین است

خدا فرمود ای پیغمبر ما

تو اتمام رسالاتت در این است

بگو ختم کلام دین همین است

فقط حیدر امیرالمومنین است

علی تورات و انجیل است و قرآن

علی ایمان علی  رضوان علی جان

علی یاسین و قاف و صاد و صافات

علی یوسف ، محمد ، نوح ، لقمان

علی قدر و نبأ ، زلزال و طاها

علی اخلاص و نصر و عصر و انسان

علی حمد و علی کهف و علی نور

علی فتح و علی اعراف و فرقان

علی فجر و علی شمس و علی نجم

علی مُلک و قصص ، اعلی و رحمان

علی روم و بروج و انشراح است

علی انفال و یونس ، حج و میزان

علی کوثر ، قلم ، تکویر ، فاطر

علی حشر و ضحی و آل عمران

علی رعد و معارج ، طور و تین است

فقط حیدر امیرالمومنین است

مراد نوح و آدم کیست ؟ حیدر

امیر اهل عالم کیست حیدر

دلیل آفرینش کیست زهرا

ولی الله الاعظم کیست حیدر

دلیل روحبخشِ بی نظیرِ

دمِ عیسی بن مریم کیست حیدر

امام و مقتدا و رهنمای

رسولان مکرم کیست حیدر

منا و مشعر و رکن و مقام و

صفا و سعی و زمزم کیست حیدر

کسی که با نبی در صدر اسلام

قدم برداشت محکم کیست حیدر

نخستین پهلوان در عرصۀ جنگ

که بر میداشت پرچم کیست حیدر

که نصّ آیۀ اکمال دین است ؟

فقط حیدر امیرالمومنین است

گدای این درم الحمدلله

غلام حیدرم الحمدلله

فقط بر درگه این خانواده

از این که نوکرم الحمدلله

خدا را شکر نامش را دمادم

به لب می آورم الحمدلله

فراوان ریخته در بارگاهش

کرم روی کرم الحمدلله

نصیبم می شود با دست مولا

طوافش در حرم الحمدلله

دوتایی یاعلی دادند یادم

پدر با مادرم الحمدلله

پس از مرگم می آید شک ندارم

به بالای سرم الحمدلله

اذان بی نام او تحریف دین است

فقط حیدر امیرالمومنین است

 

 

مهدی مقیمی

 


تعداد بازديد : 195
جمعه 10 مهر 1394 ساعت: 20:18
نویسنده:
نظرات(0)
اشعار مدح مولا (ع) – علی اکبر لطیفیان چیزی به جز نامت برای ما سند نیست جز حرف عاشق هیچ چیزی مستند

 

اشعار مدح مولا (ع) – علی اکبر لطیفیان

 

چیزی به جز نامت برای ما سند نیست

جز حرف عاشق هیچ چیزی مستند نیست

 

این خانه لو رفته ست در جمع گدایان

اینجا کسى که دست خالى می رود نیست

 

بیچاره ای دیدم نشسته در مسیرت

بیچاره جز اینجا که جایی را بلد نیست

 

گیرم بخواهم بشمرم فضل على را

اندازه ی فضل و کراماتش عدد نیست

 

وقتى شنیدم مادر شیر است نامش

فهمیدم اصلا فاطمه ، بنت اسد نیست

 

به وصف ذاتش آیه اى نزدیک تر از

این آیه هاى قل هو الله احد نیست

 

این قلب من میل نجف دارد دوباره

راهی برای این دلی که می طپد نیست ؟

 

ما تجربه کردیم چندین بار ، دیدیم

پشت در این خانه هم انگار بد نیست

 

این آبروداری که ماها می شناسیم

هر چه بلد هست آبروریزی بلد نیست ...

 

علی اکبر لطیفیان

 


تعداد بازديد : 77
جمعه 10 مهر 1394 ساعت: 17:25
نویسنده:
نظرات(0)
بگوئـیــد با دل که دلبر علی ست به سرها بگویید سرور علی ست بگوئـــیـد قند مکرّر علی ست و از هرچه گفتن

بگوئـیــد با دل که دلبر علی ست
به سرها بگویید سرور علی ست
بگوئـــیـد قند مکرّر علی ست
و از هرچه گفتند بهتر علی ست
به قرآن ، که ساقی کوثر علی ست

بُوَد واجب از مرتضیٰ دم زدن
از آن ، آفتاب خدا دم زدن
از آن شاه بی ادّعا دم زدن
و باید از او بی ریا دم زدن
که بیزار از هر چه مُنکَر ؛ علی ست

قَــدَمهام شد وقفِ راهِ نجف
به شوق رسیدن به شاهِ نجف
و یک سجده در بارگاهِ نجف
منم عبد و حیدر اِلــٰه نجف
که الله را اصلِ مَظهَر علی ست

علی صاحب قبضه ی ذوالفقار
علی بهترین معنی اقتدار
علی صاحب الامر و الاختیار
علی غرق در ذات پروردگار
و از حدّ ادراک ؛ برتر علی ست

مٓلک مست یٰا رٓبنّای علی ست
فلک وصله ای بر عبای علی ست
بهشت عکس ایوان طلای علی ست
صدای خدا هم صدای علی ست
نبی گفته بر پیکرم ، سر علی ست

امیری برازنده ی مرتضاست
بزرگی ، خودش بنده ی مرتضاست
بهشت نبی خنده ی مرتضاست
به نامی که زیبنده ی مرتضاست
فقط ذکر خاتون محشر علی ست

کریم است و اولاد او هم کریم
صراط علی جاده ی مستقیم
جنان مهر او هست و قهرش جحیم
شده مرحب از ضربه ی او دو نیم
کسی که کند فتح خیبر علی ست

دو شمشیر را توأمان می زده
دو تا نیزه را همزمان می زده
علی سر ز دشمن چنان می زده
که سر، چرخ در آسمان می زده
به هفتاد لشگـر برابر علی ست

اگر ضربه می زد سپر می شکافت
نه تنها سپر ؛ مغز سر می شکافت
سر و سینه تا به کمر می شکافت
علی نعره می زد جگر می شکافت
فقط لایق نام حیدر … علی ست

سلیمان اگر حشمت الله شد
غبار قدمهای این شاه شد
هر آن کس از این راز آگاه شد
ولیّ خدا را هواخواه شد
که دُردانه ی حیّ داور علی ست

علی نقطه ی با ، علی با خداست
در امواج دریا ، علی ناخداست
بلندای مولای من تا خداست
علی عالی و ربّ اعلیٰ خداست
دراوّل علی بود و آخر علی ست

علی پهلوانی غرور آفرین
علی نور محض است و نور آفرین
نگاهش شراب طهورآفرین
تمامیّ اشعار شور آفرین
پُر از مدح مولای قنبر علی ست

نبی گفت : من کنتُ مولاه را
نشان داد بعد از خودش راه را
و ابلاغ کرد امر الله را
بگیرید : دامان این شاه را
چرا که تمامیّ دین ، در علی ست

سخن بیش از پیش شد دل پذیر
که گفتم از آن دلبر بی نظیر
به من یاد دادند روز غدیر
“علیٌّ امیری و نعم الأمیر”
وصیّ بحقّ پیمبر علی ست


محمدقاسمی


تعداد بازديد : 377
جمعه 10 مهر 1394 ساعت: 17:24
نویسنده:
نظرات(0)
کامل شد اسلامِ پیغمبر از این دست دستی نمی آید بالاتر از این دست از عرش آمد زود چون وحی آخر بود بیعت ب

کامل شد اسلامِ پیغمبر از این دست
دستی نمی آید بالاتر از این دست
از عرش آمد زود چون وحی آخر بود
بیعت بگیرد دشت سرتاسر از این دست
می ایستد خورشید بر پنجه ی پایش
او در نیاورده چون که سر از این دست
من کنتُ مولا هم بعدش فهذا داشت
پیدا نکرد احمد چون برتر از این دست
عیسی خود از این دست انجیل میگیرد
جبریل میگیرد بال و پر از این دست
خورشید بود و راه میرفت زیر ماه
هربار یاری دید چشم تر از این دست
دریا تماشا کرد وقت رکوع موج
در دست سائل رفت انگشتر از این دست
با ذوالفقار انگار می آمد او هربار
حتی کمک میخواست پیغمبر از این دست
هر خنده ی تیغش یک زخم کاری بود
یعنی فراری بود یک لشگر از این دست
دشمن شده حیران گویا دل میدان
چون دید ضرب شصت در خیبر از این دست
شد نوکرش حتی آقا تر از آقا
دستی نشد قنبر پرورتر از این دست
من سرنوشتم را اذن بهشتم را
میگیرم آخر سر در محشر از این دست

شاعر : علی قدیمی


تعداد بازديد : 114
جمعه 10 مهر 1394 ساعت: 17:23
نویسنده:
نظرات(0)
این عطر حرم مست نموده همگان را تنها نه بشر بلکه همه جانوران را ابروی هلالی تو ای حضرت دلدار در بند ک

این عطر حرم مست نموده همگان را
تنها نه بشر بلکه همه جانوران را

ابروی هلالی تو ای حضرت دلدار
در بند کشیده همه یوسف صفتان را

من ریزه خور سفره ی احسان تو هستم
آقا به خدا کار ندارم دگران را

حالا که بود روزی من دست تو ای شاه
اصلا نخورم ثانیه ای غصه ی نان را

لو رفته گمانم که علی جان تو خدایی
از بس که شفا داده ای اطفال زنان را

شیری نبود شیرتر از قنبرت ای یار
دنبال نموده صف پیکار یلان را

ای مظهر توحید قسم بر خَم گیسوت
عبد تو کند پادشهی پادشه هان را

ابراهیم لالی


تعداد بازديد : 103
جمعه 10 مهر 1394 ساعت: 17:23
نویسنده:
نظرات(0)
سخن از خیر بی کرانی که هرچه دارد نبی از او دارد پادشاهی که بر ردای تنش اثر وصله و رفو دارد نه فقط آل م

سخن از خیر بی کرانی که
هرچه دارد نبی از او دارد
پادشاهی که بر ردای تنش
اثر وصله و رفو دارد

نه فقط آل مصطفی که خدا
سنگ او را به عرش سینه زده
نخ ایمانمان گره دارد
برهمان دست و پای پینه زده

شوکت و اقتدار دین نبی
گره خورده به اعتبار علی
بت پرستان به یادشان مانده
خندق و تیغِ ذوالفقار علی

نشود شأن هر کسی جز او
رتبه و مسند و ردای ولی
ریشه در پایه های دین دارد
قصه «لیله المبیت »علی

آن شبی را که تا سحر «حیدر»
اشهد و انّ مصطفی خوانده
وخدا هم به گوش پیغمبر
اشهدو ان مرتضا خوانده

همچو تیری همیشه در غزوات
«ما رمیت اذ رمیت» ی از حق بود
تا علی پهلوان میدان است
کی نیازی به حفر خندق بود

عالمی در خودش کجا دیده
«لا فتا» یی جز این دلاور را
عاقبت «عمر عبدود» فهمید
معنی جنگ نا برابر را

غوطه زد در غرور بی ربطش
با چه ترسی به وصف خود پرداخت
مانده ام زان چه طبل تو خالی
پنجه در پنجه علی انداخت

مجید قاسمی


تعداد بازديد : 75
جمعه 10 مهر 1394 ساعت: 17:22
نویسنده:
نظرات(0)
امیرالمومنین(ع)-عید غدیر امین وحی طبع من بیا به لاله زارها بگیر اوج و پر بزن به گرد شاخسارها بریز د

امیرالمومنین(ع)-عید غدیر

 

امین وحی طبع من بیا به لاله زارها

بگیر اوج و پر بزن به گرد شاخسارها

بریز دُر زهر طرف به طرف جویبارها

بیار شعر ناب خود به بزم گلعذارها

بخوان قصیده از علی به شیوۀ هزارها

که جان به هر نفس کنم فدات بارها

بیا به محفل ولا درُی فشان سری بزن

ز دست ختم انبیا شراب کوثری بزن

ز دیده گوهری فشان به سینه آذری بزن

دمی بیا غمی ببر دلی ستان پری بزن

به وصف مرتضی علی نوای دیگری بزن

بشو ز جان غبارها ببر ز دل قرارها

نزول رحمت خدا به دامن کویر شد

علی علی علی بگو که موسم غدیر شد

امام کشور ازل الی الابد امیر شد

به کبریا سفیر شد به مصطفی وزیر شد

محّب او شد عزیز شد عدوی او حقیر شد

به قلب این نشاط ها به چشم اوست خارها

مبارک است بر همه نزول رحمت خدا

کمال یافت دین حق به نام حجّت خدا

ولایت علی بود تمام نعمت خدا

اطاعت علی بود قرین طاعت خدا

محبّت علی بود همان محبّت خدا

خزان باغ دل شود به مهر او بهارها

مراسم غدیر را خدا گرفته در زمین

به اشرف پیمبران خطاب می کند چنین

که ای رسول کبریا علی است بر تو جانشین

علی است پیر انبیا علی است میر مؤمنین

علی بود مدار حق علی بود قرار دین

علی است شهریار کُلّ به کلّ شهریارها

مقام کلّ انبیا مقام نیست بی علی

قیام خیل قائمین قیام نیست بی علی

در آسمان و در زمین نظام نیست بی علی

بنای محکم تو را قوام نیست بی علی

رسالت تو نزد ما تمام نیست بی علی

کمال دین علی بود به عمر روزگارها

چو بر نبی خطاب شد کلام حیّ ذوالمنن

ستاد بین مسلمین چنانکه مه در انجمن

گرفت جان خویش را به روی دست خویشتن

به خطبه ای بلیغ تر ز حدّ معجز سخن

چنان به وصف مرتضی فشاند گوهر از دهن

که هوش برد از سر طوایف و تبارها

الا همه موالیان چه انتها چه ابتدا

شوید گوش سر بسر رسول می دهد ندا

که بر تمام خلق ها رسیده حکم از خدا

هر آنکه را منم نبی علی بر اوست مقتدا

علی است رهبر همه علی است مشعل هُدا

علی است آنکه حق از او گرفته اقتدارها

علی است آنکه کعبه شد مزّین از ولادتش

علی است آنکه هر نبی بود به او ارادتش

علی است آنکه هر وصی بود از او سعادتش

علی است آنکه یافت جان عبادت از عبادتش

علی است آنکه بر همه عیان بود سیادتش

علی است میر و فاتح تمام کارزارها

به ذات حّی لم یزل سفیر نیست جز علی

به من که خود پیمبرم وزیر نیست جز علی

به مؤمنات و مؤمنین امیر نیست جز علی

صراط مستقیم را مسیر نیست جز علی

به سرّ هو به راز حق خیبر نیست جز علی

علی است واقف از ازل ز رمز و راز کارها

علی است آنکه بدر شد به حمله ای مسخّرش

علی است آنکه در اُحد ستود حّی داورش

علی است آنکه عمرو شد جدا به تیغ او سرش

علی که فخر می کند خدا به فتح خیبرش

خوشا کسی که این بود امام و رهبرش

که اوست در صف جزا قسیم نور و نارها

سلام بر تو یا علی که جانِ جانِ عالمی

تو عبد ذات خالقی تو خالقی مجّسمی

تو خطاب مبرمی تو هم کتاب محکمی

تو عین ولام و یاء نه، تو کلّ اسم اعظمی

تو صاحب اختیار حق به حقّ حق مسلّمی

بود به دستت از خدا تمام اختیارها

تو از تمام انبیا به غیر مصطفی سری

تو بحر فضل را دُری تو شهر علم را دری

تو از رسل فراتری تو با نبی برادری

تو جانشین احمدی تو بر صحابه سروری

تو مقتدا، تو رهنما، تو مرتضی، تو حیدری

خدای را رسول را به توست افتخارها

علوم دهر، حرفی از روایت تو یا علی

نجوم چرخ جلوه ای ز آیت تو یا علی

وجود، ظرف کوچک عنایت تو یا علی

کتاب پنج انبیا حکایت تو یا علی

بس است کلّ خلق را ولایت تو یا علی

که می کند جحیم را چو قلب لاله زارها

منم که با ثنای تو چکامه آفریده ام

هر آنچه گفتم از ازل خود از شما شنیده ام

به مهر تو کشیده ام اگر نفس کشیده ام

هماره بوده مدح تو مرام و مشی و ایده ام

اگر بود به هر نفس هزارها قصیده ام

فضایل تو را یکی نگفتم از هزارها

منم مدیحه خوان تو بیان محکمم بده

ز یک شرارۀ غمت نشاط عالمم بده

کلیم کن زبان گشا مسیح کن دمم بده

به سینه آتشم فشان به دیده زمزمم بده

چو «میثم» تو گشته ام زبان میثمم بده

خوشم که این زبان مرا کشد به اوج دارها

 

غلامرضا سازگار

 


تعداد بازديد : 91
چهارشنبه 08 مهر 1394 ساعت: 10:42
نویسنده:
نظرات(0)
امیرالمومنین(ع)-عید غدیر خلق عالم را ندای یا امیرالمومنین است ایـن صدای دلربای رحمه للعالمین است

امیرالمومنین(ع)-عید غدیر

 

خلق عالم را ندای یا امیرالمومنین است

ایـن صدای دلربای رحمه للعالمین است

اهل عالم اهل عالم عید ما عید غدیر است

هر كسی دارد امیری بهر ما حیدر امیر است

مـا طرفـدار ولایت حـامی قـرآن و دینیـم

هر چه پیش آید خوش آید با امیرالمومنینیم

اهل عالم اهل عالم در غدیر خم بیایید

تـا بـه فرمان محمد با علی بیعت نمایید

این علی حبل المتین است این علی حق الیقین است

این علی هم جان قرآن این علی هم روح دین است

ذكر و تسبیح و عبادت بی علی معنا ندارد

عشق و ایثار و شهادت بی علی معنا ندارد

یـا علی مولا علی جان ای تمام بـود و هستم

هر كه بودم هر كه هستم من فقط دل بر تو بستم

 

غلامرضا سازگار


تعداد بازديد : 325
چهارشنبه 08 مهر 1394 ساعت: 10:40
نویسنده:
نظرات(0)
امیرالمومنین(ع)-عید غدیر پیام نور به لب های پیک وحی خداست بخوان سرود ولایت که عید اهل ولاست با شرا

امیرالمومنین(ع)-عید غدیر

 

پیام نور به لب های پیک وحی خداست

بخوان سرود ولایت که عید اهل ولاست

با شراب طهور از خم غدیر بزن

خدا گواه ست که ساقی این شراب خداست

خم از غدیر خم و می ، می ولای علیست

و گرنه صحبت ساقی و جام و باده خطاست

غدیر ، عید خدا،عید احمد، عید علی

غدیر عید نیایش غدیر عید دعاست

غدیر صبح سپید همه سپیدی ها

غدیر ، نور خدا، دشمن سیاهی هاست

غدیر سید اعیاد و اشرف ایام

غدیر خوبتر از عید روزه و اضحی است

غدیر سلسله دار کمال دین تا حشر

غدیر آینه دار علی ولی الله است

غدیر عید همه عمر با علی بودن

غدیر جشن نجات از عذاب روز جزاست

غدیر بر همه حق باوران تجلی حق

غدیر ببر همه گم گشتگان چراغ هداست

غدیر کعبه مقصود شیعه در عالم

غدیر جنت موعود خلق در دنیاست

غدیر حاصل تبلیغ انبیا همه عمر

غدیر میوه توحید اولیا همه جا است

غدیر آیینه لا اله الا هو

غدیر ایت سبحان ربی الاعلی است

غدیر هدیه نور از خدا به پیغمبر

غدیر نقش ولای علی به سینه ماست

غدیر بر کعبه اهلل سما و اهل زمین

غدیر قبله خلق زمین و خلق سماست

غدیر یک سند زنده یک حقیقت محض

غدیر خاطره ای جاودانه و زیباست

غدیر روشنی چشم پیروان علی

غدیر از دل تنگ رسول عقده گشاست

غدیر با همگان هم سخن ولی خاموش

غدیر با همه کس آشنا ولی تنهاست

غدیر صفحه تاریخ وال من والاه

غدیر آیه توبیخ عاد من عاداست

هنوز از دل تفتیده غدیر بلند

صدای مدح علی بانوای روح فزاست

هنوز گوهر وصف علی بود در گوش

هنوز لعل لب مصطفی مدیحه سراست

هنوز لاله اکملت دینک روید

هنوز طوطی اتممت نعمتی گویاست

هنوز خواجه لولاک را نداست بلند

که هر که را پیمبر منم علی مولاست

چنانکه من همگان را به نفس اولایم

علی وصی من از نفس او به او اولاست

علی علیم و علی عالم و علی اعلم

علی ولی و  علی والی و علی اولاست

علی حقیقت روح و تمام عالم جسم

علی سفینه نوح و همه جهان دریاست

علی مدرس جبریل در شناخت حق

علی معلم آدم به علم الا سماست

علی تمامی دین ، بغض او تمامی کفر

علی ولی خدا ، خصم او عدوی خداست

علی بود پدر امت و بردار من

علی سغیر خدا و علی امیر خداست

علیست حج و علی کعبه و علی زمزم

علی سفا و علی مروه و علی مسعاست

علی صراط و علی محشر و علی میزان

علی بهشت و علی کوثر و علی طوباست

علی چو شخص پیمبر هماره بی مانند

علی چو ذات اللهی همیشه بی همتاست

علی شهید و علی شاهد و علی مشهود

علی پناه و علی ملجا و علی منجاست

علی اذان و اقامه ، علی رکوع و سجود

علی قیام و قعود علی سلام و دعاست

علی حقیقت توحید بر زبان کلیم

علی تجلی طور و علی ید بیضاست

علی وصی و دم و لحم و نفس پیمبر

علی ابوالحسنین است و شوهر زهرا

علی است حق و حقیقت بدور او گرد

علی است عدل و عدالت به خط او پویاست

علی محمد و فرقان و نور و کوثر ،قدر

علی مزمل و یاسین و یوسف و طاهاست

علی به قول محمد در مدینه علم

ز در درآی که راه خطا همیشه خطاست

حدیث منزله را از نبی بگیر و بخلق

بگو مخالف هارون مخالف موسی است

بود وصی نبی آنکسی که نفس نبی است

گرفتم (اینکه حدیث)غدیر یک رویاست

کننده در خبیر بود وصی رسول

نه انکه کرد فرار از جهاد ، عقل کجاست

کسی که گفت سلونی ، سزد امامت را

نه آن کسی که بلولا ، به جهل خود گویاست

کسی که جی نبی خفت جانشین نبی است

نه آنکه راحتی جان خویش را می ساخت

چگونه قاتل زهرا امام خلق شود

مدینه مرد شرف نیست یا علی تناست

چگونه مهر بورزند به آن ستم گستر

که دود آتش او دور خانه زهراست

چگونه غیر علی را امام خود داند

که او سراپا آیینه رسول خداست

حدیثی از دو لب مصطفی مراست به یاد

به آب زر بنویسم اگر رواست رواست

خدا گواه است پی دشمن علی نروم

حلال زاده رهش از حرام زاده جداست

کسی که بت شکند بر فراز دوش نبی

برای حفظ خلافت ز هر کسی اولاست

گواه من به خلافت همان وجود علی است

که آفتاب بتایید آفتاب گواه است

بود امامت او در کتاب حق معلوم

چنان که صورت خورشیددر فضا پیداست

به دیدگان خدا بین مرتضی سوگند

کسی که غیر علی دید دیده اش اعماست

عبادت ثقلینت اگر بود فردا

تو را بدون ولایت به ویل و اویلاست

به آن نبی که علی را وصی خود فرمود

به آن نبی که تمامش ثنای آن مولاست

صواب نیست صوابی که بی ولای علی است

نماز نیست نمازی که بی علی برپاست

شکسته باد دهانی که بی علی باز است

بریده باد زبانی که بی علی گویاست

تمرد است بدون علی اگر طاعت

تاسف است سوای علی ، اگر تقواست

به آیه آیه قران به حق پیغمبر

که راه غیر علی مرگ و نیستی و فناست

خدا گواست که هر کس رهش جدا زعلی است

بسان لشکر فرعون راهی دریاست

اگر تمام خلایق جدا شوند از او

خدا گواست که راه تمام خلق خطاست

به جای حور به بوزینه دست داده و بس

کسی که غیر علی را امام ورهبر خواست

به صد هزار زبان روح مصطفی گوید

که ای تمام امت علی امام شماست

من و جدا شدن از مرتضی خدا نکند

که هر که گشت جدا از علی جدا زخداست

کسیکه فاطمه از ظلم او غضبناک است

امامتش غم واندوه و رنج و بلاست

مگرنگفت نبی خشم دخترم زهرا

شرار خشم خداوندگار بی همتاست

مگر نگفت نبی با هم اند ، حق و علی

اگر علی نبود در میانه حق تنهاست

تمام قرآن در حمد و حمد بسم الله

تمام بسمله در با علی چو نقطه باست

خدا  گواست که امروز هر که پیرو اوست

مصون زنار جحیم و عذاب حق فرداست

علی کسی است که یک  ذره از ولایت او

نجات بخش تمامی خلق روز جزاست

علی کسی است که یک خردل از محبت او

نکوتر است ز دنیا و آنچه در دنیاست

اگر زخاک درش کسب آبرو نکند

یقین کنید که در حشر آبرو رواست

چنانکه غیر خدا را خدای نتوان گفت

اگر بغیر علی کس خلیفه گفت خطاست

بگو که بند ز بندم جدا کنند به تیغ

ز بند بندم آید ندا علی مولاست

ا گر به تیغ کشندم و یا به دار کشند

زبان نه بلکه وجودم به حمد او گویاست

به حق کسی نیرد راه جز ز راه علی

به هوش با ش که راه علی بود ره راست

لوا یحمد بدست علی بود فردا

تمام محشر در ظل این بلند لواست

پیمبران همه در تحت دین لوا آیند

که این لوای مقدس همان لوای خداست

الا کسی که تو را از علی جدا کردند

پناگاه تو در آفتاب حشر کجاست

مرا بروز قیامت خبلد کاری نیست

بهشت من همه در صورت علی پیداست

جهنم است بهشتی که بی علی باشد

جحیم با رخ نورانی علی ، زیباست

کجا امام توان یافتن چو شخص علی

که هم کلام خداوند و هم نشین گداست

اگر به چشم شما آفتاب نور دهد

وگر که سایه این نه سپهر بر سر ماست

اگر نسیم سحر می ورزد به لاله و گل

اگر به ظلمت شب ماه را فروغ و ضیاست

اگر تمات سماوات از ستاره پرند

و گر چو مائده  لبریز دامن صحراست

اگر فرشته و حور است و آدمی و پری

اگر زمین و سما و بهشت و عرش علاست

اگر سیاه و سفید است و اصغر و احمد

اگر که روز و شبی یا که صبح و مساست

خدا  گواست که از یمن دوست علی است

علیست  باعث خلقت ، علی خدای گواست

عل یولی خدا بود پیش از انکه خدای

به حرف کن ، همه کائنات را آرست

خدا برای علخل کرد عالم را

چنانکه خلقت او بری خود می خواست

تمام عالم ایجاد بی وجود علی

بان کشتی بی ناخدای در ، دریاست

مرا بس است تولای چهارده معصوم

که این ولایت فوق تمام نعمتهاست

مگر نکفت پیمبر کتاب و عترت من ؟

امنتی است که پیوسته در میان شماست ؟

مگر نگفت که این دو ، زهم جدا نشوند

اگر جدا ز یکی هر که شد ز هر دو جداست

مگر نگفت که این دو ، چو این دو انگشت اند

کز اتحاد یکی گرچه در شماره دو تاست

عبادت ثقلین است بسته بر ثقلین

که مهر طاعت هر بنده مهر ال عباست

درود باد به ارواح چهارده معصوم

که در طریقت آنان نجات هر دو سراست

بتول و چار محمد  حسین و چار علی

دو نامش حسن و آندو جعفر و موساست

بجز محبت آنان نجات نیست که نیست

زنید چنگ به دامانشان ، نجات اینجاست

هنوز محفل ذکر علی است خاک غدیر

ولی چه سود به گوش کسی است که ناشنواست

بگو که خصم شود منکر علی چه باک

که آفتاب به هر سو نظر کنی پیداست

گرفتم انکه حدیث غدیر و قول رسول

مراد دوستی آن امام ارض و سماست

چرا بگردنش افکند ریسمان امت

چه شد که دود ز کاشانه علی برخواست ؟

سوال من ز تمامی مسلمین این است

بدوست اینهمه آزار نه ،به خصم رواست ؟

چو عمر صاعقه کوتاه باد دورانش

خلافتی که دوامش به کشتن زهراست

برای غضب خلافت زدند فاطمه را

شرف کجاست مروت کجاست رحم کجاست

شکستن در و ، بی حرمتی به خانه وحی

مودتی است که درباره ذوالقربی است ؟

اگر قصیده "میثم " بود صدوده بیت

که در عدد صد  و ده نام آن ولی خداست

فضائلی است علی را که گفتن هر یک

نیازمند هزاران قصیده غراست

 

غلامرضا سازگار


تعداد بازديد : 117
چهارشنبه 08 مهر 1394 ساعت: 10:39
نویسنده:
نظرات(0)
ای قبله گاه مسلمین هو یا امیرالمومنین ای کعبه ی اهل یقین هو یا امیرالمومنین نفس محمد یا علی ، روح مج

ای قبله گاه مسلمین هو یا امیرالمومنین
ای کعبه ی اهل یقین هو یا امیرالمومنین

نفس محمد یا علی ، روح مجرد یا علی
فیاض ممتد یا علی ، هو یا امیرالمومنین

هم آب هم دریا تویی ، هم خاک هم صحرا تویی
خلاق این دنیا تویی ، هو یا امیرالمومنین

بر بی کسان یاور تویی ، بر عاشقان دلبر تویی
بر عارفان رهبر تویی ، هو یا امیرالمومنین

نابود ، بود از تو شده ، پیدا وجود ، از تو شده
هر چه شهود از تو شده ، هو یا امیرالمومنین

هستی تو باب آل حق ، تمثال تو تمثال حق
قال علی و قال حق ، هو یا امیرالمومنین

زهرا نگین و تو رکاب ، زهراست مه ، تو آفتاب
ای صاحب روز حساب ، هو یا امیرالمومنین

رضا رسول زاده


تعداد بازديد : 219
چهارشنبه 08 مهر 1394 ساعت: 10:39
نویسنده:
نظرات(0)
ليست صفحات
تعداد صفحات : 31
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف