يك اربعين گذشته و زينب رسيده است بالاي تربتي كه خودش آرميده است يا ايها الغريب سلام اي براد

يك اربعين گذشته و زينب رسيده است بالاي تربتي كه خودش آرميده است يا ايها الغريب سلام اي براد

يك اربعين گذشته و زينب رسيده است بالاي تربتي كه خودش آرميده است يا ايها الغريب سلام اي براد

يك اربعين گذشته و زينب رسيده است بالاي تربتي كه خودش آرميده است يا ايها الغريب سلام اي براد

يك اربعين گذشته و زينب رسيده است بالاي تربتي كه خودش آرميده است يا ايها الغريب سلام اي براد
يك اربعين گذشته و زينب رسيده است بالاي تربتي كه خودش آرميده است يا ايها الغريب سلام اي براد
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
يك اربعين گذشته و زينب رسيده است بالاي تربتي كه خودش آرميده است يا ايها الغريب سلام اي براد

يك اربعين گذشته و زينب رسيده است

بالاي تربتي كه خودش آرميده است

 

 يا ايها الغريب  سلام اي برادرم

اي يوسفي كه گرگ تنت را دريده است

 

ازشهر شام كينه رسيده مسافرت

پس حق بده به او كه چنين قد خمیده است

 

احساس ميكنم كه مادرم اينجا نشسته است

در كربلا نسيم مدينه وزيده است

 

بر نيزه بودي  و به سرم بود سايه ات

با اين حساب كسي زينبت را نديده است

 

اين گل بنفشه هاي  تن و چهره ي كبود

دارد گواه ، زينبتان داغديده است

 

توطعم خيزران و سنگ ها و خواهرت

طعم فراق و غربت و غم را چشيده است

 

آبي به كف گرفته و رو سوي علقمه

با آه مي رود سكينه  و خجلت كشيده است

 

اين دختر شماست  كه خواستند كنيزيش ....

لكنت گرفته است و صدايش بريده است

 

نيزه نشين شد حضرت سقا  و اهلبيت

زخم زبان زهر كس و ناكس شنيده است

 ***

گفتي رقيه ..... گفت نمي آيم عمه جان !

در شام ماند و شهر جديد آفريده است

 

          ياسر مسافر


تعداد بازديد : 111
سه شنبه 27 تیر 1391 ساعت: 17:46
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف