می رود جان زتنم با نفس آخر تو کمرم تا شده با دیدن ابن پیکر تو خیز و بنگر که عدو از غم من می خندد

می رود جان زتنم با نفس آخر تو کمرم تا شده با دیدن ابن پیکر تو خیز و بنگر که عدو از غم من می خندد

می رود جان زتنم با نفس آخر تو کمرم تا شده با دیدن ابن پیکر تو خیز و بنگر که عدو از غم من می خندد

می رود جان زتنم با نفس آخر تو کمرم تا شده با دیدن ابن پیکر تو خیز و بنگر که عدو از غم من می خندد

می رود جان زتنم با نفس آخر تو کمرم تا شده با دیدن ابن پیکر تو خیز و بنگر که عدو از غم من می خندد
می رود جان زتنم با نفس آخر تو کمرم تا شده با دیدن ابن پیکر تو خیز و بنگر که عدو از غم من می خندد
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
می رود جان زتنم با نفس آخر تو کمرم تا شده با دیدن ابن پیکر تو خیز و بنگر که عدو از غم من می خندد

می رود جان زتنم با نفس آخر تو

کمرم تا شده با دیدن ابن پیکر تو

خیز و بنگر که عدو از غم من می خندد

شمر گوید که حسین هست کجا حیدر تو ؟

دیدن تو سرپا معجزه ای می خواهد

وای من آب گذشته است دگر از سر تو

باورم نیست ! ببینم تو همان عباسی؟

ای صنوبر قد من آب شده پیکر تو

تویی و شرم رباب و علی اصغر من

منم و خجلت از روی تو و مادر تو

شده دعوا به سر ذبح تو ای شیر علی(ع)

بی حساب است و عدد جایزه های سر تو

 راستی زائر زهرا شدنت باد قبول

باورت گشت بود مادر من مادر تو *

یا مرو یا که مگو بر سر دروازه شام

با رقیه که عمو هست کجا معجر تو ؟!!


تعداد بازديد : 114
دوشنبه 26 تیر 1391 ساعت: 18:40
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف