يا باب الحوائج بين شك كردگان اگر انداخت چهره در چهره ي قمر انداخت سلسله كوهِ هاشمي شد

يا باب الحوائج بين شك كردگان اگر انداخت چهره در چهره ي قمر انداخت سلسله كوهِ هاشمي شد

يا باب الحوائج بين شك كردگان اگر انداخت چهره در چهره ي قمر انداخت سلسله كوهِ هاشمي شد

يا باب الحوائج بين شك كردگان اگر انداخت چهره در چهره ي قمر انداخت سلسله كوهِ هاشمي شد

يا باب الحوائج بين شك كردگان اگر انداخت چهره در چهره ي قمر انداخت سلسله كوهِ هاشمي شد
يا باب الحوائج بين شك كردگان اگر انداخت چهره در چهره ي قمر انداخت سلسله كوهِ هاشمي شد
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
يا باب الحوائج بين شك كردگان اگر انداخت چهره در چهره ي قمر انداخت سلسله كوهِ هاشمي شد

       يا باب الحوائج

بين شك كردگان اگر انداخت

چهره در چهره ي قمر انداخت

 

سلسله كوهِ هاشمي شد چون

دست در بازوي پدر انداخت

 

زلف را ريخت روي شانه ي باد

باد را بين درد سر انداخت

 

اكثر دشمنان خود را او

نه كه با تيغ ، با نظر انداخت

 

ازكماني كه داشت از دستش

مژه اش تير بيشتر انداخت

 

يكي از ترس او سپر برداشت

يكي از هيبتش سپر انداخت

 

آمد عباس نصف لشگر را

از تكاپو همين خبر انداخت

 

ظهر فهميد طعم مُردن را

هر كسي را كه در سحر انداخت

 

شير را كرد شير ِدر كاسه

تا بنوشد در او شكر انداخت

(مهدي رحيمي)


تعداد بازديد : 101
سه شنبه 06 تیر 1391 ساعت: 17:28
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف