|
امام زمان(عج)-مناجاتی
زهرا محدّثی خراسانی
بر آمدنت جهان تفأل زده است
خورشید دوباره بر زمین پل زده است
برخیز و بیا که در قدومت، حتّی
پاییز به گیسوی خودش گل زده است
×××
صادق جعفری
مشهورترین دعای ما یا مهدیست
فرمانده و مقتدای ما یا مهدیست
اینجا همگی به نام او میگذرند
اسم شب کوچههای ما یا مهدیست
×××
غلام رضا فاتحی
یک منتقم از طواف حج می آید
با اسب، و ذوالفقار کج می آید
آمین خدا برای اللهم
عجل ولیک الفرج می آید
×××
مهدی صفی یاری
از عـصـر قـدیم با تو عهدی دارم
وز نام شما به کام شهدی دارم
ایــام ولادتــت امـــام حـــاضـــر
بـر لب شب و روز ذکر مهدی(عج)دارم
***
عمری است که در سوز غم فاطمه هستی
دلسوخته ی عمر کم فاطمه هستی
من مطمئنم روز ظهورت اول
در فکر بنای حرم فاطمه هستی
×××
پروانه عزیزی فرد
شمیم شال سبزت این حوالی ست
کنار هفته های احتمالی ست
تمامش کن بیا آقای ندبه
غروب جمعه ها جای تو خالی است
×××
روح الله گایینی
زهجر تو شدم حیران ونالان
شبیه مرغ پر بسته به زندان
ندارم طاقت هجران ودوری
شده پر چوب خط جمعه هامان
×××
روح الله گایینی
دلم در سینه مالامال درد است
ز هجر روی تو دلگیر و سرد است
تمام جمعه ها یابن الحسن گوست
دلم در انتظار رادمرد است
×××
صادق جعفری ـ سیستان و بلوچستان
نکردی آشکارا خلوتت را
دوباره من غریبم قربتت را
خدا امروز هم در دفتر عشق
موجه کرد گویا غیبتت را
×××
سیدحبیب نظاری
شروع قصه با برگشتن تو
کجا ما وکجا برگشتن تو؟
ولی نه،مانده از چشم انتظاری
فقط یک ندبه تا برگشتن تو
***
به مهر این و آن عادت ندارم
به حرف دیگران عادت ندارم
به سایه سار امنی در شب زخم
به غیر جمکران عادت ندارم
***
تمام عمر بی لبخند؟... سخت است
به لبخند خودت سوگند، سخت است
برای دیدنت تا جمعه ی بعد
تحمل می کنم هر چند، سخت است
***
تو که درد آشنای اهل دردی
تو که دست کسی را رد نکردی
بگو حالا که دلهامان شکسته ست
دلت می آید آیا بر نگردی؟
***
دل ما شد کویر تفته؟ برگرد
خدا را! ای بهار رفته برگرد
تمام جمعه ها را صبر کردیم
اقلا جمعه ی این هفته برگرد
***
شکفتن، آرزو، لبخند، جمعه
جهان را گرچه آکندند، جمعه
گذشت و باز هم باران نبارید
تحمل تا به کی، تا چند جمعه؟
***
دلی سبز و تناور داشت گلدان
نگاهی خیره بر در داشت گلدان
دو رکعت ندبه خواند و منتظر شد
نباریدی ترک برداشت گ ل د ا ن
***
دلم می خواست باران بیشتر بود
حضور تو، حضوری مستمر بود
میان جمله ی «آن مرد آمد»
برای تو ضمیری مستتر بود
***
دلم هر چند بی نام و نشان است
دچار گریه های بی امان است
دلم دلتنگ باران است امشب
سرش بر شانه های جمکران است
***
دوباره دیر شد، باران نبارید
دلم تبخیر شد، باران نبارید
به چشم آسمان ها خیره ماندم
نگاهم پیر شد، باران نبارید
×××
خلیل ذکاوت
بیا باران براى ما بیاور
بهاران را به این صحرا بیاور
عطش داریم، تا کى قطره قطره؟
بیا و با خودت دریا بیاور
***
از این بن بست تنگ من منى ها
ببر ما را به دشت روشنى ها
به قرآن، بى تو احساسى غریبیم
در این دنیاى آدم آهنى ها
×××
عبدالرحیم سعیدی راد
چرا شب مانده و فردا نمی شه؟
گره از کار دنیا وا نمیشه
زمین و آسمونو گشتم؛ اما
کسی چون یوسف زهرا(س) نمی شه!
***
سحر شد یار بی همتا نیامد
یگانه منجی دل ها نیامد
نهاد آدینه را موعود دیدار
هزار آدینه رفت امّا نیامد
***
تو را امواج دریا می شناسند
تو را شن های صحرا می شناسند
تو را ای منجی دل های عالم
تمام کهکشان ها می شناسند
تعداد بازديد : 2655
یکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت: 19:20
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)