عبدالله بن الحسن ع

عبدالله بن الحسن ع

عبدالله بن الحسن ع

عبدالله بن الحسن ع

عبدالله بن الحسن ع
عبدالله بن الحسن ع
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
عبدالله بن الحسن ع

عبدالله بن الحسن(ع)

 

هر چند به یاران نرسیدم که بمیرم

دیدار تو تو می داد امیدم که بمیرم

دیدم که نفس می زنی و هیچ کست نیست

من یک نفس این راه دویدم که بمیرم

با هر تب افسوس نمردم که نمردم

در خون تو این بار امیدم که بمیرم

با دیدن هر زخم تو ای مزرعهٔ زخم

از سینه چنان آه کشیدم که بمیرم

می گفتم و می سوختم از نالهٔ زینب

وقتی ز تنت نیزه کشیدم که بمیرم

شادم که در آغوش تو افتاده دو دستم

در پای تو این زخم خریدم که بمیرم

×××

از وبلاگ شعر شاعر
تعداد بازديد : 234
پنجشنبه 18 اسفند 1390 ساعت: 10:21
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف