اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را

اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را

اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را

اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را

اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را
اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را

اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را
نگه کن زیر پای اسب و بالا کن سر خود را

نهان از چشم طفلان آمدم دارم تمنّایی
که در آغوش گیری بار دیگر دختر خود را

نرفتی تا به پُشتِ ابرِ سنگ و خنجر و پیکان
به روی دامنت ای ماه بنشان اختر خود را

فروشد ناز اگر طفلی خریدارش پدر باشد
بزرگی کن، ببوس این دختر کوچک تر خود را

لبم از تشنگی خشک است و جوهر در صدایم نیست
برو در نهر علقم، کن خبر آب آور خود را

ز دورا دور، می دیدم گلویت عمه می بوسید
مگر آماده کردی بهر خنجر، حنجر خود را

به همراه مسافر آب می پاشند و ناچارم
به دنبال تو ریزم اشک چشمان تر خود را

کنار گاهواره رفتم و دیدم که اصغر نیست
چرا با خود نیاوردی، چه کردی اصغر خود را؟

علی انسانی


تعداد بازديد : 0
شنبه 01 مهر 1402 ساعت: 13:12
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف