دوباره زائر خسته ز راه آمده است

دوباره زائر خسته ز راه آمده است

دوباره زائر خسته ز راه آمده است

دوباره زائر خسته ز راه آمده است

دوباره زائر خسته ز راه آمده است
دوباره زائر خسته ز راه آمده است
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
دوباره زائر خسته ز راه آمده است

دوباره زائر خسته ز راه آمده است 

برای عرض ارادت به شاه آمده است 



پیاده آمده و با همان غبار تنش 

به درگهت به امید نگاه آمده است 



میان راه به گریه به زیر لب می گفت: 

غلام روسهیت سر به راه آمده است 



یکی به قصد تقرب،یکی به قصد شفا 

یکی به نیت ترک گناه آمده است 



ببین که بعد گذشت هزار و اندی سال 

برای یاریتان این سپاه آمده است 



و دید در حرمت روضه خوان شروع کرد و 

که ناگهان ز پی اش خیل " آه " آمده است 



همین که گفت بریده شده سرت زقفا 

صدای فاطمه از قتلگاه آمده است 



پناه خیمه ببین خواهر غریبت را 

کنار جسم تو بی سر پناه آمده است 



شاعر: میلاد الیاس وند 



تعداد بازديد : 929
یکشنبه 01 اردیبهشت 1398 ساعت: 18:40
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف