|
ویرانه ای که هست قدمگاه قدسیان
ناید شکوهِ وصف جلالش به هر بیان
افلاکیان به خاک زمین غبطه میخورند
کو دارد اندرون خودش این فلک مکان
نامش بقیع و مدفن انوار ایزد است
گشته دخیل تربت او روحِ اِنس و جان
گفتیم کربلاست اگر جنت الحسیــــن(ع)
پس دارد او به سینه ی خود چهارتا جنان
سایه نشین لطف و عطاشان تمام خلق
اما مزارشان تُهی از صحن و سایبـــان
گرچه بدون شمع و چراغ است در زمین
روشن ز نور اوست دل هفت آســــــمان
باید اِزای یکصــــده جبـــــران غربتش
صحنی بنا کنند به پهنـــای بی کـــران
دیگر به جز بقیع ، حرم درخوری نداشت!!
اما فقط بقیع ندید از حــــــــــــرم نشان
در ظاهر این قبــــــور ندارند بارگـــاه
اما به سینه هاست حرمهاش جاودان
محمد جواد حیدرے
تعداد بازديد : 181
چهارشنبه 10 آذر 1395 ساعت: 9:12
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)