اگر غلط نکنم چون کتاب وا شده بود سرى که با دم تیغ از وسط دوتا شده بود چنان شدید به سر خورده بود ضربه ى

اگر غلط نکنم چون کتاب وا شده بود سرى که با دم تیغ از وسط دوتا شده بود چنان شدید به سر خورده بود ضربه ى

اگر غلط نکنم چون کتاب وا شده بود سرى که با دم تیغ از وسط دوتا شده بود چنان شدید به سر خورده بود ضربه ى

اگر غلط نکنم چون کتاب وا شده بود سرى که با دم تیغ از وسط دوتا شده بود چنان شدید به سر خورده بود ضربه ى

اگر غلط نکنم چون کتاب وا شده بود سرى که با دم تیغ از وسط دوتا شده بود چنان شدید به سر خورده بود ضربه ى
اگر غلط نکنم چون کتاب وا شده بود سرى که با دم تیغ از وسط دوتا شده بود چنان شدید به سر خورده بود ضربه ى
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
اگر غلط نکنم چون کتاب وا شده بود سرى که با دم تیغ از وسط دوتا شده بود چنان شدید به سر خورده بود ضربه ى

اگر غلط نکنم چون کتاب وا شده بود
سرى که با دم تیغ از وسط دوتا شده بود

چنان شدید به سر خورده بود ضربه ى خصم
که اَبرو وانِ بهم متّصل جدا شده بود

 

دوا به قاتل خود داده بود و با این جرم
جزاىِ خوبىِ یک عمر او ادا شده بود

على به گفتن ” فُزْتُ و ربِّ الکَعبِه” خویش
اشاره داشت که از غصّه ها رها شده بود

نخورده بود زمین جز به داغِ زهرایش
بلى که با غمِ افتادن آشنا شده بود

چه سخت پا به زمین مى کشد درِ خانه
اگرچه طالع بختش ز خواب پا شده بود

شاعر؟؟؟


تعداد بازديد : 181
یکشنبه 06 تیر 1395 ساعت: 10:17
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف