آه از لحظه ی افطار و عطش های دلم میرود سوی گرفتاری او پای دلم لب عطشان … پسر فاطمه…غوغای عطش این شد

آه از لحظه ی افطار و عطش های دلم میرود سوی گرفتاری او پای دلم لب عطشان … پسر فاطمه…غوغای عطش این شد

آه از لحظه ی افطار و عطش های دلم میرود سوی گرفتاری او پای دلم لب عطشان … پسر فاطمه…غوغای عطش این شد

آه از لحظه ی افطار و عطش های دلم میرود سوی گرفتاری او پای دلم لب عطشان … پسر فاطمه…غوغای عطش این شد

آه از لحظه ی افطار و عطش های دلم میرود سوی گرفتاری او پای دلم لب عطشان … پسر فاطمه…غوغای عطش این شد
آه از لحظه ی افطار و عطش های دلم میرود سوی گرفتاری او پای دلم لب عطشان … پسر فاطمه…غوغای عطش این شد
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
آه از لحظه ی افطار و عطش های دلم میرود سوی گرفتاری او پای دلم لب عطشان … پسر فاطمه…غوغای عطش این شد

آه از لحظه ی افطار و عطش های دلم
میرود سوی گرفتاری او پای دلم

لب عطشان … پسر فاطمه…غوغای عطش
این شده ذکر لب و درس الفبای دلم

حالت تشنگی ام حس عجیبی دارد
نام ارباب شده چشمه ی صحرای دلم

هرچه نزدیک شود لحظه ی افطار به ما…
داغ تو بیشتر از پیش شود نای دلم

خواهرت گوشه ی مقتل به تماشا بود و…
مادرت گفت : حسین و…سر سودای دلم

ما فقط تا دم افطار عطش را دیدیم
وای بر آن لب خشکیده ی آقای دلم

پوریا باقری


تعداد بازديد : 149
شنبه 22 خرداد 1395 ساعت: 14:12
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف