بس که با خود ماتم از کرب و بلا برداشته بوی غصه کوچه های شام را برداشته این دوتا تا عرش بالا رفته که گل

بس که با خود ماتم از کرب و بلا برداشته بوی غصه کوچه های شام را برداشته این دوتا تا عرش بالا رفته که گل

بس که با خود ماتم از کرب و بلا برداشته بوی غصه کوچه های شام را برداشته این دوتا تا عرش بالا رفته که گل

بس که با خود ماتم از کرب و بلا برداشته بوی غصه کوچه های شام را برداشته این دوتا تا عرش بالا رفته که گل

بس که با خود ماتم از کرب و بلا برداشته بوی غصه کوچه های شام را برداشته این دوتا تا عرش بالا رفته که گل
بس که با خود ماتم از کرب و بلا برداشته بوی غصه کوچه های شام را برداشته این دوتا تا عرش بالا رفته که گل
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
بس که با خود ماتم از کرب و بلا برداشته بوی غصه کوچه های شام را برداشته این دوتا تا عرش بالا رفته که گل

بس که با خود ماتم از کرب و بلا برداشته
بوی غصه کوچه های شام را برداشته


این دوتا تا عرش بالا رفته که گلدسته نیست
زینب است و دست های بر دعا برداشته

در حقیقت چهره ی آیینه ی کرب و بلا
با وفور اشک های خود جلا برداشته

کوچه و محراب و خون تشت را دیده،ولی
چون عمود نیزه را دیده ست تا برداشته

گوییا بر چهره ی زینب زده آن بی حیا
خیزران را وقتی از تشت طلا برداشته

طاقتش دیگر شبیه سالهای پیش نیست
غصه های خویش را از هم جدا برداشته

پهن کرده دور بستر گریه ی یک عمر را
کوله باری را که از کرب و بلا برداشته

تا همین اندازه می گویم که کوه اهل بیت
چند وقتی می شود با خود عصا برداشته

 مهدی رحیمی


تعداد بازديد : 181
یکشنبه 05 اردیبهشت 1395 ساعت: 5:41
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف