تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
"مادر"نفس بکش نفست درشماره شد
ازدرد سینه صحبت توبااشاره شد
ازاستخوان سینه ی تو خون روانه است
مادر تکان بخور که غمم بی شماره است
حرفی بزن دوباره بدانم که زنده ای
پلکی بزن برای علی یاکه خنده ای
بابا که خانه نیست چرا اه میکشی
انگارناله ای زته چاه میکشی
سرهای قدسیان تو برزانوی غم است
کویا که شام اخر بانوی عالم است
غلامرضا میرزایی
تعداد بازديد : 131
جمعه 06 فروردین 1395 ساعت: 10:08
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب