نیزه ها را سمت پهلویش ز بس انداختند حامیِ دین نبی را از فرس انداختند بی نَسَب ها چارسویش را گرفتند و

نیزه ها را سمت پهلویش ز بس انداختند حامیِ دین نبی را از فرس انداختند بی نَسَب ها چارسویش را گرفتند و

نیزه ها را سمت پهلویش ز بس انداختند حامیِ دین نبی را از فرس انداختند بی نَسَب ها چارسویش را گرفتند و

نیزه ها را سمت پهلویش ز بس انداختند حامیِ دین نبی را از فرس انداختند بی نَسَب ها چارسویش را گرفتند و

نیزه ها را سمت پهلویش ز بس انداختند حامیِ دین نبی را از فرس انداختند بی نَسَب ها چارسویش را گرفتند و
نیزه ها را سمت پهلویش ز بس انداختند حامیِ دین نبی را از فرس انداختند بی نَسَب ها چارسویش را گرفتند و
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
نیزه ها را سمت پهلویش ز بس انداختند حامیِ دین نبی را از فرس انداختند بی نَسَب ها چارسویش را گرفتند و

نیزه ها را سمت پهلویش ز بس انداختند
حامیِ دین نبی را از فرس انداختند

بی نَسَب ها چارسویش را گرفتند و سپس
حمزه را چون شیر در کنج قفس انداختند

سینه اش را چاک دادند و به روی خاک ها
مُثلِه و صدپاره جسمش را سپس انداختند

هر یک از اعضاء جسم او به صحرا پخش شد
دستهایش را میان خاروخس انداختند

آنقدَر پامال سُمِ اسبها شد پیکرش
عاقبت یار نبی را از نفس انداختند

با تمام این مصیبت ها، کفن شد پیکرش
از فرس افتادنش را هم ندیده خواهرش

رضاباقریان


تعداد بازديد : 177
چهارشنبه 07 مرداد 1394 ساعت: 16:19
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف